نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
کتاب

سلبریتی‌ها در پویش «غلط بنویسیم»!

منبع
خراسان
بروزرسانی
سلبریتی‌ها در پویش «غلط بنویسیم»!
خراسان/ برخي سلبريتي‎ ها عاشق کمپين ‎اند؛ فعاليتي ساده و بي ‎خطر که از طريق آن مي ‎توانند براي خودشان وجهه اجتماعي و محبوبيت دست‎ و پا کنند. آن ‌ها هيچ رخدادي را ازدست نمي ‎دهند؛ حوادث طبيعي و غيرطبيعي برايشان فرصتي ا‎ست که هشتگ و کارزار راه بيندازند و سفير و نماينده چيزي بشوند و بر جهان و جهانيان تأثيرات مثبت بگذارند. بعضي‎ها‎يشان اين وسط نادانسته و ناخواسته به کمپيني پيوسته‎ اند که خطر و ضرر کم ندارد، البته نه براي خودشان که براي زبان فارسي؛ کمپين «غلط بنويسيم». صفحه اينستاگرام هنرپيشه‎ ها، ورزشکارها و خواننده‎ ها پر است از اشتباه‎ هاي املايي و دستوري. 
از آن‎جايي‎که هرکدام از اين سلبريتي ‎ها چندصدهزار تا چندميليون دنبال ‎کننده دارند؛ و از آن‎جايي که منبع مکتوب بسياري از طرفداران‎ شان، همين صفحات مجازي است (به‎جاي کتاب و مجله و روزنامه) خطاهاي نوشتاري سلبريتي ‎ها مي ‎تواند به عادي شدن غلط‎ نويسي دامن بزند. در اين پرونده به کمک چند چهره مشهور، اشتباه‎ هاي نوشتاري را مرور مي‎ کنيم و صورتِ درست آن‎ ها را ياد مي‎ گيريم. نکته: همه صفحاتي که عکس ‎شان را در اين پرونده مي ‎بينيد، عمومي(پابليک) هستند. بضاريم يا بظاريم يا بزاريم؟ سام درخشاني، بازيگر/ 2.5 ‎ ميليون دنبال 
‎کننده وقتي کارگردان و طراح سوال پرسپوليسي  باشن و بخوان سر به ‎سر من بزارن.
از قرار معلوم بايد بپذيريم که «بذارن» ديگر از مد افتاده ‎است و همه الان «مي‌‎زارن». اگر صورتِ درست واژه را بلديد و صرفا از سر بي‎ دقتي يا به پيروي از شيوه‎ رايج، مثل آقاي درخشاني مي ‎نويسيد که هيچ؛ اما اگر تنوع حرف «ز» در زبان فارسي گيج ‎تان مي‎ کند و نمي ‎دانيد کجا بايد کدام ‎يکي را به‎ کار ببريد، اين راهنماي ساده به ‎دردتان مي‎ خورد؛ دو تا مصدر داريم که معمولا با هم اشتباه مي ‎شوند؛ «گذاشتن» و «گزاردن». «گذاشتن» درمعناي حقيقي کلمه، قراردادنِ فيزيکي است مثل «مداد را بگذار/ بذار سر جايش» و در معناي مجازي، قراردادن و وضع و تأسيس‎کردن؛ مثل «قانون‎ گذار» و «بنيان ‎گذار». کلمه‎ هايي را که معاني گفته‎ شده را ندارند، «مي‎ گزارند». نيازي نيست همه کاربردهاي «گزاردن» را حفظ کنيد ولي محض اطلاع بد نيست بدانيد که معني به‎جاآوردن، ادا کردن، انجام‌ دادن و اجرا کردن مي ‎دهد مثل «نمازگزار» و «سپاس ‎گزار».
«را»ي مفعولي بي‎ نوا برزو ارجمند، بازيگر| 930 هزار دنبال ‎کننده اين عکس و علي اوجي جان نازنين برام فرستاد.
