آخرين خبر/ دلي که عاشق و صابر بود مگر سنگ است
ز عشق تا به صبوري هزار فرسنگ است
برادران طريقت نصيحتم مکنيد
که توبه در ره عشق آبگينه بر سنگ است
دگر به خفيه نميبايدم شراب و سماع
که نيکنامي در دين عاشقان ننگ است
چه تربيت شنوم يا چه مصلحت بينم
مرا که چشم به ساقي و گوش بر چنگ است
به يادگار کسي دامن نسيم صبا
گرفتهايم و دريغا که باد در چنگ است
به خشم رفتهٔ ما را که ميبرد پيغام
بيا که ما سپر انداختيم اگر جنگ است
بکش چنان که تواني که بي مشاهدهات
فراخناي جهان بر وجود ما تنگ است
ملامت از دل سعدي فرونشويد عشق
سياهي از حبشي چون رود که خودرنگ است
بازار