
انتقاد از آمدن ترانههای آنور آبی در شعر آیینی
ايسنا
بروزرسانی

ايسنا/ حسين اسرافيلي از ورود شاعران با زبان قهوهخانهاي به ادبيات ديني و استفاده از ترانههاي آن طرف آبي براي شعر آييني انتقاد ميکند.
اين شاعر ، درباره کيفيت شعر علوي در سالهاي اخير اظهار کرد: خيلي نميشود شعر را آناليز کرد، شعر مقوله خاص خودش را دارد. منتها بنيان تفکر شعر پارسي بر ارزشها و باورهاي ديني استوار است، يعني در هر بيتي از حافظ يا مولوي، سعدي و ... و کساني مثل بيدل که حتي در هند هستند، انديشهها و تفکرات ديني موجود در کتابها و منابع ديني ما را ميشود پيدا کرد؛ يعني باورهاي مذهبي در شعر فارسي حضور و ظهور دارد.
او افزود: فرقي که بين ادبيات آييني امروز و ادبيات آييني ديروز وجود دارد اين است که ادبيات آييني و علوي و شعر ديني ما در گذشته با کلمات پاک و مطهر وارد ساحت ادبيات ائمه (ع) ميشدند که اين ساحت خود آنقدر منزه و پاک بود که علماي بزرگوار وارد اين عرصه شده بودند. اين نشان ميدهد اين عرصه خيلي پاک و منزه بوده که علماي بزرگوار را به دنبال خود کشيده اما از آن طرف در گذشته با تعابير کلي وارد اين عرصه ميشدند. در شعر بزرگان ما اگر در يک قصيده ۱۰۰ بيتي، ۲۰ بيت مستقيم درباره آن ائمه (ع) بود، بقيه را ميشد براي ائمه ديگر هم استفاده کرد و خواند. درست است که ائمه مطهر ما همه از يک نور واحد هستند، اما بالاخره ويژگيهاي خاص خودشان را دارند و اينطور نيست که يک زبان مشخص را که توصيفها و القاب مشخصي دارد بشود براي همه به کار برد.
اسرافيلي سپس به تفاوتهاي شعر مذهبي امروز نسبت به گذشته اشاره و بيان کرد: اما در ادبيات امروز ما دو تمايز هست؛ در ادبيات گذشته زبان بسيار منزه و پاک بود، اما حالا متاسفانه زبان منزه و پاک نيست؛ زبان يک زبان قهوهخانهاي است. شاعران با همان زباني که در پارک با هم صحبت ميکنند وارد عرصه ادب عاشورايي و ادب علوي ميشوند. اما حسني هم وجود دارد و آن اينکه وقتي شاعران وارد توصيف ائمه ميشوند به آن جلوههاي خصوصي و ويژه و خاص آن ائمه بيشتر توجه دارند و ديگر نميشود قصيده ۱۰۰ بيتي امروز را براي چهار امام بخوانيم و به ويژگيهاي خاص امام توجه دارند، اين حسن کارشان است که در گذشته کمتر به آن توجه ميشد.
اين شاعر که معتقد است ورود به شعر ائمه ادب و ترتيبي خاص نياز دارد همچنين گفت: امروزه مجامع ديني و هيئتها زياد و در نتيجه مداح هم زياد شده که اينها به شعر نياز دارند، اما هر کس دو دانگ صدايي دارد، مداح شده و هر کس دو دانگ از ادبيات سر در ميآورد، شاعر شده، آنها فکر ميکنند همين که وزن را ميشناسند برايشان کافي است. خصوصا در سرور و تولد ائمه اشعاري ميگويند که من با خودم ميگويم اينها فردا چطور ميخواهند جواب ائمه را با اين توصيفها بدهند.
حسين اسرافيلي در ادامه از شاعران مطرح آييني در گذشته و حال نام برد و درباره مراجعه نکردن مداحان به اين شاعران گفت: ما شاعران بسيار خوبي داريم که کارهاي بسيار خوبي کردهاند؛ اما چون مداحهاي ما ذوقشان به آنها نميرسد سراغشان نميروند و ترانهاي را که آن طرف آب ساخته شده و در ذهن مخاطب نشسته برميدارند و با يک شعر مزخرف به عنوان شعر آييني ميخوانند و عقلشان نميرسد که اين ترانه است و مخاطب من با شنيدن اين شعر ياد آن ترانه ميافتد. اما چون ذوق شعري ندارند سراغ شعرهاي آبکي ميروند و سراغ شعرهاي ارجمند صامت بروجردي و عمان ساماني نميروند. در روزگار خودمان هم شاعران بسياري هستند که شعرهاي خوبي دارند. اما به جاي اينکه سراغ اين شعرهاي ارجمند بروند چون اصلا شعر خوب را نميفهمند سراغ اين شعرهاي آبکي ميروند که اصلا ارزش شعري ندارد. اين يک مشکل است و مشکل ديگر اطلاعات نداشتن و وارد ساحت مقدس شدن و برايش شعر گفتن است. برخي شاعران که درباره ائمه شعر ميگويند، هيچ اطلاعي از زندگي و روزگار آنها ندارند.