توضيح: در شکسته‎نويسي، در حق «را»ي مفعولي خيلي اجحاف مي ‎شود؛ بعضي ‎ها اصلا نمي‎ نويسندش: «سلام عشقا! فيلم دوس داشتين؟». بعضي ‎ها معلوم نيست چرا خودشان را به‎ زحمت مي‎ اندازند و روي صفحه ‌کليد گوشي دنبال ضمه مي گردند: «سلام عشقا! فيلمُ دوس داشتين؟». بعضي ‎ها هم مثل برزوخان ارجمند تبديلش مي‎ کنند به «واو عطف». عمليات نجات «ه‌کسره» محسن مسلمان، فوتباليست| يک‎ونيم ميليون دنبال‎ کننده دوست دارم عشقه داداش! نازنين بياتي، بازيگر| 755 هزار دنبال ‎کننده شرايط الان براي همه سخت ولي کساني هستن که تو شرايط سخت ‎تري قرار گرفتن. با کمک هم مي‎ تونيم يکم به زندگي اين عزيزان رنگ ببخشيم.
در فارسي محاوره، وقتي «است» و «هست» را حذف مي ‎کنيم، بايد به‎ جايش چيزي که نشان‎ دهنده فعل باشد، اضافه کنيم. آن چيز، «ه» است يعني مي ‎نويسيم «شرايط براي همه سخته». جمله بدون فعل که نداريم، درست است؟ خب حالا در جمله اول ، فعل کدام است؟ آفرين! «دوستت دارم» و «هست» يا «استـ»ـي در اصل جمله نبوده‎ است که در صورتِ محاوره‎ اي حذف شده‎ باشد. پس اگر خواستيد تولد کسي را تبريک بگوييد، بايد بنويسيد «دوستت دارم عشق داداش»، مگر اين‎ که منظورتان چنين چيزي باشد: «دوستت دارم عشق است داداش!». نکته: برگرديم به پست خانم بياتي. چه فرقي است بين «يه‎ کم» و «يکم»؟ دومي نمي ‎تواند «يکُم» خوانده‎ شود؟ يک قاعده خيلي ساده وجود دارد؛ در شکسته ‎نويسي، اجازه نداريم موقع چسباندن ضمير به «هاي غير ملفوظ» -يعني «ه»‎اي را که نوشته مي ‎شود ولي خوانده نمي‎شود- «ه» حذف کنيم، چرا؟ چون با کلمه‎ هاي مشابه ديگري اشتباه گرفته مي ‎شود. مثلا اگر مي‎ خواهيد به دوستي خبر بدهيد که قرار لغو است چون توي خانه‎ تان دعوا به ‎راه افتاده‎ است‎، بايد بنويسيد: «نمي‎ تونم بيام، دعوا و درگيري تو خونه‎مونه» و اگر «ه» را دست‎ کم بگيريد و بنويسيد «نمي‎ تونم بيام، دعوا و درگيري تو خونمونه»، معني جمله زمين تا آسمان عوض مي ‎شود. اصلا چه‎ بسا قرار براي ابد کنسل شود، از ما گفتن بود. کلمه ‎ها و ترکيب ‎هاي تازه و حتي ساده! بهاره رهنما، بازيگر/ 4ميليون ‎و 200‎ هزار دنبال‎ کننده
هميشه وقتي دختر کم‎ سن ‎و سالي بودم دلخور بودم که دستاي مامانم هميشه لاک‎ زده و مرتب نيست و روي شصت دستش اغلب جاي بريدگي چاقو هست... «شصت»، عدد است و «شست»، انگشت بزرگ و پهن دست يا پا. از آن‎جايي که خانم رهنما بين سلبريتي ‎ها يکي از پيشکسوت‎ هاي غلط‎ نويسي به‎شمار مي ‎رود، مروري براشتباهات پست ‎ها و استوري ‎هاي قديمي ايشان هم براي علاقه ‎مندان به زبان فارسي و درست ‎نويسي، خالي از فايده نيست: * فائزه، به‎معني رستگار و پيروز است و فائضه، يعني فيض ‎رساننده. بر اساس آن‎ چه در اخبار خوانده و شنيده ‎ايم، مي‎ دانيم که اسم کوچک خانم هاشمي، اولي است. * «غذا» را مي ‎خوريم و «علوم قضايي»، عنوان رشته دانشگاهي است. طناز طباطبايي، بازيگر/ 223هزار دنبال‎ کننده ما نمي ‎توانيم انتظار داشته‎ باشيم، با جهان در تعامل سياسي سالم باشيم ولي خود ما مردم نگاه اهم و فل اهم نسبت به اين کره خاکي داشته ‎باشيم.
