نماد آخرین خبر

کتابی که قحطی بزرگ در ایران را روایت می‌کند

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
کتابی که قحطی بزرگ در ایران را روایت می‌کند
خبرگزاري کتاب ايران/ کتاب «ايران در دوره قحطي؛ روايتي از ديدار شرق و سفر رفت و بازگشت» نوشته ويليام بريتل بنک است که در سال 1290 ه.ق از مجموعه کتاب‌هاي دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر شده است. نويسنده آن ماجراجوي کنجکاو اهل انگلستان است که در سال 1288 قمري سفري از جنوب ايران به شمال کشور داشته و ديده‌ها و شنيده‌هاي خود از اين سفر را در بازگشت به انگلستان نوشته و منتشر کرده است. سيده فاطمه ياحسيني، مترجم کتاب مي‌گويد: «با وجودي که حدود 150 سال از انتشار اين کتاب به زبان اصلي مي‌گذرد و در منابع فارسي، پژوهشگران ايراني بارها به آن استناد کرده‌اند اما ترجمه آن مانند بسياري از منابع مشابه به تاخير افتاده بود.» اين کتاب پس از يادداشت دبير مجموعه به مقدمه مترجم، مقدمه دکتر ويلم فلور بر ترجمه فارسي اين اثر و مقدمه مؤلف پرداخته و در شانزده فصل سامان يافته است. از لندن به جزيره مالت، از مالت به سوئز، از سوئز تا سيلان، از گال به کلمبو، کندي، مَدرَس و بمبئي، از مدرس به بمبئي تا بندرعباس، از بندرعباس به بوشهر، بوشهر، از بوشهر به برازجان، از برازجان به شيراز، شيراز، از شيراز به اصفهان، از شيراز به اصفهان (ادامه)، از اصفهان تا رشت، از رشت تا انزلي، از انزلي به آستاراخان و نيژني نووگورود و خانه بخش‌هاي کتاب را تشکيل مي‌دهد. جرقه قحطي در جنگ جهاني اول زده شد. سوم اوت ۱۹۱۴ ميلادي جنگ جهاني اول آغاز شد، احمدشاه قاجار تازه به ۱۸ سالگي رسيده و تاجگذاري کرده بود و قدرت و اختياري نداشت، بنابراين اوضاع داخلي کشور سامان نداشت اما ايران با روسيه تزاري، عثماني (متحد آلمان) و هند (مستعمره انگليس) همسايه بود و اين همسايگان ايران را محل تاخت و تاز نيروهاي خود قرار دادند، احمدشاه پس از گذشت سه ماه از آغاز جنگ فرمان خود را مبني بر اعلان بي‌طرفي در جنگ خطاب به مستوفي‌الممالک رييس الوزرا صادر کرد؛ فرماني که در آن آمده بود: «نظر به اينکه در اين اوقات متأسفانه بين دول اروپا نايره جنگ مشتعل است و ممکن است اين محاربه به حدود مملکت ما نزديک شود و نظر به اينکه روابط وداديه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است براي اينکه عموم اهالي از نيات مقدسه ما در حفظ و صيانت اين روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند، امر و مقرر مي‌فرماييم که جناب مستطاب اجل اشرف افخم اکرم مهين دستور معظم مستوفي‌الممالک، رييس الوزرا و وزير داخله فرمان ملوکانه را به فرمانفرمايان و حکام و مأموران دولت ابلاغ دارند که دولت ما در اين موقع مسلک بي‌طرفي را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صيانت مي‌نمايد و به اين لحاظ مأموران دولت را بايد متوجه نمايند که نبايد وجهاً من‌الوجوه براً و بحراً کمک به همراهي يا ضديت هر يک از دول متخاصمه نموده يا اسلحه و ادوات حربيه براي يکي از طرفين تدارک يا حمل کنند و بايد از طرفداري با هر کدام از دول متحاربه پرهيز و احتراز کرده، مسلک بي‌طرفي دولت متبوعه خود را کاملاً رعايت کنند و در تکميل حفظ بي‌طرفي و صيانت روابط حسنه باز آنچه هيات دولت ما مصلحت داند و به عرض برسد در اجراي مقررات آن امر ملوکانه شرف صدور خواهد يافت.» سفرنامه‌هاي جهانگردان خارجي به ايران هنوز هم يکي از بهترين منابع مهم تاريخ معاصر ايران هستند؛ برخي از اين سفرنامه‌ها متناسب با نوع نگاه يا دانش شخص جهانگرد، دربرگيرنده جزئيات و دقايق فراواني هستند و برخي نيز همانند اين کتاب حاصل يک سفر شتاب‌زده در امتداد يک مسير عمده و شناخته‌شده از جنوب به شمال ايران؛ اما آنچه اين گزارش را اهميت مي‌بخشد، تقارن آن با دوره‌اي