
نگاه نژادپرستانه به ادبیات عامهپسند ممنوع!

ايسنا/ فرزانه کرمپور با بيان اينکه قسمتهاي مختلف ادبيات با هم مرتبط هستند، ميگويد: نميتوانيم با حالت نژادپرستانه به کساني که عامهپسند مينويسند، نگاه از بالا داشته باشيم، اين درست نيست. هر ادبياتي مشتري و کارکرد خود را دارد.
اين نويسنده و مدرس داستاننويسي درباره ويژگيهاي رمانهاي عامهپسند و پرفروش و اينکه آيا لزوما يکي هستند و يا گاهي با هم اشتباه گرفته ميشوند، اظهار کرد: کتابي که پرفروش ميشود، لزوما عامهپسند نيست؛ کتابي مانند «مجوس» نوشته جان فاولز با ترجمه پيمان خاکسار با اينکه کتاب سنگيني است و اصلا هم عامهپسند نيست با اقبال عمومي روبهرو شده و افراد زيادي آن را خريده و خواندهاند. در مقابلش کتاب «ملت عشق» که از نظر من عامهپسند خوب است، قرار دارد. فکر ميکنم اين کتاب به چاپ ۸۶ رسيده و مرتب تجديدچاپ ميشود.
او افزود: در واقع رمان عامهپسند کاري است که طيف زيادي از مردم به آن اقبال نشان ميدهند. تفاوت عامهپسند بودن و نبودن همين است. معناي عامهپسند رويش است، يعني طيف زيادي از آدمها با گرايشهاي فرهنگي و اجتماعي و روانشناسي متفاوت آن را ميپسندند، اما پرفروش بودن لزوما به معناي عامهپسند بودن نيست.
کرمپور درباره اينکه «ادبيات عامهپسند پلي به سمت ادبيات جدي است» گفت: حتما هست، بهنظرم زماني که بچههاي ما به نوجواني ميرسند و در فاصلهاي که تغييرات فيزيکي و رواني در آنها اتفاق ميافتد، به منبعي غير از پدر و مادر احتياج دارند تا درباره مسائلي بخوانند و بشنوند. البته الان خيلي از بچهها به اينترنت پناه ميبرند و با جستوجو کردن سرتيترهايي که برايشان جذاب است آنها را ميخوانند. ولي در گذشته نهچندان دور به کتاب پناه ميبردند و کتابهايي ميخريدند که معمولا عامهپسند بودند، زيرا شناختي نداشتند. شما بايد شانس داشته باشيد و در خانوادهاي بزرگ شده باشيد که اهل کتاب و فرهنگ باشند و شما را از کودکي با کتاب آشنا و کتابهاي خوب را به شما معرفي کنند.
او در ادامه بيان کرد: گاهي وقتها در شرايط سختي قرار ميگيريم و نميخواهيم کتابي را بخوانيم که ميخواهد شرايط سختتري را تجزيه و تحليل کند يا اثر فلسفي سنگيني است يا اصلا خستهايم و ميخواهيم زمان و مکان را فراموش کنيم. اگر آدمي هستيم که به کتاب پناه ميبريم، کتابي ميخواهيم که ما را به فضاي ديگري ببرد، فضايي که اميد و روشني، لباسهاي خوشگل، آدمهاي زيبا و سالم داشته باشد. در اين موارد يکي از بهترين داروها کتابهاي عامهپسند است، حالا چه از نوع داخلي يا خارجي. گاهي لازم است آدم اين کتابها را بخواند تا از حال و هوايي که دارد، بيرون بيايد.