قاعده «الاهم فالاهم» به‎معني تقدم حکم مهم‎تر است درجايي‎که بين دو حکم مهم و مهم‎تر، تزاحم وجود دارد. همان‎طور که مشخص است، اصل عبارت عربي است. در فارسي، به‌صورت «اهم فالاهم» و گاهي به‎ اشتباه «اهم في‎الاهم» نوشته مي ‎شود. «فاء» در زبان عربي حرف عطف است براي بيان ترتيب. خانم طباطبايي، احتمالا اين عبارت را از روي آن‎چه شنيده به‎کار برده و شک نکرده ‎است که «فل» اصلا معني دارد يا نه. در مواقعي که اصرار داريم سخت و ثقيل بنويسيم، مي ‎توانيم با جست‎ و جو يا پرس‎ و جو از درستي کلمه و عبارت مدنظرمان مطمئن شويم. اشتباه‎ هاي غيرقابل توضيح هدف از نوشتن اين پرونده، اين بود که اول از همه بگوييم آدم‎ هاي مشهور هم اشتباه مي ‎کنند و قرار نيست به هرچيزي توي صفحات‎ شان مي ‎بينيم و مي ‎خوانيم، اعتماد کنيم. دوم تلنگري بزنيم به سلبريتي‎ ها که خودشان هم کمي از اعتماد به ‎نفس ‎شان بکاهند و قبل از نوشتن هر چيزي، از درستي ‎اش مطمئن شوند. سوم، بهانه ‎اي پيدا کنيم که اشتباهات نوشتاري را مرور و دسته‎ بندي و شکل درست‎شان را يادآوري کنيم. بعضي از پست‎ ها و استوري‎ ها اما در هيچ‎کدام از طبقه‎بندي‎ هاي غلط‎ هاي رايج، قرار نمي ‎گيرند. اشتباه‎ هاي نادر اين گروه از سلبريتي ‎ها، غيرقابل توضيح و اصلاح است. فقط مي ‎توانيم بگوييم لطفا شما اين ‎طوري ننويسيد.
متأسفانه ما منظور آقاي انصاريان را نفهميديم. متوجه نشديم دوتا ويرگول کنار هم چه کاربردي دارد و «خودتون ميدونيده» چه زمان و صيغه‎اي‎ است. «اين اونه يا اون اينه» هم به فارسي خيلي سخت نوشته شده‎ است. خلاصه که توضيح خاصي نداريم فقط همين‎ قدر بدانيد اين‎ طرز نوشتن اشتباه است.
ضمير، در اين دو خط سرگردان است. معلوم نيست موضوع راجع به «من» است يا «ما». چطوري «بريم تحويلش بگيرم»؟ تنها توصيه‎ مان اين است که شما در نوشتن آقاي ميناوند را الگوي خود قرار ندهيد و تکليف ضمير را روشن کنيد. همزه، انصافا از آن چيزهايي ا‎ست که مدعيان درست ‎نويسي را هم به دردسر مي ‎اندازد؛ کي بايد همزه را روي «الف» بگذاريم و کي روي «ي» و چه‎وقت روي «و»؟ «هيئت» درست است يا «هيأت»؟ بنويسيم «مسئله» يا «مسأله»؟ «جرأت» يا «جرئت»؟ ولي چسباندن همزه به کلمه «همه» از آن اشتباه‎ هاي نادر و غيرقابل توضيحي است که فقط مي ‎توانيم بگوييم شما مرتکبش نشويد. حالا براي اين‎که دست‎ خالي از اين بخش نرويد، اين قاعده کلي فرهنگستان براي نوشتن همزه را به‎خاطر بسپاريد؛ در نوشتن همزه مياني، اگر حرف پيش از آن مفتوح (-َ) باشد، روي کرسي «ا» نوشته مي ‎شود؛ رأفت، شأن. اگر حرف پيش از آن مضموم (-ُ) باشد، روي کرسي «و» نوشته مي ‎شود؛ مؤسسه، مؤانست. در بقيه موارد روي کرسي «يـ» نوشته مي ‎شود؛ مسئله، جرئت، هيئت. شاگرد زرنگ کلاس! مهراوه شريفي ‎نيا، بازيگر/ 5ميليون ‎و 100هزار دنبال ‎کننده
گرچه خيلي از سلبريتي‎ ها در درس املا «نياز به تلاش بيشتر» دارند ولي بين‎ شان کساني پيدا مي ‎شوند که با مطالعه بيگانه نيستند و زبان مادري ‎شان را بلدند و مي‎ شود بدون نگراني از بدآموزي و غلط‌ آموزي صفحه ‎شان را دنبال کرد؛ «مهراوه شريفي‎نيا» نه ‎تنها سرسري و بي‎ حواس و پر اشکال نمي ‎نويسد که «نيم‌فاصله» را هم رعايت مي ‎کند. حالا که بحث سر درست و پاکيزه نوشتن است، بد نيست از بهانه شاگرد زرنگ بودن خانم شريفي‎ نيا استفاده کنيم و نيم‌فاصله را ياد بگيريم. اين‎روزها که بيشتر از نوشتن دستي با تايپ کردن سر و کار داريم، اهميت نيم‌فاصله بيشتر از قديم احساس مي ‎شود. دانش‎آموزها و دانشجوهايي که همين نيمچه ‎فاصله ظاهرا بي ‎اهميت نقره‎ داغ ‎شان کرده‌است و نمره تحقيق و مقاله‎ شان را به‎خاطرش کم گرفته ‎اند، خيلي خوب منظورمان را درک مي ‎کنند. 