است که ايران را قحطي بزرگ و سراسري‌اي فرا گرفته بود و در نتيجه افزوده شدن داده‌هايي چند در اين زمينه بر دانسته‌هاي موجود. براي بيشتر ايرانيان، گرسنگي يا بدتر از آن، قحطي موضوعي است که معمولاً در جاهاي ديگر دنيا رخ مي‌نمايد. آنان حتي خبر ندارند که زماني نه‌چندان دور، ايران هم به گرسنگي و قحطي مبتلا شده است. بعد از سال 1325 شمسي که قحط اندکي وجود داشته، ايرانيان گرسنگي گسترده ديگري را تجربه نکرده‌اند. ايرانيان زنده کمي سال‌هاي 1321 تا 1325 و قحطي‌هاي آن زمان را به خاطر دارند؛ هنگامي که نان کمياب، گران و بي‌کيفيت شده بود. پيش از سال 1325 قحط و گرسنگي در ايران دوره‌اي بوده است. اين اتفاق‌ها به طور معمول استاني و نه ملي و آن هم به علت نباريدن باران يا هجوم ملخ‌ها مي‌افتاده است. البته برخي از قحطي‌ها در تمام کشور اتفاق مي‌افتاده که شايد بدترين آنها در سال‌هاي اخير، مربوط به قحطي بزرگ بين سال‌هاي 1287 تا 1288 قمري باشد. هزاران نفر نه‌تنها از گرسنگي، بلکه از بيماري ناشي از ضعف مردند. در واقع گرسنگي باعث آسيب‌پذيري آنان در مقابل انواع بيماري‌ها شده بود. درباره اين دوران منابع کمي به زبان فارسي وجود دارد که قحطي بزرگ را شرح داده باشد. همين منابع اندک در دسترس هم حجم اندکي دارند؛ گاهي فقط شعر هستند و هيچ‌يک از آنها همه داستان را شرح نمي‌دهد. اين منابع هم در سطح ملي هستند؛ براي مثال فقط اطلاعاتي درباره کاشان يا قم به پژوهشگر ارائه مي‌دهند. اما يک منبع به زبان انگليسي وجود دارد که داستان قحطي را کمتر از ديد محلي گفته است. در سال 1872 بريتل بنک پا به ساحل بندرعباس گذاشت. بعد از آن به بوشهر رفت و از طريق شيراز به اصفهان و رشت سفر کرد. وقتي به لندن بازگشت، کتابي به نام «ايران در دوره قحطي» نوشت. او به هر جايي که قدم گذاشته، رنج مردم را ديده و آن را با دقت وصف کرده است؛ اينکه چقدر آنان تيره‌بخت بوده و مثل مگس به راحتي مي‌مرده‌اند. او همچنين به ما يادآور مي‌شود که زندگي مي‌گذرد و مهم‌تر از آن اينکه اگر کسي پول داشت، گرسنگي هم نمي‌کشيد. اين کتاب البته چيزي بيشتر از تيره‌بختي مردم را به خواننده نشان مي‌دهد، چون اين کتاب، يک سفرنامه است و همه‌گونه اطلاعاتي را که براي يک مسافر خارجي جالب توجه، گيج‌کننده يا جذاب بوده، در خود دارد. خواننده در اين کتاب با اجداد خود در شهرها و روستاها آشنا مي‌شود و روش‌هاي سفر و شيوi زندگي مردم آن زمان را فرا مي‌گيرد. ويليام بريتل بنک در سال 1842 در شهر وينستر، دربيشر انگلستان متولد شد. او هنوز خيلي جوان بود که به کشورهاي مختلف دنيا از جمله کانادا و آمريکا سفر کرد. در سال 1872 که به ايران آمد، جواني سي‌ساله بود. وي در برگشت به انگلستان حاصل مشاهدات و سفرهايش به شرق و از جمله هندوستان، برخي از مناطق عربي خليج فارس و سرتاسر ايران را در کتاب نسبتاً کوچکي چاپ و در سال 1873 منتشر کرد. بريتل بنک عمر کوتاهي داشت و در سال 1881 ميلادي در حالي که فقط 39 سال داشت، ديده از جهان فرو بست. سفرنامه‌هايي مانند سفرنامه ويليام بريتل بنک به ايران در سال 1873 ميلادي که ترجمه فارسي آن در اين کتاب ارائه شده است، گرچه ردي کم‌رنگ از يک سفر شتاب‌زده در امتداد يک مسير عمده و شناخته‌شده، از جنوب به شمال ايران است و حتي در مورد عنوان اصلي‌اش يعني ايران در دوره قحطي بزرگ نيز ملاحظاتش گسترده نيست، اما با توجه به کمبود داده و دانسته درباره تاريخ ايران در اين مقطع طبيعتاً حتي همين ردّ کم‌رنگ را نيز بايد مغتنم دانست و در تلاش پررنگ کردن آن و ديگر ردهاي برجاي‌مانده از تاريخ معاصر کشور. کتاب «ايران در دوره قحطي؛ روايتي از ديدار شرق و سفر رفت و بازگشت» نوشته ويليام بريتل بنک با ترجمه سيده فاطمه ياحسيني در 221 صفحه، شمارگان 550 نسخه و بهاي 30 هزار تومان از سوي انتشارات شيرازه کتاب ما منتشر شد.