
بخشی از کتاب/ لذت میبردم که مرکز توجه هستم
آخرين خبر
بروزرسانی

آخرين خبر/ براي اولينبار داشتم لذت ميبردم که مرکز توجه هستم. شايد بچگانه بود، ولي واقعيت داشت. وقتي ميديدم بابا و ويل از دست کارهاي من ميخندند، عشق ميکردم. وقتي ميديدم تمام غذاها و دسرها باب ميل من درست شدهاند، کيف ميکردم. از اينکه ميتوانستم همان کسي باشم که دوست دارم و خواهرم نيست که مرتبا گوشزد کند که چه کسي هستم، حال ميکردم.
من پيش از تو
جوجو مويز