آخرين خبر/ مثنوي خواني يکي از مواردي که افراد عاشق ادبيات پارسي اوقات فراغت خود را به آن اختصاص مي دهند. مثنوي معنوي از گنجينه آثار قديمي است که هنوز هم انسان ها به دنبال مطالعه آن هستند. اما شايد درک آن براي تمام افراد آسان نباشد. در اين پادکست علي عرفانيان با خوانش اشعار مولوي و توضيح آن ها اين کار را براي ما ساده تر کرده است.
مثنوي معنوي، اثر گرانسنگ محمد جلال الدين بلخي، شاعر و عارف پارسي گوست. اين کتاب از ۲۶۰۰۰ بيت و شش دفتر تشکيل شده است و يکي از برترين کتابهاي ادبيات عرفاني کهن فارسي و حکمت ايراني پس از اسلام است. اين کتاب در قالب شعري مثنوي سروده شده است که در واقع عنوان کتاب نيز ميباشد
اشعار مولوي به قدري جهان شمول است که ترجمه آن در ساير کشورها بسيار مورد استقبال قرار گرفته است به طوري که براي چند سال پياپي ديوان اشعار مولانا در صدر جدول پرفروشترين کتابهاي شعر در آمريکا قرار گرفت و اين شاعر ايراني بالاتر از شعراي نامي ادبيات انگليسي مانند شکسپير و بليک قرار گرفته است.
قسمت سوم - ابيات 35 تا 54
بشنويد اي دوستان اين داستان
خود حقيقت نقد حال ماست آن
بود شاهي در زماني پيش ازين
ملک دنيا بودش و هم ملک دين
اتفاقا شاه روزي شد سوار
با خواص خويش از بهر شکار
يک کنيزک ديد شه بر شاهراه
شد غلام آن کنيزک پادشاه
مرغ جانش در قفس چون ميطپيد
داد مال و آن کنيزک را خريد
چون خريد او را و برخوردار شد
آن کنيزک از قضا بيمار شد
آن يکي خر داشت و پالانش نبود
يافت پالان گرگ خر را در ربود
کوزه بودش آب مينامد بدست
آب را چون يافت خود کوزه شکست
شه طبيبان جمع کرد از چپ و راست
گفت جان هر دو در دست شماست
جان من سهلست جان جانم اوست
دردمند و خستهام درمانم اوست
هر که درمان کرد مر جان مرا
برد گنج و در و مرجان مرا
جمله گفتندش که جانبازي کنيم
فهم گرد آريم و انبازي کنيم
هر يکي از ما مسيح عالميست
هر الم را در کف ما مرهميست
گر خدا خواهد نگفتند از بطر
پس خدا بنمودشان عجز بشر
ترک استثنا مرادم قسوتيست
نه همين گفتن که عارض حالتيست
اي بسا ناورده استثنا بگفت
جان او با جان استثناست جفت
هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا
آن کنيزک از مرض چون موي شد
چشم شه از اشک خون چون جوي شد
از قضا سرکنگبين صفرا فزود
روغن بادام خشکي مينمود
از هليله قبض شد اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت
سازنده علي عرفانيان
اپليکيشن castbox مثنوي خواني
صوت/ مثنوي خواني- قسمت دوم- ادامه سرآغاز
بازار