خبرگزاري کتاب ايران/ اين روزها پرداختن به عرصه فرهنگ نياز به عينک جديدي دارد تا بتوانيم با چشم باز به اتفاقات حوزه فرهنگ در 100 سال گذشته نگاه کنيم. اين نگاه باز ميتواند شرايطي را فراهم کند تا ما شاهد نقد و بررسي شخصيتهاي مطرح فرهنگ و هنر در جامعه باشيم و با چشماني باز درباره اين افراد نظر دهيم و اميدوار باشيم که مخاطب امروز نيز با ديد تازه و جديدي به ادبيات نگاه کند. براي فهم ضرورت اين اتفاق کافي که سري بزنيم به پژوهشهاي ميداني دغدغهمندان ادبيات.
همين يکي دو سال پيش بود که چند دانشجو خلاق دوربين به دست گرفتند و به خيابان انقلاب رفتند و عکسي از شاملو را به دانشجويان و مردمي که مشغول خريد در اين خيابان فرهنگي بودند، نشان دادند و از آنها سوال کردند که اين شخص کيست؟ نتايج اين گزارش بسيار جالب بود. بسياري از مردم شاملو را نميشناختند و حتي چند نفري او را با بازيگران سريالهاي طنز رضا عطاران و مهران مديري اشتباه گرفتند. اتفاق جالبتر آنجايي رقم خورد که اين دانشجويان در گزارش بعدي خود دوباره به خيابان انقلاب رفتند و از مردم سوال کردند که آيا احمد شاملو را ميشناسيد؟ بيش از 90 درصد عابران در پاسخ گفتند که او يکي از بزرگترين شاعران ايران است اما به زحمت حتي نيم خطي از شعرهاي او را حفظ بودند!
همين موضوع نشان ميدهد که ما در معرفي احمد شاملو و ديگران شاعران از طريق رسانه ملي ضعيف عمل کردهايم. البته قرار نيست و ما نيز انتظار نداريم که رسانه ملي برنامه بسازد و در آن از احمد شاملو، فروغ فرخزاد، حسين منزوي، سهراب سپهري، اخوان ثالث يا ديگر شخصيتهاي ادبي مثل صادق هدايت، جمالزاده و گلشيري تعريف و تمجديد کند. در چنين شرايطي تنها کافي است که با توليد برنامههايي مثل «شب شعر» (برنامهاي از شبکه چهار سيما) به معرفي و نقد و بررسي اين شخصيتها بپردازيم. ميشود در اين برنامهها از منتقدان و مدافعان اين شخصيتهاي ادبي دعوت کرد تا در رسانه ملي و پيش چشم مخاطبان اين شخصيتها را نقد و بررسي کنند. ويژه برنامه «شب شعر» اين هفته شبکه چهار سيما به احمد شاملو اختصاص داشت و همين موضوع بهانهاي شد تا به موضوع ورود احمد شاملو به صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بپردازيم و آن را از زواياي مختلف بررسي کنيم.
خودسانسوري آفت رسانههاست
بدون شک اگر بخواهيم به بررسي دلايل جاي خالي شخصيتهايي مثل شاملو، فروغ، هدايت، گلشيري و دولتآبادي در رسانه ملي بپردازيم، يکي از مهمترين دلايل آن خودسانسوري است. همين سال گذشته بود که بعد از نام بردن از محمود دولتآبادي، صادق هدايت و عباس معروفي در اخبار ساعت 20 شبکه چهار عدهاي با من تماس گرفتند و گفتند که بدون شک ديگر برنامهاي به تو در تلويزيون نخواهند داد؛ اما نه تنها چنين اتفاقي رخ نداد، بلکه در برنامههاي بعدي هم اين اتفاق را تکرار کردم و همه متوجه شدند که نياوردن نام اين افراد در رسانه ملي، يک خودسانسوري بوده که اتفاقا از سوي دلسوزان ادبيات معاصر انجام شده است.
اين شرايط وقتي ناراحتکنندهتر ميشود که گويندگان راديو به جاي بردن نام فروغ بعد از خواندن شعرش از عبارت «شعري شنيديم از شاعر تولد ديگر» يا به جاي بردن نام شاملو بعد از خواندن شعرش از عبارت «شعري شنيديم از شاعر هواي تازه» استفاده ميکنند.
«قديس»سازي ممنوع
متاسفانه جامعهاي که مطالعه نميکند تبديل به کودک لجبازي ميشود که علاقه شديدي به هر چيزي دارد که از طرف جامعه منع ميشود و به عکس هر چيزي را که جامعه و حاکميت از آن تعريف کند، نميپذيرد. در چنين شرايطي و بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامي، بهترين راه اين است که رسانه ملي فضا را براي نقد و بررسي شخصيتهايي باز کند که محدوديتهاي سالهاي گذشته از آنها نامهاي بزرگ ساخته است. به نظر ميرسد که اين آگاهي در مسئولان شبکه چهار سيما ايجاد شده است و خوب ميدانند که اگر اين رويه ادامه داشته باشد ما در آينده شاهد شخصيتهاي ادبي خواهيم بود که به هيچ عنوان نميتوان به آنها نزديک شد و آنها را نقد کرد و اشکالي به آثارشان وارد دانست.
قدر سرمايههاي ملي را بدانيم
بدون شک احمد شاملو و محمود دولتآبادي نزديکترين اهل قلم ايراني به جايزه نوبل ادبيات بودهاند و به عقيده بسياري از کارشناسان، اگر همدلي لازم در کشور وجود داشت اين دو نفر ميتوانستند جايزه نوبل ادبيات را دريافت کنند که متاسفانه با برخي ديوارکشيها اين اتفاق رخ نداد. مسئولان رسانه ملي بايد بدانند که در دنياي ادبيات هيچ ديواري وجود ندارد و هر ديواري راه را براي همه اهالي ادبيات ميبند و اجازه نميدهد که اهالي قلم با هر ديدگاهي به مسير خود ادامه دهند و متاسفانه اين مهمترين آفتي است که در اين سالها ادبيات کشور ما را خصوصا ادبيات انقلاب و دفاع مقدس را متضرر کرده است.
اجازه سوءاستفاده به شبکههاي بيگانه ندهيم
در شرايطي که تعداد شبکههاي ماهوارهاي فارسيزبان رو به افزايش است، اگر ما از سرمايههاي ملي خودمان در رسانه ملي استفاده صحبت نکنيم، بدون شک اين شبکهها از اين سرمايهها به آن شکلي که دوست دارند، استفاده ميکنند و با دست گذاشتن روي نام برخي از شخصيتها به آن ويژگيهايي ميپردازند که مورد نظرشان است. بنابراين در ذهن مخاطب کارکتري از اين افراد ميسازند که بعد از آن تغيير آن ديدگاه در ذهن مخاطب کار بسيار دشواري است.
آقا شاملو به سيما خوش آمديد، سري هم به صدا بزنيد
پخش ويژهبرنامه در ارتباط با شاملو در سيماي جمهوري اسلامي اتفاق مبارکي است که نشان از آگاهي مديران شبکه چهار سيما دارد و اميدواريم که در آينده شاهد توليد و پخش چنين برنامههايي در راديوي ملي نيز باشيم تا بتوانيم به دور از مقدسسازي شخصيتهاي ادبي در محافل ادبي به بررسي زواياي مختلف افرادي مثل شاملو، فروغ، هدايت و گلشيري بپردازيم.
بازار