حکمرانان در ترازوی اَحَدخو

مهر/ مولانا جلالالدين محمد، ملاي روم در دفتر نخست مثنوي در روايت «گفتن امير المؤمنين علي کرم الله وجهه با قرين خود کي چون خدو انداختي در روي من نفس من جنبيد و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد» بيت مشهوري به اين صورت دارد که درباره حضرت امير (ع): «تو ترازوي احدخو بودهاي * بل زبانهٔ هر ترازو بودهاي» و اين ترازوي احد خو صفتي است براي حضرت امير (ع).
معياري الهي براي حکمراني
مولوي، اميرالمومنين (ع) را ترازوي اَحَدخو مينامد. يعني هرکس که ميخواهد متر و معياري الهي براي کنشها و عملهاي خود داشته باشد بايد به سيره حضرت نگاه کند. اميرالمومنين چند سالي زمامدار امت پيامبر (ع) بود و در همين مدت در نامهها، خطبهها، در پاسخ به سوال پيروان و… نکات مهمي را در شيوه زمامداري و حکومت بر جاي گذاشت که گنجينه ارزشمندي است براي حکمرانان. بنابراين معيار حکمراني الهي براي زمامداران، علي (ع) است. هرچند که در ادوار تاريخ تمدن اسلامي کمتر حکمراني را ميتوان يافت که شيوه حکومت علوي را در پيش گرفته باشد.
عهد مالک اشتر سفارشنامه نغز و پر مغزي است که اميرمومنان (ع) آن را براي مالک اشتر نخعي نوشت و او را که از سوي آن حضرت به حکومت مصر منصوب شده بود راه و آيين فرمانروايي آموزانيد. اين عهد سند بسيار عزيز و شريفي است که از روزگاران دور به دست ما رسيده و نه تنها از ارجمندترين وثايق کهن شيعه و بلکه از گراميترين اسناد سياسي تاريخ اسلام است و حتي ميتوان مباحث و مباني دموکراسي را از منظر فقه سياسي شيعه از اين عهدنامه استخراج کرد. اين عهدنامه مجموعهاي است که اخلاق فردي و حکمت سياسي را با هم عجين کرده و موازين ايماني عبوديت و تقرب بهحق را با اهداف تعالي بخش ديني در خود گرد آورده است.
مولوي، اميرالمومنين (ع) را ترازوي اَحَدخو مينامد. يعني هرکس که ميخواهد متر و معياري الهي براي کنشها و عملهاي خود داشته باشد بايد به سيره حضرت نگاه کند نکاتي که حضرت با مالک مطرح ميکند و پيماني که با او ميبندد همه و همه نشان دهنده اهميت مساله حکمراني است. زمامدار مسلمان اگر به مفاد اين عهدنامه عمل کند، از سعادتمندان خواهد بود و خود و جامعهاش را به رستگاري رهنمون خواهد ساخت. اين عهدنامه که جملگي مفادش در آيين کشورداري است، وراي زمان و مکان است و در همه اعصار و قرون ميتواند راهگشاي زمامداران باشد. عمل به مفاد اين عهدنامه نيز سخت است، چرا که در درجه نخست سدي است مقابل ظلم والي به مردم. به همين دليل نيز در طول تاريخ کمتر حاکمي پيدا شده تا اين عهدنامه را نصبالعين کند.
مهمترين شروح عهدنامه
عهدنامه مالک اشتر در طول تاريخ بارها به فارسي ترجمه و شرح شده است. اما اين ميان دو متن شاخصتر از بقيه مينمايد: نخست شرح ملا محمد صالح روغني قزويني و ديگري «هدايات الحسام». شرح نخستين متعلق به دوران صفويه است و شرح دوم متني به جاي مانده از دوران قاجاريه. خبرگزاري مهر پيشتر معرفي مفصلي از متن دوم منتشر کرده بود که از اين نشاني قابل مطالعه است.
