نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
کتاب

به دنیای کتاب‌های محمود دولت ‌آبادی سفر کنید

منبع
ديجي کالا
بروزرسانی
به دنیای کتاب‌های محمود دولت ‌آبادی سفر کنید

ديجي کالا/ هر نويسنده‌اي براي خود دنيايي دارد و هر کتاب او، روايت‌گر بخشي از اين دنياست. براي کشف رمز و راز دنياي يک نويسنده، سراغ يک نويسنده بزرگ ايراني رفته‌ايم؛ محمود دولت‌آبادي. در اين مقاله شما را با بهترين کتاب‌هاي محمود دولت‌آبادي آشنا مي‌کنيم.

اين نام که براي همه علاقه‌مندان به ادبيات معاصر ايران آشناست، به نويسنده‌اي تعلق دارد که خالق «کليدر» يعني بلندترين رمان فارسي است و آثارش به ۱۱ زبان زنده دنيا ترجمه شده‌اند.

دولت‌آبادي هنوز نويسنده‌اي پرکار است و تازه‌ترين کتابش با نام «بيرونِ در» توسط نشر چشمه منتشر شده است.

محمود دولت‌آبادي، آقاي رمان ايران
محمود دولت‌آبادي متولد دهم مردادماه ۱۳۱۹ است. روزگاري که اين نويسنده نامدار سپري کرده، براي ايران پر از وقايع مهم و تاثيرگذار بوده و اگر بنا به تاريخ‌نگاري باشد، فصل قطوري را به خود اختصاص مي‌دهد؛ صفحه‌هايي از تاريخ ايران که تجربه سايه جنگ جهاني دوم بر کشور، اوضاع سياسي-اجتماعي پيش از انقلاب اسلامي و پس از آن، جنگ و روزگار حاضر را شرح مي‌دهند.

دولت‌آبادي براي تمام اين سال‌ها نوشته است.

کودکي محمود دولت‌آبادي در دولت‌آباد سبزوار گذشته است؛ همان جا او به مدرسه هم رفت. البته آموختني‌ها بيش و پيش از مدرسه، در اشعار و مرثيه‌هايي بود که مردم سبزوار براي قهرمان مردمي‌شان، «گل‌محمد» مي‌خواندند و او در سراسر کودکي‌اش مي‌شنيد. کليدر، مهم‌ترين اثر محمود دولت‌آبادي، بر اساس داستان واقعي زندگي گل‌محمد نوشته شده است. خودش مي‌گويد اين کتاب «يادگاري است براي آينده ما» و نوشتن آن را تحقق «يک آرزوي بزرگ» مي‌داند.

 اهداي نشانه شواليه فرهنگ و ادب فرانسه به محمود دولت‌آبادي از سوي سفير فرانسه در ايران


نويسندگي دولت‌آبادي نه فقط به‌خاطر پشتکاري که او اصولا با سابقه اشتغال در مشاغل بسيار متنوع در خود پرورش داده، بلکه به خاطر نزديک‌بودن تجربه زيسته‌اش به رنج مردم و به ويژه روستاييان به چنين موفقيتي رسيده است. جان‌مايه همه آثار داستاني او توصيف رنج و فقر مردم در بحبوحه‌هاي تاريخ است؛ فضايي که نويسنده آن را با گوشت و خونش لمس کرده است.

شمس لنگرودي، شاعر و پژوهشگر، در مراسمي به دولت‌آبادي مي‌گويد: هر چند گفتنش درست نيست اما خوشحاليم که در زندگي رنج کشيديد! چون رنجي که کشيديد منجر به آفرينش آثاري شد که به ما زندگي آموخت و تحمل مشکلات را برايمان آسان کرد.

کار، هميشه جزئي جدايي‌ناپذير از زندگي دولت‌آبادي بوده است. او کارگري را به اشکال مختلف، از کار روي زمين گرفته تا پادويي کفاشي و بعدتر در تهران، حروف‌چيني در چاپخانه و سلماني تجربه کرده است. چند سال پيش در مصاحبه‌اي گفته بود هنوز همان مردي است که او را به کار سخت و زياد مي‌شناسند و روزگاري تعجب ديگران را برمي انگيخته که چطور بعد از يک روز پرکار، تا ساعت دو نيمه شب کتاب مي خواند و صبح زود دوباره سر کار حاضر مي شود!

دور از انتظار نيست که چنين نويسنده‌اي، در آثارش بسيار به ستايش کار بپردازد.

مهاجرت دولت‌آبادي به تهران، به‌خاطر و به عشق تئاتر بود. او در تهران يک دوره آموزش نظري و عملي تئاتر را گذراند و پس از آن، فعاليت جدي‌اش را به عنوان بازيگر شروع کرد که به حضورش در آثار کارگردان‌هايي مانند بهرام بيضايي و داريوش مهرجويي منجر شد. در همان سال‌ها بود که دولت‌آبادي جوان، مصمم‌تر از قبل دست به قلم شد و در سال ۱۳۴۱ اولين داستانش را با نام «ته شب» در يک مجله به چاپ رساند. نوشتن و نوشتن و نوشتن براي دولت‌آبادي تا آنجا پيش رفت که حتي سينما و تئاتر را در اين راه کنار گذاشت و در کمتر از ده سال تبديل به چهره‌اي شناخته‌شده در محافل ادبي شد.

در سال ۱۳۵۲ دولت‌آبادي پس از سابقه چند بار دستگيري به دلايل سياسي، روانه زندان و محکوم به تحمل سه سال حبس شد. در سال‌هاي زندان، گويا روح نويسنده در تدارک خلق آثار مهمي بود. بلافاصله بعد از آزادي، دست به قلم برد و ظرف هفتاد روز، رمان مهم «جاي خالي سلوچ» را نوشت. اين رمان به زعم بسياري از کارشناسان، بهترين اثر محمود دولت‌آبادي است. به جز اين، نگارش «کليدر» هم در همين دوره شروع شد و ۱۵ سال از عمر نويسنده را به خود اختصاص داد.

 تمبر يادبود محمود دولت‌آبادي با شعار «آقاي رمان ايران»


محمود دولت‌آبادي با درخشش آثارش در سطح جهاني هم توانست مدال شواليه ادب و هنر فرانسه را از سفير فرانسه در ايران دريافت کند. علاقه‌مندان به آثار او و همچنين بعضي کارشناسان، حتي در دوره‌هايي او را گزينه‌اي براي دريافت نوبل ادبيات مي‌دانستند.

همچنبن در مراسم تولد هفتاد و سه سالگي اين نويسنده محبوب در زادگاهش، از تمبر يادبود او با شعار «آقاي رمان ايران» رونمايي شد.

از ميان آثار پرشمار محمود دولت‌آبادي، انتخاب چند اثر براي شناختن دنياي او زياد آسان نيست. بايد گفت خواندن حداقل يکي از کتاب‌هاي دولت‌آبادي نه فقط براي ماجراجويي، بلکه به‌عنوان يکي از عوامل معرف ادبيات معاصر ايران، براي همه کتاب‌دوستان ايراني مفيد و مهم است.

بهترين کتاب‌هاي محمود دولت‌آبادي
در ادامه بخشي از بهترين کتاب‌هاي محمود دولت‌آبادي را براي مطالعه از اين نويسنده‌ي بزرگ پيشنهاد مي‌کنيم.

کليدر، بلندترين رمان فارسي

کليدر که شايد بهترين کتاب محمود دولت‌آبادي باشد، رماني سه هزار صفحه‌اي است که عنوان بلندترين رمان فارسي را هم به خود اختصاص داده. کليدر بر اساس داستاني واقعي از زندگي يک قهرمان مردمي در سبزوار به نام گل‌محمد نوشته شده است. گل‌محمد که در راه مبارزه با ستم و ستمگر از هيچ چيز فروگذار نمي‌کرد، براي مردم سبزوار يک قهرمان تمام‌عيار باقي ماند و تا ساليان زيادي مردم او را در داستان‌ها و اشعارشان مي‌ستودند.

کليدر البته زندگينامه نيست و دولت‌آبادي در اين اثر عظيم، از هنر داستان‌سرايي و تخيلش براي شاخ‌وبرگ دادن و کمي هم تصرف در ماجراي واقعي بهره گرفته است.

کليدر در ده جلد (۵ جلد قطور) منتشر شده و در اين فرصت مفصل، نزديک به صد شخصيت داستاني آفريده شده‌اند. شخصيت‌پردازي قوي و توصيف‌هاي بسيار دقيق به ويژه توصيف ظاهري تک‌تک اين شخصيت ها طوري است که موقع خواندن کتاب حس مي‌کنيد روبه‌رويتان ايستاده‌اند!

دولت‌آبادي مي‌گويد: «ديگر گمان نکنم که نيرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد کاري کامل‌تر از کليدر بکنم. کليدر از جهت کمي و کيفي، کامل‌ترين کاري است که من تصور مي‌کرده‌ام که بتوانم و شايد بشود گفت در برخي جهات از تصور خودم هم زيادتر است.»

