ايرنا/ کتاب «اسطوره روسيه» نوشته «علي مخدومي» اثري است درباره زمينه و ويژگيهاي روانشناختي «ولاديمير پوتين» رييسجمهوري روسيه که با مطالعه آن ميتوان شناختي بهتر از بسترهاي تصميمگيريهاي سياسي او بهدست آورد.
روايتي روانشناختي از زندگي پيچيده «ولاديمير ولاديميروويچ پوتين» رييسجمهوري کنوني روسيه، موضوع کتابي است که به تازگي و به قلم «علي مخدومي» به تحرير درآمده و «موسسه مطالعات راهبردي» آن را منتشر ساختهاست. پرسش اصلي اين کتاب آن است که کدام پس زمينههاي روانشناختي، رويکردهاي سياسي امروز ولاديمير پوتين به عنوان يکي از قدرتمندترين مردان جهان را شکل ميدهند و چگونه ميتوان درک بهتري از اقدامات او به عمل آورد.
کتابي که جايش خالي بود
در حالي که تاکنون کتابهاي متعددي درباره زندگي سياستمداران غربي از جمله «بيل کلينتون»، «باراک اوباما» يا «دونالد ترامپ» به رشته تحرير درآمده است، اما نويسندگان و مترجمان ايراني کمتر به بررسي ابعاد ذهني و روانشناختي سياستمداران شرقي پرداختهاند. کتاب «علي مخدومي» با نام «اسطوره روسيه» تلاشي است براي پر کردن اين خلاء و ارايه اطلاعات روانشناختي ارزشمندي از زندگي مردي که حدود دو دهه است به عنوان نفر اول سياست يکي از ابرقدرتهاي جهان، نقش ايفا ميکند و به عنوان موفقترين و در عين حال پيچيدهترين رهبران روسيه کنوني و شوروي سابق شناخته ميشود.
اين کتاب ۱۸۱ صفحه دارد و در پنج بخش و تعدادي پيوست تنظيم شده است. در بخش اول کتاب، خواننده با بحث «روانشناسي سياسي شخصيت» آشنا ميشود تا بطور کلي دريابد که علم روانشناسي چه پيشينهاي در شناخت شخصيتهاي مهم سياسي جهان داشته است و تلاش براي اين شناخت از چه زماني آغاز شده است.
در فصل دوم کتاب خواننده با دوران کودکي، نوجواني و جواني ولاديمير پوتين آشنا ميشود و درمييابد که زمينههاي شکلگيري کلي روحيه پوتين چه بوده است. در فصل سوم کتاب، مخدومي تلاش ميکند تا ارزيابي کلي از شخصيت ولاديمير پوتين بدست دهد و ويژگيها کلي شخصيت او را تشريح کند و در فصل چهارم نيز خواننده با شخصيت سياسي پوتين و رويکرد کلي او نسبت به سياست آشنا ميشود.
در فصل پنجم و پاياني نيز با توجه به خواستگاه امنيتي پوتين، شخصيت امنيتي او تشريح ميشود. در بخش پيوستها نيز خواننده با برخي ديدگاههاي پوتين درباره برخي مولفههاي سياست، آشنايي مييابد. مولفههايي که ميتوانند تصويري بهتر از اين شخصيت مهم سياسي بدست دهند.
پوتين؛ از کودکي سخت تا حضور در «کا.گ.ب»
مخدومي در اثر خود ضمن اشاره به روايتهايي که از زندگي سخت دوران کودکي پوتين ارايه شده است، تاکيد ميکند که روزهاي سخت زندگي پدر و مادر پوتين در دوران جنگ جهاني دوم و پس از آن و همچنين فقر و تنگدستي خانواده وي، زمينهساز شکلگيري شخصيتي او در آينده شدهاست. در ادامه در مييابيم که پوتين در دوران نوجواني خود به ورزش جودو روي ميآورد و سپس با ورود به رشته حقوق، برنامهي خود را براي عضويت در کا.گ.ب، سازمان جاسوسي شوروي، آغاز ميکند.
جالب آنجا است که وي براي عضويت در کا.گ.ب با مخالفت جدي اعضاي خانواده خود مواجه ميشود که ترجيح ميدادند وي وارد آکادمي هوانوردي شود. با وجود وساطتهاي فراوان مربيان وي، با اين حال پوتين قاطعانه بر تصميم خود پافشاري کرده و در نهايت پس از تحصيل در دانشکده حقوق، به عضويت کا.گ.ب در ميآيد.
عضويت پوتين در کا.گ.ب باعث ميشود تا وي ضمن طي دورههاي آموزشي سخت و ويژه، اطلاعات و تجربيات بسيار خوبي بدست آورد و سپس براي انجام ماموريتهاي سري، به کشور آلمان شرقي اعزام شود. حضور پوتين در آلمان شرقي نه تنها منجر شد تا وي تجربيات کافي بدست آورد که شکست شوروي در حمايت از آلمان شرقي و تنها گذاشتن اين متحد راهبردي، باعث شد تا حمايت همه جانبه از متحدان، همواره به عنوان يک اصل ثابت در ذهن وي حک شود.
مخدومي تاکيد ميکند که کساني که پوتين را از دوران کودکي تا دوران حضور در کا.گ.ب ميشناسند، تاکيد دارند که وي فردي درونگرا، آرام، قاطع، سرسخت، درسخوان و با پشتکار، رسمي و لايق بوده است.