اما ترجمه و شرح ملا محمدصالح روغني قزويني از «عهدنامه مالک اشتر» را انتشارات دانشگاه مفيد قم با تصحيح و تحقيق و مقدمه علي فاضلي زمستان سال ۱۳۹۶ با شمارگان هزار نسخه، ۶۱۶ صفحه و بهاي ۵۰ هزار تومان منتشر کرده است. بالغ بر ۳۰ صفحه از انتهاي کتاب به انتشار تصاويري با کيفيت از نسخه دستنويس اين کتاب ارزشمند اختصاص پيدا کرده است.
اما مرحوم علامه محمد صالح روغني قزويني از دانشمندان مشهور ايراني قرن يازده و ابتداي قرن ۱۲ هجري است. او شاگرد ميرداماد و ملا خليل قزويني بوده و در فلسفه و تاريخ و ادب مهارت ويژه داشت. او شرحي پارسي بر متن شريف «نهج البلاغه» هم دارد.
ديگر تاليفات ملامحمد صالح روغني
علامه شيخ حر عاملي در شرح حال او نوشته است: «مولانا محمد صالح بن محمد باقر القزويني معروف به الروغني عالم فاضلٌ کامل، له کتبٌ و رسائل منها…» شيخ آقابزرگ تهران در «الذريعه» ترجمه و شرح وي بر نهج البلاغه را از سودمندترين و مفيدترين شروح اين متن شريف دانسته است. آثار و تاليفات ملا صالح زياد و مهم است که از جمله آنها بجز کتب ياد شده ميتوان به اين موارد نيز اشاره کرد: «الامامه»، «رسالهاي در احکام و شرايط دعا»، «ترجمه فارسي عيون الاخبار الرضا»، «ترجمه توحيد مفضل»، «ترجمه و شرح الخصال»، «ترجمه و شرح صحيفه سجاديه»، «رساله في جواب رجل المرتد»، «حکمت اسلام»، «ديوان شعر»، «شرح حديث جنود عقل و جهل» و...
معرفي شرح ملا از عهدنامه
شارح در مقدمه اشاره کرده که اين شرح را خطاب به «نواب کامياب اشرف اقدس اعلي» نگاشته است و منظور او شاه عباس دوم است که مورد ستايش و احترام ملا محمدصالح روغني قرار داشت. ملا در ديباچه خود نوشته است: «و اين عهدنامه جامع است جميع شرايط و قواعد سلطنت و فرماندهي را و حاويست اکثر حکمتهاي علمي و عملي متعلق به امارت و ايالت را. و اين وصايا و معاني شريفه در هيچ کلامي آنگونه مجتمع نگشته و در هيچ کتابي به تمامي يافت نگردد و چه عجب که از علم کامل و حکمت شامل آن حضرت منبعث شده.»
عهدنامه مالک اشتر در طول تاريخ بارها به فارسي ترجمه و شرح شده است. اما اين ميان دو متن شاخصتر از بقيه مينمايد: نخست شرح ملا محمد صالح روغني قزويني و ديگري «هدايات الحسام» ملاي قزوين در ادامه انگيزه خود از تدوين اين شرح را تهيه هديهاي براي شاه عباس دوم عنوان کرده است، چه اينکه «درر شاهوار جز آويزه گوش اين دولت والا را مناسب نباشد و اين گوهر گرانمايه جز واسطه عقد اين سلطنت اعلي را درخور نيايد. آري اين نعمتِ عظمي چون هم از خاندان شريف به دعاگويان رسيده اولي آنکه به تحفه اين درگاه آورند و اين عطيه کبري چون هم ازين دودمان عالي به اين نيازمندان عايد شده سزاوار آنکه به رسم خدمت هم بدين جناب دهند.»
شارح پس از آن س مطلب را به عنوان مقدمه آورده است. در مطلب نخست شرح مختصري از حالات و مقامات مالک اشتر را گزارش کرده است. در مطلب دوم از لزوم تعيين حاکم و امام براي نگاهباني ملک و ملت سخن گفته و معموري بلاد را در گرو اطاعت از سلطان دانسته است.
