نماد آخرین خبر

تجربه‌های متفاوت در طنزپردازی؛ از سعدی شیرازی تا شفیعی کدکنی

منبع
خراسان
بروزرسانی
تجربه‌های متفاوت در طنزپردازی؛ از سعدی شیرازی تا شفیعی کدکنی
خراسان/ يکي از راه‌هاي بيان ضعف‌ها و عيب‌ها، استفاده از ابزاري به نام طنز است. وقتي شاعر يا نويسنده براي بيان منظورش دست به دامنِ طنز مي‌شود، اتفاقاً سخنش بيشتر به دل مخاطب مي‌نشيند و بيشتر هم اثر مي‌کند. طنز اصيل و فاخر، طنزي است که در عينِ ملاحت و شيريني، مخاطب را به فکر وادارد اما استفاده از طنز در گفتار و نوشتار ذوق خاصي هم مي‌خواهد و هر کسي نمي‌تواند بيانش را با چاشني طنز، شيرين و مليح کند. در طول تاريخ ادبيات فارسي، بزرگان بسياري در شعر و نثر طنازي کرده‌اند که در اين بين، عده‌اي صرفاً به طنزپردازي شناخته شده‌اند و عده‌اي به شعر و نثرشان چاشني طنز را اضافه کرده‌اند اما طنزپرداز صرف نيستند. در ادامه به مرور طنزپردازي‌هاي تعدادي از بزرگان ادبيات فارسي در دو دوره کلاسيک و معاصر مي‌پردازيم. عبيد زاکاني
کمتر کسي است که نام عبيد زاکاني به گوشش نخورده باشد. اين شاعر و نويسنده قرن هشتم، يکي از بزرگ ترين طنزپردازان ايراني است که البته استادان بزرگي مانند سعدي شيرازي داشته است. چند نمونه از آثار طنازانه عبيد عبارتند از: رساله اخلاق الاشراف، رساله دلگشا، موش و گربه، صد پند و... . جالب اين که همين عبيد زاکاني غزل عاشقانه هم سروده که مطلع يکي از آن‌ها اين است: «جانا بيا که بي تو دلم را قرار نيست/ بيشم مجال صبر و سرِ انتظار نيست». اين، يعني طنزپرداز بودنِ کسي به معناي آن نيست که او در ديگر مضامين ادبي، اثري ندارد يا قادر به طبع‌آزمايي نيست. سعدي شيرازي
ما سعدي، شاعر بزرگ قرن هفتم هجري را بيشتر با غزل‌هاي عاشقانه‌اش مي‌شناسيم اما او طناز متبحري هم هست؛ نمونه‌اش نثر طنازانه‌ او در کتاب گلستان و طنزپردازي‌هايش در کتاب بوستان است. پژوهشگران معتقدند سعدي کسي است که طنز را از شعر وارد نثر فارسي کرد و به اين ترتيب راهنمايِ خوبي براي عبيد زاکاني شد. سعدي در اشعار و نوشته‌هايش بارها از ضعف‌ها، مشکلات و عيب‌هاي جامعه و حاکمان به زبان طنز با هدف اصلاحِ آن‌ها مي‌گويد. به نمونه‌اي از طنز سعدي در گلستان توجه کنيد: «هندوي نفط اندازي همي‌آموخت. حکيمي گفت تو را که خانه نيين(از ني ساخته شده) است، بازي نه اين است». بهاءالدين خرمشاهي
شايد باورش هم سخت باشد که استاد بهاءالدين خرمشاهي، حافظ‌پژوه برجسته معاصر، نويسندگي‌اش را با طنز شروع کرده است. او در زمان انتشار مجله طنز و کاريکاتور «گل‌آقا»، با نام مستعار «بخ بخ ميرزا» طنز مي‌نوشت که يکي از آن‌ها ستوني به نام «سر به سر با خيام» بود. خرمشاهي در اين ستون بر رباعي‌هاي خيام نقيضه مي‌سرود که يکي از آن‌ها اين رباعي است: «آن قصر که جمشيد در او جام گرفت/ بگذاشت به بانک رهني و وام گرفت/ آن گاه بساخت روي آن يک طبقه/ آن را به اجاره داد و آرام گرفت». از آخرين آثار طنازانه خرمشاهي کتاب «طنز و تراژدي» شامل مجموعه‌اي از حکايات و داستان‌هاي طنزآميز اوست. علي اکبر دهخدا بيش از 40 سال از عمر علي‌اکبر دهخدا صرف نوشتن و تدوين لغت‌نامه شد اما اين تنها فعاليت اين اديب بزرگ معاصر نبود. او در 14 دي ماه 1276 با همکاري جهانگيرخان شيرازي و قاسم خان تبريزي، نخستين شماره نشريه «صوراسرافيل» را منتشر کرد. دهخدا در اين نشريه در ستوني با نام مستعار «دخو»، يادداشت طنز مي‌نوشت و بعدها نوشته‌هاي طنز انتقادي‌اش در صوراسرافيل را در قالب کتابي به نام «چرند و پرند» منتشر کرد. او علاوه بر نثر، در شعر هم طنز تلخ و گزنده‌اي داشت. ويژگي مهم طنز دهخدا، عشق و علاقه او به مردمِ زمانه و دلسوزي به حال آن‌هاست. عمران صلاحي يکي از مهم‌ترين طنزپردازان معاصر ادبيات فارسي که تأثير به سزايي بر جريان طنزپردازي فارسي گذاشت، عمران صلاحي است. اين شاعر و نويسنده بزرگ، زبان مردم کوچه و بازار را وارد طنز کرد: «در کنج پياده‌رو درختي/ با دست دراز و قامت خم/ مي‌گفت به عابري شتابان/ در راه خدا به من کمک کن». از جمله آثار طنز صلاحي مي‌توان به اين کتاب‌ها اشاره کرد: «حالا حکايت ماست»، «ملا نصرالدين»، «يک لب و هزار خنده» و «کمال تعجب»؛ البته فعاليت عمران صلاحي تنها به طنز محدود نمي‌شود. او در ترانه‌سرايي، سرودن غزل عاشقانه، تصحيح متون فارسي و ترجمه هم فعاليت داشت. شفيعي کدکني
محمدرضا شفيعي کدکني علاوه بر اين‌که اديب و پژوهشگر برجسته‌اي است، شاعر بي‌نظيري هم هست. يکي از ويژگي‌هاي مهم شعر شفيعي کدکني طنز خاص و رندانه اوست؛ به عنوان نمونه به اين رباعي که مفهوم تقابل سنت و مدرنيته را به طنز مي‌کشد، توجه کنيد: «اين مدعيان که هر چه ديدند نُوَش/ کردند به داس کهنه خود دروَش/ آري گله را چو روي واپس آري/ بي شبهه بز لنگ شود پيشروَش». بخش ديگري از طنز وي در شعر، به سال‌هاي دهه 40 تا پيروزي انقلاب اسلامي برمي‌گردد. او در اين دوره از سازوکارهاي متنوع طنز تخريبي استفاده مي‌کند. به يک نمونه از طنز او که در دفتر «خطي ز دلتنگي» آمده است، توجه کنيد: «پيش از شما، به سانِ شما، بي‌شمارها/ با تار عنکبوت نوشتند روي باد/ کاين دولت خجسته جاويد زنده باد»!
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد