خبرگزاري کتاب ايران/ شيوع ويروس کرونا در ايران و شنيدن اخبارهاي گوناگون و گاه ضدونقيض سبب شده اضطراب و نگراني در بين مردم افزايش يابد و اغلب پدر و مادرها نگرانند که مبادا خود يا فرزندانشان به اين بيماري مبتلا شوند چرا که مهمترين عامل در زمينه ابتلا به اين بيماري عدم رعايت بهداشت فردي است. معمولا بعضي رفتارهاي کودکان براي بزرگترها قابل درک نيست اما از نظر کودک کاملا دليل قابل توجيه هستند. به عنوان مثال عادت دست شستن يا مسواک زدن براي کودک عجيب و پيچيده ميآيد اما براي بزرگترها کاملا عادي است. از سويي اغلب بچهها حوصله شنيدن نصيحتهاي پيدرپي بزرگترها را ندارند و از توصيههاي آنها سرپيچي ميکنند چرا که درک درستي از ويروسها، ميکروبها و بيماريهايي ندارد که تهديدشان ميکند.
کودکان و ميکروبها جداناشدني هستند. درواقع عطسه، سرفه، آبريزش بيني و کثيفي دستها واقعيتهايي در زندگي روزانه کودکان هستند. براين اساس هيچوقت براي آموزش کودکان درباره ميکروبها و راههاي تميز و سلامت ماندن زود نيست و لازم است کودکان در مهدکودک، مدرسه، خانه و هر کجاي ديگر، بياموزند ميکروبها را پراکنده نکنند. در اين راستا تشويق بچهها به مطالعه کتابهاي منتشر شده در زمينه آموزش رعايت بهداشت فردي ميتواند سودمند و موثر باشد.
«دستهايت را بشوي»
کتاب «دستهايت را بشوي» از مجموعه «قصههاي بامزه» اثر توني راس که با ترجمه فراز پندار از سوي انتشارات فني ايران منتشر شده يکي از کتابهايي است که ميتواند در زمينه آموزش بهداشت فردي به بچهها موثر باشد. اين کتاب از مجموعه کتابهاي سفيد است که با زبان و تصويرهاي طنزآميز توني راس، نويسنده و تصويرگر محبوب کودکان، در قالب داستاني کوتاه، با زبان کودکانه و با توجه به روحيه کودکان، آنها را با اهميت رعايت بهداشت، ميکروبها و زيان آنها براي سلامتي آشنا ميکند.
در اين داستان، شاهزاده کوچولو عاشق اين است که مثل خيلي از بچههاي ديگر خودش را کثيف کند. ملکه، آشپز، پادشاه، خانم خدمتکار و ... بارها به او ميگويند که دستهايش را بشويد، اما او هر بار به بهانهاي از شستن دستهايش شانه خالي ميکند. تا اينکه روزي خدمتکار به او چيزي ميگويد که به فکر فرو ميرود و متحول ميشود.
«چرا بايد دستهايم را بشويم، وقتي کثيف نيستند؟»
«چرا بايد دستهايم را بشويم، وقتي کثيف نيستند؟» نوشته وانيا اولتن و تصويرگري مانوئلا اولتن کتاب ديگري در اين زمينه است که با ترجمه کيقباد يزداني از سوي انتشارات نيستان براي گروه سني ۷ تا ۹ سال منتشر شده است.
کتاب «چرا دست هايم را بشويم، وقتي کثيف نيستند؟» با زباني ساده و کودکانه به بچهها توضيح ميدهد که ميکروب چيست و لزوم شستن دستها را به آنها آموزش ميدهد. از جمله نکات مثبت اين کتاب ميتوان به تصويرگري شاد در کنار متن راحت آن اشاره کرد.
داستان با صحبتهاي دختري شروع ميشود که تمايلي به شستن دستهايش ندارد و لزومي براي اين کار نميبيند. مادرش در طول داستان درباره ميکروبها توضيح ميدهد که موجودات کوچکي هستند و براي ما قابل رويت نيستند و سبب بيماري ميشوند و او را متوجه عواقب نشستن دستها و آلوده بودن آنها ميکند. اما دختر بازيگوش به هشدارهاي مادرش درباره بهداشت به ويژه مساله مهم شستن دستها توجه نميکند و هر کدام از هشدارها را با دليلهاي ويژه کودکانه و با ذهنيتي که کودک از بهداشت دارد، رد ميکند.
«ميکروبها براي پخش کردن نيستند!»
«ميکروبها براي پخش کردن نيستند!» اثر اليزابت ورديک و تصويرگري ماريه کا هين لين از مجموعه کتابهاي «بهترين رفتار» است که با ترجمه افسانه طباطبايي از سوي انتشارات چکه منتشر شده. اين کتاب علاوه بر کودکان و نوجوانان ميتواند منبع مناسبي براي مطالعه آموزگاران و مربيان باشد.
کتاب «ميکروبها براي پخش کردن نيستند!» به کودکان ميآموزد ميکروبها چه هستند، چه ميکنند، چرا پخش نکردن آنها مهم است و چه راههايي براي کنترل و پخش نشدن آنها وجود دارد.
کتاب «ميکروبها براي پخش کردن نيستند!» کتابي آموزشي و غير داستاني است. کتاب زباني ساده دارد و تصاوير آن گرم، دعوت کننده و رنگارنگ هستند. تصاوير موقعيتهايي واقعي در زندگي روزمره را نشان ميدهند و به همين دليل کودکان به خوبي با آن ارتباط برقرار ميکنند.
در انتهاي کتاب نيز صفحههايي به توضيحات بيشتر درباره ميکروبها اختصاص داده شده است که خانوادهها يا مربيان ميتوانند به همراه کودکان آنها را بخوانند.
اين مجموعه و جلدهاي مختلف آن برنده جوايز متعددي مانند جايزه «آيپرنتينگ مديا» در آمريکا بوده است.
«راهنماي بهداشت و تغذيه دايناسورها»
«راهنماي بهداشت و تغذيه دايناسورها» اثر لوري کرزني کتاب ديگري است که با ترجمه هايده کروبي از سوي انتشارات فني ايران براي مراقبت از خود منتشر شده است. مراقبت از خود يعني مواظب سلامتي خودت باشي، خوب غذا بخوري، لباس مناسب بپوشي، خودت را تميز نگه داري، ورزش کني و فکرت را پرورش بدهي. کودکان با مطالعه اين کتاب ميآموزند که نکات بهداشتي را رعايت کنند و مراقب سلامتي خود باشند.
«درياچه خوابهاي آبي»
کتاب «درياچه خوابهاي آبي» نوشته محمد هدايي و تصويرگري نجمه فاميل دشتي، جلد يازدهم و آخرين جلد از مجموعه «بخوانيم و بدانيم» است که از سوي انتشارات نيستان منتشر شده و به آموزش مهارتهاي زندگي به پيش دبستانيها ميپردازد.
در اين کتاب، داستان دختربچه شلختهاي بيان ميشود که علاقهاي به شستن دستها، گرفتن ناخنها، حمام کردن و رعايت بهداشت فردي ندارد و به نصيحتهاي بزرگترها هم گوش نميدهد تا اينکه بالاخره خواب ترسناکي ميبيند و بعد از آن رفتارش تغيير ميکند.
«دايناسور ريزهميزه باز دوباره مريضه»
«دايناسور ريزهميزه باز دوباره مريضه» عنوان کتاب ديگري در اين زمينه است که با ترجمه سروش خاوري از سوي انتشارت فني ايران در قالب مجموعه کتابهاي سفيد منتشر شده و به بچهها آموزش ميدهد در هنگام بيماري بايد چه کارهايي انجام دهند.
جين يولن، در اين کتاب داستان بچه دايناسوري را بيان ميکند که سرما خورده اما خودش را لوس ميکند. او از دکتر ميترسد و داروهايش را نميخورد تا اينکه ماجرايي برايش پيش ميآيد.
«دايناسور ريزهميزه مرتب و تميزه»
«دايناسور ريزهميزه مرتب و تميزه» با همکاري مشترک سروش خاوري و آرام وحيدي در 24 صحفه سروده شده است. اين کتاب در قطع خشتي در انتشارات فني ايران به چاپ رسيده است.
در اين کتاب داستان دايناسوري بيان ميشود که اتاقش بهم ريخته و کثيف است و همين مساله برايش دردسرساز ميشود. بچهها با مطالعه اين کتاب ياد ميگيرند که اتاق خود را مرتب کنند و اسباببازيهايشان را از سر راه بردارند.
«وقتي سارا مريض ميشود»
«وقتي سارا مريض ميشود» عنوان کتابي است از ورا روزنبري با ترجمه هستي سعادت که از سوي انتشارات فني ايران براي گروه سني الف و ب منتشر شده و به موضوعات اجتماعي مربوط به کودکان و بيماريهاي واگيردار ميپردازد.
