ايبنا/ نخستين کنش جدي امام خميني(ره) در فضاي سياسي ايران به نوشتن کتابي با نام کشف اسرار بازميگردد که در آن علاوه بر پاسخ دادن به شبهاتي درباره تشيع و روحانيت آن، انتقادي را نيز به رضا شاه و دوران حکومت او وارد آورده بودند.
امام خميني کشف اسرار را در حدود 44 سالگي در پاسخ به رساله «اسرار هزار ساله» علياکبر حکميزاده (منتشره در سال 1322 در 38 صفحه) به رشته تحرير درآورده است. حکميزاده در جزوه خويش علاوه بر طرح شبهاتي نسبت به مذهب تشيع و اهانت و تبليغات سوء عليه روحانيت، درباره مسائل حکومتي اسلام نيز اظهارنظرها و خردهگيرهاي نموده بود. امام پس از مشاهده اين جزوه انحرافي دو ماه درسهاي خود را تعطيل کرد تا در اسرع وقت پاسخي مناسب براي آن فراهم و از حريم روحانيت و تشيع دفاع کنند.
آنگونه که در کتاب «امام خميني و حکومت اسلامي: ماخذشناسي انديشه سياسي امام» آمده است: «کشف اسرار اولين بار در سال 1323 و چاپ سوم آن در سال 1327 در 334 صفحه توسط کتابفروشي علميه اسلاميه تهران انجام شده و سپس بارها تجديد چاپ شد. کتاب فوق از فصلبندي و نظم مشخص در مطالب برخوردار نبوده و ظاهراً به مقتضاي مسائلي که در کتاب اسرار هزار ساله نوشته شده پاسخگويي پرداخته است. کتاب کشف اسرار محتوي مطالب متنوع اعتقادي اجتماعي، فرهنگي و سياسي بوده و در عين حال خيانتهاي رضاخان در آن با صراحت بيان شده است.» (ص: 22)
اولين بارقههاي شهرت عام
آنگونه که آيتالله سيد حسين بدلا گفته است، پس از نوشته شدن اسرار هزار ساله، افراد متعددي از علماي حوزه علميه قم جوابيههايي بر آن نوشتند، ولي بزرگان حوزه تصميم گرفتند از ميان همه آن جوابيهها، تنها کتاب کشف اسرار را منتشر کنند. (پابهپاي آفتاب. جلد: 2. ص: 301)
بدلا همچنين گفته است: «نکته مهمي که سبب شد امام در حوزه محبوبيتي پيدا کنند شيوع برخورد ايشان با اين مسئله بود که اجازه ندادند اسم ايشان روي کتاب نوشته شود.» (همان)
اين نکته مورد توجه آيتالله جعفر سبحاني هم قرار گرفته است. او گفته است: «يکبار امام ميفرمودند: از طرف علماي حوزه براي نوشتن جواب کتاب اسرار هزار ساله به من مراجعه شد و من کتاب کشف اسرار را در ظرف دو ماه به تعطيل کردن درس خود نوشتم و يک قلم هم نوشتم. بعد فرمودند: اما روي جلد آن اسمم را ننوشتم چون نمي خواستم معروف بشوم ولي عکس آن شد.»
آنگونه که پيداست اولين بارقههاي شهرت فراحوزوي براي امام خميني پس از نوشتن کشف اسرار شکل گرفته است. بهويژه که اين کتاب علاوه بر جلب توجه حوزويان مورد توجه عموم نيز قرار گرفت و در اندک زماني به چاپهاي متعدد رسيد. گفتني است که اين کتاب که نام درستش «کشف اسرار» است، در اثر کثرت استعمال نام آن در بين عامه، اندک اندک «کشف الاسرار» ناميده شد.
امام خميني در مقدمه کتاب درباره انگيزه نوشتن آن چنين گفته است: «ما بنا نداشتيم هيچگاه پيرامون اين مسائل بگرديم. چون حقکشيهاي فراواني در اين کتاب و کتابچهها ديديم، به ناچار راه خطاها و بيدادگريهاي آنها را مختصري روشن کرديم تا خوانندگان سرچشمه فساد و بدبختي کشور و ملت را ببينند از کجاست.» (کشف اسرار. ص: 2)
اسرار هزار ساله چه ميگويد؟
اسرار هزارساله با اين جمله شروع ميشود: «دعوت از پيشوايان دين کنوني ايران و سخنرانان و نويسندگان و جمعيتهاي طرفدار آن.» نويسنده همچنين پيش از طرح موضوع و ارائه پرسشهاي خود از پيشوايان دين کنوني ايران چنين جملهاي را نيز مکتوب کرده است: «چيزي را که شما دين ناميدهايد 95 درصدش گمراهي است... بايد دانست که آن سد استواري که در جلو افکار توده گذاشته شده بود و شما هم در پناه آن بوديد شکسته شد و اکنون جز دليل و منطق چيزي نميتواند جلو آن را بگيرد. اگر داريد که چه بهتر وگرنه ديگر با سکوت يا تفکير و يا فاسدالعقيده خواندن و استکان آب کشيدن نميتوان جلوي احساسات مردم ايستاد. اکنون يا جواب يا استعفا.» (اسرار هزارساله. ص: 1 به نقل از الف لام خميني. 121)
آنگونه که از امام خميني نقل شده است، واکنش حکميزاده پس از انتشار کشف اسرار به گونهاي بود که گويي پاسخهاي مورد نظر خود را دريافت کرده است. آيتالله جعفر سبحاني به نقل از امام گفتهاند: «بعد از انتشار کشف اسرار حکمي زاده براي من پيغام فرستاد و گفت جوابهايي که شما نوشتهايد بسيار متين است و من غرضي از انتشار کتاب اسرار هزار ساله نداشتم جز اينکه اين سؤالها براي مردم مطرح بود و من ميخواستم کسي مثل شما به آنها جواب بدهد.» (پابهپاي آفتاب. ج: 3. ص: 204)
اولين نمودهاي فقه سياسي امام
از جمله اقوال مشهور درباره کشف اسرار آن است که در اين کتاب اولين نمودهاي فقه سياسي امام و نظريه ولايت مطلقه فقيه را ميتوان يافت. محمدمهدي باباپور در کتاب «امام خميني و حکومت اسلامي: پيشينه و دلايل ولايت فقيه» گفته است: «در اين کتاب امام (ره) به ولايت مطلقه انتصابي فقيه اعتقاد دارد. لازم به ذکر است که مطلقه در کلام امام به اين معنا است که حدود و اختيارات ولي فقيه محدود به امور حسبه، ولايت در فتوا و قضا نيست، بلکه اطلاق دارد و تمام اختيارات پيامبر (ص) و ائمه (ع)، به ولي فقيه منتقل ميشود. البته تمام اختيارات در باب حکومت و سياست، انتصابي است؛ يعني مشروعيت ولي فقيه از جانب شرع مقدس است.» (ص: 84)
ارجاع باباپور به اين بخش از کتاب کشف اسرار است: «تنها حکومتي که خرد را حق مي داند و با آغوش گشاده و چهره باز آن را مي پذيرد، حکومت خدا است. ما ميگوييم حکومت بايد با قانون خدايي که صلاح کشور و مردم است اداره شود و اين، بي نظارت روحاني صورت نميگيرد.» (کشف اسرار. ص: 9)
بازار