تسنيم/ زندهياد مرتضوي با نگارش «مکتب حافظ» نامش همواره با شاعري گره خورده است که عالم و جاهل، عارف و عامي شعرش را ميخوانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگي خبرگزاري تسنيم، زندهياد منوچهر مرتضوي، اديب و نويسنده نامدار تبريزي است که در نهم تيرماه سال 89 درگذشت. هرچند کارنامه کاري مرتضوي حکايت از تنوع مطالعات و تحقيقات او دارد، اما نام او همواره با نام «مکتب حافظ» گره خورده است و عمدتاً با اين اثر ياد ميشود.
«مکتب حافظ» که نويسنده آن را مقدمهاي بر حافظشناسي ميداند، در واقع کليد فهم بسياري از آرا و انديشههاي حافظ را در خود منعکس کرده و حتي از آن با عنوان يکي از سه اثر ماندگار و راهگشا در حوزه حافظپژوهي ياد ميشود. زندهياد مرتضوي خود در مقدمه اثرش اذعان دارد که «مکتب حافظ» را بدون هيچ ادعايي نوشته است: « تأليف کتاب حاضر نه ناشي از عزم و تصميم است و نه براي ارضاي هوس تأليف و نگارش و نه زاييده اين انديشه و تصور که با نگرش و نشر آن مکتب حافظ و مشرب وسيع او معرفي و گامي بزرگ در طريق حافظشناسي برداشته خواهد شد، مولود تشويق گروهي از دوستان اديب و فاضل و حاصل تصادفات و توفيقات و فراهم آمدن تدريجي و طبيعي يادداشتهاي پراکندهاي است که در ضمن مطالعه بيپيرايه شخصي درباره حافظ و اشعار و مکتب او گردآوري شده».
حافظ و حافظپژوهي از جمله موضوعات مورد علاقه پژوهشگران معاصر بوده است. به طوري که تاکنون آثار متعدد و متنوعي در اين رابطه منتشر شده است. شمار آثار منتشر شده در زمينههاي مختلف از تصحيح ديوان گرفته تا شرح ابيات و اصطلاحات و ... به اندازهاي است که بهاءالدين خرمشاهي، از مشهورترين حافظپژوهان، در مقالهاي در سال 71 در «گلچرخ» اعلام کرد که: «تصحيح ديوان بعد از اين بس!». حال ممکن است اين پرسش ايجاد شود که در ميان اين آثار متکثر و متنوع، «مکتب حاقظ» چه جايگاهي دارد؟
«مکتب حافظ» به توصيف خرمشاهي، در کنار «حافظ شيرينسخن» معين و «تاريخ عصر حافظ» اثر شادروان غني از جمله سه اثر ماندگار در حوزه حافظپژوهي است که هر محقق و جستوجوگري در اين حوزه، بينياز از مراجعه به اين کتاب نيست. به گفته کارشناسان، بسياري از بديهيات ديوان حافظ و انديشههاي او، نتيجه سالها مطالعات زندهياد مرتضوي است که حاصل و چکيده آن در «مکتب حافظ» ذکر شده است. با اين حال، خود مؤلف تأکيد دارد که با وجود نگارش آثار متعدد از جمله «مکتب حافظ» هنوز مشرب او براي ما مشخص نيست. او در اين رابطه در مقدمه کتابش مينويسد: شايد گروهي از اهل تحقيق، زمينه حافظشناسي را زمينهاي غير بکر و عرصه مکتب و مشرب او را عرصهاي بپندارند که «خاصان در آن ره فرس راندهاند». نگارنده نميگويد شهسواران ميدان حافظشناسي همگي سپر انداخته و «از تک فروماندهاند»، ولي معتقد است که با وجود کارهاي انجام شده، نه تنها در اين مضمار عرصه جولان تنگ نيست، بلکه حقيقت مشرب اين شاعر بزرگ نسبت به شهرت و اهميت وي هنوز براي عوام کاملاً ناشناس و براي خواص مبهم و تاريک است. ... براي شناختن حافظ و اشعار او به عنوان يک شاعر و يک ديوان کوششهايي به عمل آمده، ولي اگر حافظ را صاحب مکتب و فلسفه و جهانبيني خاصي بدانيم، راهي دراز در پيش داريم و هنوز مقدمه و الفباي «حافظشناسي» تأليف و تدوين نشده است.
از سوي ديگر، روش او در پرداختن به اشعار حافظ نيز متمايز با گذشتگان است. محمدرضا ضيا، از اساتيد دانشگاه اصفهان، در «شب منوچهر مرتضوي» که به ياد او در بخارا برگزار شد، در اين رابطه گفته است: اين ذهنيت که شعر حافظ، ارتباط عمودي ندارد، از قدما تا امروز، مطرح بودهاست، اما دکتر مرتضوي به خوبي به اين موضوع پرداخته و مثالهاي متعددي در ردّ اين موضوع آورده است.
خرمشاهي در يادداشتي درباره ارزش و اهميت اين کتاب نوشته است: «مکتب حافظ» يکي از بهترين رهيافتها به شعر حافظ و رمزگشايي از مفاهيم کليدي و نمادهاي اساسي هنر اوست. استاد مرتضوي صاحب تقدم فضل و فضل تقدم در طرح اساسيترين مباحث حافظپژوهي ـ از جمله عشق و رندي و ملامتيگري ـ است. «مکتب حافظ» طبق عنوان فرعي و فروتنانهاش «مقدمه بر حافظشناسي» نام دارد؛ ولي در واقع مفتاح حافظشناسي و از مراجع عمده و کلاسيک نوين در حافظپژوهي است».
«روشمندي» يکي از مهمترين ويژگي کارهاي مرتضوي بود؛ موضوعي که به کارهاي او اعتبار ويژه بخشيد. حسن انوري، از شاگردان مرتضوي و مؤلف «فرهنگ سخن» درباره اين ويژگي او ميگويد: سه نکته و فضيلت در زندهياد منوچهر مرتضوي بود. اولين که به کاري که دست ميزد، آن را تمام عيار و درجه اول انجام ميداد. نمونه مثال هم آن کتابي است که درباره حافظ کار کرده است. دوم اين که خطيب توانايي بود و سوم هم اين که شاعري توانا بود و با اين وجود درباره شعرش کمتر صحبتي به ميان آمده است.
با وجود اين خدمات مرتضوي به دليل نامرادي روزگار و بيمهري، سالها در انزوا زيست؛ سالهايي که ميتوانست دوران شکوفايي بيشتر او باشد. در هر صورت گذر زمان از ارزش کار مرتضوي نکاسته و نامش را از يادها نبرده است. زندهياد مرتضوي با نگارش اين کتاب نامش همواره با شاعري گره خورد که عالم و جاهل، عارف و عامي شعرش را ميخوانند و «گروهي عمر عزيز صرف تشريح و تحليلش ميکنند و گروهي از ابهام و ايهامش لذت ميبرند...».
بازار