در اين کتاب 32 صفحهاي داستان دختربچهاي به نام سارا بيان ميشود که مريض شده و بدنش پر از دانههاي ريز است و حالش آنقدر بد است که نميتواند بازي يا حتي نقاشي کند و حوصلهاش هم سر رفته. او بايد در تختخوابش بماند درحاليکه مادرش و تارا دمشغول درست کردن شيريني هستند.
شيرها از آمپول نميترسند
«شيرها از آمپول نميترسند» عنوان کتابي از هوارد جي.بنت است که با ترجمه فاطمه جعفرآبادي از سوي انتشارات فني ايران براي کودکان گروه سني «ج» منتشر شده و در 32 صفحه به موضوع سلامتي و بهداشت کودکان و ترس از دکتر و آمپول ميپردازد.
داستان «شيرها از آمپول نميترسند» درباره بچهاي به نام مولي است که از آمپول زدن ميترسد. مولي و مادرش براي معاينه دورهاي به مطب دکتر رفتهاند. مولي نگران است، ميترسد دکتر به او آمپول بزند. دکتر هنگام معاينه مولي مرحله به مرحله از رشد و سلامتي او تعريف ميکند و به او ميگويد بازوهايش قوي است مانند يک ميمون، قلب و ششهايش قوي است مثل يک فيل، چشمهاي تيزبيني دارد همچون يک عقاب و... در آخر دکتر به مولي ميگويد که او يک بچه پنجساله سالم و سرحال است اما براي اينکه همينطور سالم و قوي رشد کند، نياز به يک آمپول دارد. مولي که در آغاز از آمپول ميترسيد، حالا مثل يک شير قوي رفتار ميکند.
در اين کتاب يادداشتي براي پدر و مادرها وجود دارد که با مطالعه آن ميتوانند به کودک کمک کنند تا در زمان مراجعه به پزشک و معاينه، اضطراب کمتري داشته باشد.
«دورا به دکتر ميرود»
«دورا به دکتر ميرود» داستاني تخيلي از فوب باين اشتاين است که با ترجمه هايده کروبي در 24 صفحه از سوي انتشارات فني ايران براي گروه سني «الف وب» منتشر شده است.
در اين داستان قرار است دورا براي معاينه پيش دکتر برود. اول از روي نقشه راه را پيدا ميکند. بعد با مامانش سوار اتوبوس ميشود تا به مطب دکتر ميرسد و آنجا منتظر ميماند تا دکتر او را معاينه کند. بالاخره نوبتش ميشود و ادامه داستان.
«بيمارستان که ترس ندارد»
«بيمارستان که ترس ندارد» کتابي شامل قصه و شعر براي کودکان است که به قلم مرسر ماير با ترجمه هايده کروبي از سوي انتشارات فني ايران منتشر شده است.
در اين کتاب داستان بچهاي بيان ميشود که در زمان بازي فوتبال زمين ميخورد و پايش آسيب ميبيند. او را به بيمارستان ميبرند و دکتر پايش را معاينه ميکند و به او ميگويد که پايش شکسته است و بايد از آن عکس بگيرد و بعد آن را گچ بگيرند.
«چنگالي که بوي بد ميداد»
«چنگالي که بوي بد ميداد» عنوان کتابي است از جوليا کوک که با ترجمه هايده عبدالحسينزاده از سوي انتشارات فني ايران براي گروه سني «ب» منتشر شده و در قالب داستاني ساده به مهارتهاي زندگي ميپردازد.
در اين کتاب 36 صفحهاي داستان چنگالي بيان ميشود که عاشق کارش است. کار او خيلي مهم است چون به آدمها در غذا خوردن کمک ميکند. اما از حمام رفتن متنفر است. به همين دليل عليرغم اينکه قبلاً سرش خيلي شلوغ بوده، اين روزها بيکار است چون همه ميگويند بو ميدهد.
کودکان با مطالعه اين کتاب به اهميت رعايت بهداشت فردي پي ميبرند.
باب اسفنجي به دکتر ميرود
«باب اسفنجي به دکتر ميرود» اثر استيون بنکز کتاب ديگري است که با ترجمه هايده کروبي در راستاي آموزش مهارتهاي زندگي به کودکان از سوي انتشارات فني ايران منتشر شده است.
باب اسفنجي در اين داستان مريض شده و وقتي سر کار ميرود، آقاي خرچنگ، او را به خانه فميفرستد تا استراحت کند. باب اسفنجي به دوستش سندي تلفن ميزند تا او را به دکتر ببرد، ولي پاتريک ميآيد و ميگويد که مطب دکتر جاي وحشتناکي است و خودش سعي ميکند باب اسفنجي را معالجه کند اما ماجراهايي پيش ميآيد.
بازار