

آخرين خبر/ او ميدانست مرا خواهند کشت
و من ميدانستم او کشته خواهد شد
هر دو پيشگويي درست درآمد
او، چون پروانهاي، بر ويرانههاي عصر جهالت افتاد
و من در ميان دندانهاي عصري که
شعر را
چشمانِ زن را
و گل سرخِ آزادي را ميبلعد
در هم شکستم.
ميدانستم او کشته خواهد شد
زيرا چشمان او روشن بود چون دو رود ياقوت
موهايش دراز بود چون شبهاي بغداد.
اين سرزمين
اينهمه سبزي را
نقش هزاران نخل را
در چشمان بلقيس
تاب نياورد.
بخشي از شعر بلندِ «دوازده گل سرخ بر موهاي بلقيس» (با ترجمۀ احمد پوري)
نزار قباني خودش هم زخمخوردۀ يکي از اين انفجارها بود. بلقيس الراوي، همسر و محبوبِ شعرهاي عاشقانهاش، در حادثۀ بمبگذاري ۱۹۸۱ بيروت کشته شد.
کانال تلگراميehsanname