او در مطلب سوم چنين هشدار ميدهد: «غرض از وجود سلاطين اوليالامر حمايت بيضه دين و رعايت حوزه اسلام و محافظت و انفاذ احکام شريعت است، پس واجب باشد بر سلاطين که اولاً خود مستمسک به احکام آن ملت و متخلق به اخلاق صاحب شريعت گردند و در مراعات به آن اقصي الغايه مبالغت کنند. پس رعيت را به لزوم آن احکام مواخذت و سياست نمايند و برايشان رعايت آن قواعد نگه دارند تا هم شکر نعمت پروردگار کرده و عذر الطاف بي غايت او تعالي خواسته و هم کار سلطنت و غرض اصلي از آن ساخته باشد و اگر نه مقدم و سرکرده همه کافر نعمتان ايشان خواهند بود.»
ابواب ترجمه و شرح ملاصالح روغني از عهدنامه
اين شرح ۲۱ باب با اين سرفصلها دارد: «در امر به تقوي و طاعت حق»، «در نصرت حق تعالي: يعني امر به معروف و نهي از منکر»، «ذکر جميل انودختن و عمل صالح ذخيره نمودن»، «در رحمت با رعيت و محبت با اهالي مملکت»، «در امر به عفو و تحذر از بادره غيظ»، در نهي از ندامت عفو و شادي به عقوبت و تعجيل به مواخذت»، «غرور و کبر از خود دور کردن به تامل در بزرگواري حق تعالي»، «امر به انصاف دادن»، «در تحذير از ايستادگي بر ظلم که موجب تغيير دولت و نعمت گردد»، «رضاي عامه مردمان بر رضاي خاصه مقدم داري»، «در ذم عيب جويان و امر به اغماض کردن از عيوب مردمان»، «در تحذير از کينه کشي و اقامت بر دشمني»، «در ذم ساعي و نمام و منع اعتماد بر اخبار ايشان»، «در نکوهش بخيل و جبان و حريص»، «در وزار نيت و احداث… اختيار نمودن و به خود تربيت نمودن»، «بر تلخي قول حق رضا دادن و خوش آمد گويان را دشمن داشتن»، «در انضمام با اهل ورع و صدق»، «مکافات نيک و بد هر يک درخور آن کردن»، «حسن سلوک موجب حسن ظن و سب طمانينه خاطر و فراغ بال شود»، «سنت سابقه صالحه رعايت نمودن و سنتهاي بد ننهادن»، «در امر به مدارست علما و مجالست حکماً براي تقويم امر امت و دولت» و «در طبقات هفتگانه مردم مشتمل بر هفت مطلب». مطلب اول وصاياي متعلق به جنود، مطلب دوم وصاياي متعلق به قضات، مطلب سيوم وصاياي متعلقه به عمال، مطلب چهارم وصاياي متعلقه به اهل خراج و ذمه و...
ملا صالح مطالب خود را به آيات و روايات و همچنين حکايتهاي مهمي از تاريخ اسلام مستند ميکند و همچنين از ذکر متون ديگر و ارجاع مطالب خود به آنها نيز دريغ ندارد از جمله عهدنامه محمد بن ابي بکر. زبانش شيرين است و گويا. برخي از مآخذ را که که خود نويسنده در کتاب به آنها اشاره کرده از اين قرار است: «احيا علوم دين غزالي»، «اخلاق محسني کاشفي»، «اخلاق شمسيه حسن بن روزبهان شيرازي»، «انيس العارفين»، «جامع الحکايات عوفي»، «ديوان اميرالمومنين»، «شرح لاميه عجم صَفَدي»، «شرح نهج البلاغه ابن ميثم»، «عهد اردشير»، «الکافي کليني»، «کليله و دمنه»، «مثنوي معنوي»، «معاني الاخبار شيخ صدوق» و...
عهدنامه مالک اشتر و عهدنامه محمد بن ابي بکر، يادگاري است فراتر از زمان و مکان از عاليترين و مترقيترين امام و حاکم تاريخ بشري. ضرورت دارد که اين عهدنامهها را ابتدا خود بشناسيم و با عمل به آن، منادي حکومت پارسايان در جهان شويم.