نويسنده «باقيمانده از...» با بيان اينکه شايد رمانهاي عامهپسند خارجي جذابتر از نوع داخلي باشد، گفت: نوع داخلي رمانهاي عامهپسند هنوز بر سنت کتابهاي عامهپسند قديمي پايبند است. تنه اصلي کتاب که بعد از آن شاخههايي بيرون ميزند و خردهروايتهايي دارد، بر يک عشق و عاشقي نيمبند استوار است که معمولا اين عشق و عاشقي با مخالفت روبهرو ميشود و ما را در تعليق اين ميگذارد که چه ميشود و بالاخره چه اتفاقي ميافتد. در آن حتما يک عروسي و مرگ اتفاق ميافتد. انگار ما نشستهايم و همسايهمان با ما درددل ميکند. کتابهاي عامهپسند ايراني بر اين سنت پايبند است.
او سپس گفت: اين رمانها معمولا تکرارياند، مانند سريالهاي تلويزيوني هستند، يکي دو تا از اين سريالها را که ببينيد، ميتوانيد بقيه سريالها را در حالي که کاري انجام ميدهيد و تلويزيون هم روشن است، از حرفهايي که ميزنند، متوجه شويد يا حتي ۱۰ قسمت نبينيد و در قسمت يازدهم همه قسمتهاي قبلي را توضيح ميدهد. کتابهاي عامهپسند داخلي معمولا اينطور هستند و محتواي خيلي جدياي ندارند که شما را به تفکر وادار کنند. پيامهايي که ميدهند ساده و گاهي بسيار مبتذلاند. اما اينکه آدمها را به خواندن کتابهاي جديتر يا رفتن به سمت خواندن کتاب جدي تشويق ميکند يا نه، به نظرم ميتواند اين نقش را بازي کند.
کرمپور درباره نگاه تجارتگونه برخي از ناشران نسبت به کتابها که منجر به گسترش توليد کتابهاي عامهپسند ميشود و اينکه آيا ممکن است نويسندهاي براي تأمين معاش به اين سمت برود، بيان کرد: اين کتابها پرفروش است، اما اينکه تشويق شويم اينگونه بنويسيم بايد بگويم اين چيزها با تشويق شدن کارش سامان نميگيرد. شما اگر ميتوانيد عامهپسند بنويسيد خب عامهپسند مينويسيد و اگر عامهپسند نمينويسيد آن هنر را نداريد. رمانهاي عامهپسند شرايطي دارد که اگر نويسنده عامهپسند نباشد نميتواند آن شکل از نوشتار را ايجاد کند. تا حالا نديدهام نويسنده خيلي جدي کار عامهپسند بنويسد و آن کار با اقبال روبهرو شود. ديدهام که نويسندهاي تشويق شده و کتاب عامهپسند نوشته اما با اقبال مواجه نشده است، چون رمان عامهپسند يک معماري و ساختار ديگر ميطلبد. اما اگر نويسنده عامهپسند جدي باشد و مرتب مطالعه کند ميتواند به نوشتن جدي رو بياورد کما اينکه اليف شافاک از کارهاي عامهپسند شروع کرده و الان «حرامزاده استانبول» را نوشته است؛ کاري که در خود مسئله روانشناسي، روانشناسي زن و جامعهشناسي دارد و پيام همهگير جهاني هم در آن هست و ضدنژادپرستي است.
او در پايان خاطرنشان کرد: حوزههاي مختلف ادبيات با هم مرتبط هستند و نميتوانيم با حالت نژادپرستانه به کساني که عامهپسند مينويسند نگاه از بالا داشته باشيم. اين درست نيست، هرکدام مشتري و کارکرد خود را دارند؛ مانند اين است کار کسي را که براي کودکان انيميشن ميسازد ارزشگذاري و با فيلم جدي مقايسه کنيد. آدمها طيفها و علايق مختلف دارند و فکر نميکنم هيچکدام به هيچکدام برتري داشته باشند. ممکن است به خودمان نمره ۲۰ بدهيم که کتاب جدي ميخوانيم، اما کسي که کتاب عامهپسند ميخواند و از آن لذت ميبرد، همين که لذت ميبرد از ما چيز بيشتري نصيبش ميشود.