کليدر نقطه اوج مسيري بود که دولت‌آبادي تا آن زمان در داستان‌نويسي دنبال مي‌کرد. اين کتاب مثل بسياري از داستان‌هاي کوتاه او در يکي از دهات خراسان جريان دارد و شرحي است از غم و رنج مردمي که فقر و ستم زمانه به روزشان آورده. با اين وجود در اين رمان قرار نيست با مشتي شخصيت مفلوک و منفعل روبه‌رو شويد. ويژگي مهمي که در نگاه دولت‌آبادي به زندگي مردمان رنجديده وجود دارد، پررنگ بودن اميد در اوج سختي‌ها و ستايش کار به عنوان جوهر آدميزاد است.

اين اثر بزرگ را انتشارات فرهنگ معاصر در پنج جلد به چاپ رسانده.

جاي خالي سلوچ، شاهکار محمود دولت‌آبادي

صحبت از بهترين کتاب‌هاي محمود دولت‌آبادي اگر باشد، قطعا در کنار کليدر نام رمان ارزشمند «جاي خالي سلوچ» به ميان مي‌آيد. به اين ترتيب اگر مي‌خواهيد خواندن کتاب‌هاي اين نويسنده بزرگ هم‌عصرمان را شروع کنيد، جاي خالي سلوچ با توجه به حجم بسيار کمترش در مقابل کليدر، يک انتخاب عالي است. بعد از اين کتاب احتمالا وسوسه خواهيد شد برنامه‌ريزي کنيد و کليدر را هم بخوانيد!

اين رمان در همان حال و هوايي است که هميشه از دولت‌آبادي انتظار داريم و اين بار قهرمان داستان، يک زن است. البته نه اينکه زنان در ساير آثار دولت‌آبادي نقش کم‌رنگي داشته باشند که اتفاقا اينطور نيست اما در جاي خالي سلوچ اين نقش پررنگ، نمود عيني‌تري گرفته است.

نويسنده در اين باره مي‌گويد: به چشم مي‌توانيم ببينيم که زنان ما در جاهاي مختلف ايران پابه‌پاي مرد کارهاي دشوار انجام مي‌دهند، در امر دامداري، کشاورزي، نساجي و غيره … و در سهمي که از عذاب زندگي مي‌برند و نيرويي که در مقاومت و سخت‌کوشي در برابر اين زندگي مصرف مي‌کنند هم هيچ کم از مردها ندارند. […] در اين مايه کوشش خودبه‌خودي من اين بوده که شخصيت واقعي زن به‌عنوان نيروي بسيار ارزنده در کارهايم به تجلي دربيايد. (نقل از کتاب «ما نيز مردمي هستيم»)

جاي خالي سلوچ همان‌طور که از اسمش پيداست، ماجراي بعد از ناپديد شدن شخصيتي به نام سلوچ را روايت مي‌کند که مرد خانواده است. پس از رفتن سلوچ، همسر او، مِرگان، سعي بر حفظ کانون خانواده و به چنگ و دندان گرفتن دو فرزندش، عباس و ابراو دارد. کتاب، داستان درد و رنج و تسليم‌ناپذيري اين زن روستايي است که به قول دولت‌آبادي مثل يک ماده‌ببر از زندگي‌اش دفاع مي‌کند، آن را دگرگون مي‌کند و حتي پابه‌پاي ديگران وقتي که لازم بشود با فردايي مبهم رو‌ در رو مي‌شود.

روزگار سپري‌شده مردم سالخورده، کاري متفاوت

رمان سه‌جلدي «روزگار سپري‌شده مردم سالخورده» هم از آن دست آثار محمود دولت‌آبادي است که بايد بزرگشان شمرد. اين کتاب هم مثل کليدر در حکم سندي است که بخشي از تاريخ معاصر ايران را با زبان نغز داستان به تصوير کشيده است. کتاب به روايت زندگي سه نسل از يک خانواده مي پردازد که با عنوان‌هاي کتاب اول (اقليم باد)، کتاب دوم (برزخ خس) و کتاب سوم (پايان جغد) در سه جلد به چاپ رسيده است.

دولت‌آبادي در روزگار سپري‌شده مردم سالخورده راوي رنجي است که شخصيت‌هاي داستانش با آن پيچيدگي و ظرافتي که در توصيف آن‌ها به خرج مي‌دهد، بيان مي‌کنند. سبک روايت اين کتاب با دو اثري که قبلا به آنها اشاره کرديم، متفاوت است و در فصل‌هاي مختلف کتاب، راوي از شخصيتي به شخصيتي ديگر تغيير مي‌کند.  همه راويان داستان، چنان‌که از اسم کتاب برمي‌آيد مردماني سالخورده‌اند که انگار خاطراتشان را ورق مي‌زنند. درواقع اين خاطرات، ريشه در خاطرات جمعي مردمي دارد که در اين سرزمين زندگي مي‌کنند.

