
ماجرای اختلاف خانواده کیارستمی بر سر یک کتاب چه بود؟
ايرنا
بروزرسانی

ايرنا/ انتشار نامههاي عباس کيارستمي و همسرش، حاشيههايي را با خود به همراه داشت که موجب شد، دادگاه فرهنگ، مساله را حل کند.
عباس کيارستمي (متوفي ۱۴ تير ۱۳۹۵)، هرگز گمان نميکرد فرزندانش يک روز بر سر ميراث فرهنگي او اختلاف نظر پيدا کنند و رو در روي يکديگر بايستند. شايد بانو پروين اميرقلي، (نقاش و تصويرگر) نيز پس از جدايياش از اين کارگردان فقيد در سال ۱۳۶۲، اميدوار بوده ميان پسرانش جدايي روي ندهد.
احمد، فرزند بزرگ عباس کيارستمي که متولد بهمن ۱۳۴۹ در تهران است پس از پايان تحصيلاتش در دانشگاه شريف، درسش را در دانشگاه کاليفرنيا ادامه داد و در اين شهر به عنوان مدير بخش خاورميانه شرکت مايکروسافت، مشغول به کار شد. او اکنون به عنوان کارآفرين و بنيانگذار موسسه آموزش الکترونيکي کوآنتوم در اين شهر فعاليت ميکند. احمد کيارستمي، گرافيست و کارگردان هنري است که در کاليفرنيا، با شرکتهاي هنري و سينمايي همکاري دارد.
بهمن، پسر دوم اين کارگردان، متولد مرداد ۱۳۵۷ در تهران است که با وجود جواني از آغاز دهه ۷۰ کار هنري خود را آغاز کرد و تا کنون بيش از ۲۰ فيلم را تدوين کرده و ۹ اثر سينمايي که بيشتر آن ها مستند هستند در کارنامه حرفهاي خود دارد. بهمن کيارستمي در بيش از ۱۰ فيلم عکاسي کار را برعهده داشته است و در وبگاه رسمي سينما IMDB ، صفحه اختصاصي خود را دارد.
ماجرا بين اين دو برادر از سال گذشته و انتشار صفحات تقويم عباس کيارستمي، در قالب يک کتاب آغاز شد. احمد کيارستمي اين کار را که به همت برادر کوچکترش انجام شده بود، نقض حريم خصوصي خانوادگي دانست و ابراز نارضايتي کرد، پس از آن، زمستان گذشته، براي ناشر نامهاي فرستاد و خواست از انتشار آثاري که حاوي موضوعات شخصي عباس کيارستمي است، خودداري کنند.
اما اين کتاب جديد که حواشي زيادي ايجاد کرده است، من خانهم نام دارد که شامل نامههاي خصوصي عباس کيارستمي به همسرش پروين اميرقلي و همچنين يادداشتهايي است که روي يخچال خانه براي فرزندانش گذاشته است، اين کتاب نيز به کوشش بهمن کيارستمي توسط نشر نظر در تهران به چاپ رسيده است.
درباره اين کتاب احمد کيارستمي و پروين اميرقلي اعتراضات جدي داشتند و حرف خود را از طريق نهادهاي قضايي پيگيري کردند، اميرقلي با بيان اين که در جريان انتشار اين نامهها نبوده و حتي از وجود آنها ابراز بياطلاعي کرده است زيرا بسياري از آنها هرگز براي وي پست نشده است و در حد يادداشتهاي شخصي عباس کيارستمي باقي ماندهاند. احمد کيارستمي، انتشار نامههاي پدر را نقض حريم شخصي مادر دانسته و در حالي که هفته گذشته نسبت به اين موضوع هشدار داد، به طور جدي و از طريق وکيل رسمي نسبت به ناشر کتاب، واکنش نشان داد و شکايت خود را ثبت کرد و پس از شکايت او، دستور جمعآوري کتاب من خانهم صادر شد.
عادل مقدس وکيل دادگستري که وکالت خانواده کيارستمي را بر عهده دارد، در تاييد اين خبر در شبکه اجتماعي توييتر نوشت: در پي نشر، چاپ و توزيع کتاب من خانهم، که حاوي نامههاي خصوصي زندهياد عباس کيارستمي است و بدون اذن خانم پروين اميرقلي و آقاي احمدکيارستمي منتشر شده است، با دستور قاضي محترم تحقيق، صدها جلد از اين کتاب در دفتر نشر منتشر کننده، توقيف و جمعآوري شد.
بهمن کيارستمي نيز با تاييد خبر شکايت، در شبکههاي اجتماعي نوشت: در پي شکايت اخوي روز گذشته به دفتر نشر آمدند و ۶۷۴ جلد از من خانهم را با حکم موقت بردند و ضبط کردند.
پيش از اين نيز، بهمن کيارستمي از تلاش براي تاسيس بنيادي براي حفظ و نشر آثار عباس کيارستمي خبر داده و گفته بود: پرويز جاهد، فيلمساز، مدرس و منتقد سينما پيشنهاد کرد که به دليل نبود توافق ميان وارثان، بهتر است که بنيادي باشد که بتواند مسئوليت حفظ و نشر آثار را بر عهده بگيرد. من اميدوارم که تاسيس اين نهاد دست کم در ايران بتواند، به انتشار آثار عباس کيارستمي کمک کند و کارها را به پيش ببرد. آنچه مهم است هموار بودن راه انتشار آثار اوست.
بهمن کيارستمي، درباره ادعاي برادرش با بيان اين که شخصا ترجيح ميدهم که منتظر نتيجه دادگاه باشم، گفته بود: در اين مرحله به نظر مي رسد که موضوع نشر نظر مخاطب اين ادعاي قانوني باشد، اين دعواها چيزي بيشتر از دعواي وارثان يک متوفي نيست و جز اين که باعث شود يک زمين حاصلخيز، باير بماند، فايدهاي ندارد.
نشر نظر نيز، در واکنش به اين ادعا، اعلام کرده بود به دليل مسائل حقوقي و نکاتي که به وارثان عباس کيارستمي مربوط ميشود، هيچ واکنشي نشان نخواهد داد و در انتظار حکم دادگاه باقي خواهد ماند.
اکنون ما نيز بايد منتظر راي قاضي پرونده باشيم که ببينيم آيا حقوق اين خانواده ناديده گرفته شده يا اين موضوع تنها فرصتي براي بهتر ديده شده اين آثار است. عباس کيارستمي، همواره از صلح و مهرباني و انسانيت، نوشت و تصوير ساخت، شايد اميد به صلح ميان دو برادر، اميدواري اين روزهاي روح هنرمندي باشد که حضورش چون طعم گيلاس، باقي و ماندگار خواهد بود.