نيم‌فاصله، متن را زيبا و تر و تميز مي ‎کند اما اهميت اش فقط در زيبايي نيست. در فارسي کلماتي داريم که از چند بخش تشکيل شده ‎اند و مجموعا يک واژه را مي‎ سازند. مثلا همان‎ طور که مي ‎دانيد، «کتاب» يک کلمه است؛ «کتاب‌ها» و «کتاب‌خانه» و «کتاب‌دوست» هم هر کدام يک‎ کلمه ‎اند که اين يکي ‎بودنِ واژه را با نيم‌فاصله نشان مي ‎دهيم. به اين دو جمله دقت کنيد؛ «کتاب دوستم را نديدي؟»، «فلاني آدم کتاب‌دوستي است». در جمله اول، بين کتاب و دوست يک فاصله خورده و در جمله دوم، بين‎ شان نيم‌‏فاصله آمده ‎است که از هم جدا نيفتند و معلوم شود با يک کلمه واحد سر و کار داريم. بعضي وقت‎  ها رعايت نکردن نيم‌فاصله اساسا معني جمله را عوض مي‎ کند؛ «نخست‌‎وزير وارد جلسه شد» و « نخست وزير وارد جلسه شد». کجا نيم‌فاصله بزنيم؟ پسوندها و پيشوندها: خوشمزه‌تر، بي‌معرفت، هم‌کلاسي نشانه‎ جمع: خانه‌ها، گل‌ها اجزاي مختلف فعل‌ها: مي‌آيي، گفته‌باشم، خورده‌اند کلمه‌هاي مشتق، مرکب و مشتق-مرکب: سيل‌آسا، دندان‌پزشک، گفت‌‌وگو نيم‏فاصله، موارد کاربرد بيشتري دارد اما نگران بوديم گيج بشويد و ليست بلندبالاي مواردش بترساندتان. اگر درست ‎نوشتن برا‎يتان مهم است، مي‎ توانيد با کمي جست‌وجو آن ‎ها را پيدا کنيد و ياد بگيريد. اصلا هم لازم نيست همه‌شان را حفظ کنيد، قاعده ساده و سر راستش اين است؛ کلماتي از هم يک فاصله کامل مي ‎گيرند که معناي مستقلي داشته‎ باشند مثلا؛ «گرگ و ميش دشمن‎ هم‌اند» اما اگر مجموع اجزاي يک کلمه، معناي واحدي مي‌سازد بايد با نيم‏‌فاصله از هم جدايشان کنيم مثلا «هوا گرگ‌وميش بود که راه افتاديم». براي صفحه‎کليد کامپيوتر، تنظيمات ساده‌اي وجود دارد که مي‌توانيد با ايجاد کليد ميان‌برِ نيم‌فاصله از اين‎ به‎ بعد درست‌تر و دقيق‌تر بنويسيد. بعضي تلفن‌هاي همراه، به ‎طور پيش‌‏فرض کليد نيم‌‏فاصله دارند که با سه ‎‎تا خط تيره و دو فلش در دو طرف، مشخص شده ‎است. اگر تلفن همراه شما ندارد، مي‌توانيد صفحه‌کليدي دانلود کنيد که اين امکان را بهتان بدهد. نويسنده : الهه توانا| خبرنگار