راهي که پوتين تا رهبري روسيه جديد پيمود
ولاديمير پوتين پس از پايان ماموريت در آلمان شرقي، به روسيه بازگشت و پس از مدتي دريافت که شوروي در حال فروپاشي است. در نتيجه با استعفاء از سازمان کا.گ.ب که در آن زمان تا حد زيادي بدنام شده بود، توانست به بازسازي هويت و جايگاه سياسي خود بپردازد و سپس، از پس از مدتي فعاليت در شوراي شهر سن پترزبورگ، به مسکو نقل مکان کرد و ظرف چهار سال از معاونت اداره بازرسي نهاد رياستجمهوري به سمت معاون اولي رييسجمهوري رسيد.
پوتين که توانست با حمايت بلوک قدرت «بوريس يلتسين»، به مقام رياستجمهوري برسد و در انتخابات پيروز شود، با سرعت هرچه بيشتري توانست به کسب محبوبيت در ميان مردم روسيه پرداخته و جايگاه از دسترفته روسيه در بازي قدرتهاي جهاني را دوباره احيا کند. با اين حال نکته، جالب توجهي که کتاب به آن اشاره ميکند، حضور گسترده نفراتي پيرامون او است که سابقه کارهاي امنيتي را در کارنامه خود دارند.
آنچه که اهميت دارد آن است که پوتين تا سال ۲۰۰۷ رويکرد اصلي خود را بر مبناي نزديکي هرچه بيشتر به اروپا قرار داد، اما پس از آن که دريافت غرب تمايل چنداني براي اين دوستي از خود نشان نميدهد و همچنان در پي فشار بيشتر بر روسيه است، رويکرد سياسي خود را تغيير داد و تلاش کرد تا فعالانهتر در نظم جهاني، نقش ايفا کند.
ولاديمير پوتين تا سال ۲۰۰۷ کارنامه اقتصادي مثبتي از خود برجاي گذاشت. او توانست بسياري از شاخصهاي اقتصادي کشور را بهبود ببخشد، رشد ناخالص داخلي را با شتاب قابل قبولي افزايش دهد، از ميزان بدهيهاي کشور خود بکاهد و مبالغ قابل توجهي را در صندوق ذخيره ارزي کشورش ذخيره سازد. همين کارنامه موفق اقتصادي باعث شد تا کشور روسيه از شرايط سخت خود در دههي ۱۹۹۰ ميلادي خارج شود و با موفقيت راه خود را در پيش بگيرد.
الگوهاي ذهني مرد قدرتمند کرملين
مخدومي ضمن بررسي خاطرات اطرافيان و اظهارنظرهاي پوتين، به اين نتيجه رسيده است که شخصيت مورد علاقه پوتين، پطر کبير، پادشاهي بوده است که سنگ بناي توسعه روسيه را گذاشته است. بر همين اساس پوتين همواره به دنبال آن بوده است تا بتواند هويت ملي روسيه را بازسازي و در عين حال جايگاه اين کشور در منطقه را تحکيم کند. او همچون پطر کبير ابتدا تلاش کرد تا به بازسازي وضعيت اقتصادي و اجتماعي روسيه پس از دوران شوروي بپردازد و سپس سياست خارجي مبتني بر قدرت خود در منطقه را در پيش بگيرد.
به نظر نويسنده کتاب، سياست «توازن قدرت» در دکترين دفاعي و امنيتي پوتين، جايگاهي ويژه دارد و به همين منظور، پوتين همواره تلاش دارد تا مراقب وضعيت تعادل قواي روسيه و آمريکا باشد. مخدومي معتقد است که پوتين از شکستهاي رهبران بلوک شرق، آموخته است که براي پيشرفت و حفظ قدرت بايد منعطف بود و در عين حال از الگوهاي امنيتي که پيش از اين در دوران حضور خود در کا.گ.ب آموخته، دريافته است که بايد در برخي از معادلات منطقهاي و بينالمللي، با سرعت و قاطعيت وارد ميدان شد.
تجارب گذشته پوتين باعث شده تا او از نظر روانشناختي هم رهبري منعطف باشد و هم سياستمداري قاطع
يکي ديگر از نکات مورد توجه پوتين، نقش رسانهها در جلب نظر افکار عمومي بوده است و تاکيد بر اين نکته که نميتوان نقش آنها را در بحرانها ناديده گرفت. از همين رو بايد همواره و به صورتي هوشمندانه از بستر رسانهها براي تاثيرگذاري بر افکار عمومي بهره برد.
نويسنده در پايان اثر خود ضمن يادآوري خدمات پوتين به روسيه، به اين جمع بندي ميرسد که «هدف اصلي پوتين، تلاش براي تحقق ايدههاي آرماني و بازگرداندن اعتبار از دست رفته اتحاد جماهير شوروي است. بنابراين نبايد از نظر دور داشت که او شرايط و واقعيتهاي محيط سياست خارجي را به خوبي درک کرده و تشخيص داده و با تکيه بر توانمنديهاي ذهني خود از تجربيات گذشته و دانش خود براي رسيدن به اهدافش بهره جسته است. در بيشتر موارد از الگوهاي ذهني استفاده و پارهاي موارد با ذهن خلاق خود اقدام به الگوسازي کرده و سياستهاي جديدي را تجربه کرده است. در هر حال عامل اصلي موفقيت او که توانسته است همچنان رييس جمهور روسيه باقي بماند، جهت دادن به انرژي فراوانش در رسيدن به اهداف مشخص است».
بازار