در قسمتي از کتاب از قول يکي از راويان مي‌خوانيم: «من به بهانه رسيدن به زندگي، هميشه زندگي را کشته‌ام.»

در اين رمان سه‌جلدي، درمورد زمان هم با رويکردي تازه از دولت‌آبادي روبه‌رو هستيم و شاهديم که توالي زماني وقايع عامدانه به هم مي‌ريزند. حتي سبک واقع‌گرايانه نويسنده در روزگار سپري‌شده مردم سالخورده، دستخوش تغييراتي شده و حضور خيال و رويا اين بار انگار از واقعيت پررنگ‌تر است. نکته ديگر آن که به تناسب تعداد راويان داستان، فضايي که داستان در آن جاري است، تغيير کرده و در کنار فضاهاي روستايي که معمولا از دولت‌آبادي انتظار آفريدنش را داريم، فضاهاي شهري هم در اين کتاب به تصوير کشيده مي‌شوند.

به دنبال مجموع اين دلايل است که خود نويسنده هم اين اثر را به‌عنوان «کاري متفاوت» معرفي مي‌کند.

سلوک

«سلوک»، داستاني بلند از محمود دولت‌آبادي است که نگارش آن ۴ سال (از سال ۷۷ تا ۸۱) طول کشيد. سه‌نوع زاويه‌ي ديد با جريان سيال‌ ذهن در ‌رمان وجود دارد که از اول‌شخصي، گاه به سوم‌ شخص و گاهي به دست‌نوشته ‌در حال تغيير است. داستان روايت عشقي بين «قيس» و «مهتاب» با ۱۷ سال اختلاف سني را بيان مي‌کند. اين داستان عاشقانه در خود زمينه فرهنگي شرقي را دارد.

قيس که نامش يادآور «قيس ملوح» يا همان مجنون ليلي است، عاشق دختري مهتاب نام مي‌شود. مهتاب ۱۷ سال از او کوچک‌تر است. اين عشق که گريبان مهتاب را هم گرفته است، حسادت بسياري از جمله خواهران مهتاب را برمي‌انگيزاند. قيس به عنوان نمادي از مرد شرقي با افکار سنتي و البته گرفتار به نوعي خودشيفتگي، به خاطر عشق ديوانه‌واري که به او دارد، مهتاب را مايملک خود مي‌داند و هيچ تغيير اراده‌اي از سمت او را نمي‌پذيرد.

در بخشي از کتاب مي‌خوانيم:
به زنى مى‌انديشم که چون از درون من مى‌رفت، يک چاه بى‌کبوتر در من به‌جا گذاشت از خود، يک چاه سرد و تاريک، هم آنچه در اصطلاح آسان مي‌شود به لغت و گفته مى‌شود خلاء. ستون درون من تهي خود را به‌جا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاريک است آن. تابش خورشيد در ستون بلورين کجا و پژواک درد در پيچ‌هاى پر مُخافت چاه.

طريقِ بِسمِل شدن

از جايي، نقطه‌اي بر اين کره‌ خاکي گلوله‌اي از دهانه‌ لوله‌ يک سلاح شليک مي‌شود: نه! از جايي، نقطه‌اي در اين کره‌ زمين گلوله‌اي سربي، سنگين و مخرب از دهانه‌ فراخ لوله‌ي‌ بلند يک سلاح سنگين شليک مي‌شود. دقيق‌تر از اين نمي‌شود گفت، مگر اينکه بدانيم درون آن حجم نسبتا مخروطي چه ميزان مواد انفجاري طراحي و جاگذاري شده است. اين را ما نمي‌دانيم، شايد مغزي که فرمان فشردن دکمه‌اي را مي‌دهد هم نداند. چرا بايد تصور کنم انگشتي فقط يک دکمه را فشار مي‌دهد؟ اي بسا، يک اهرم را پايين يا بالا مي‌کشاند؟ چه مي‌دانم؟ چه فرقي مي‌کند، و چه تشخصي مي‌توان قائل شد براي اجزائي از يک ماشين گشتن که تک به تک آن، يک مجموعه، يک ترکيب را به وجود آورده باشند؟ پس گلوله‌اي شليک شد تا بعد از طي سفري که در خيال من طولاني مي‌گذرد در جايي از همين زمين فرود بيايد، منفجر بشود، ويران کند و جايي را به آتش بکشد و ابري از دود در هوا بماند.
 
اين پاراگراف بخش جذابي از شروع رماني کوتاه به نام «طريق بسمل شدن» اثر محمود دولت‌آبادي است. اين کتاب در بستر جنگ ايران و عراق و در خط مقدم جبهه روايت مي‌شود و روايتگر محدوده‌اي از جنگ است و از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ نوشته شد و از يک سال بعد از آن در انتظار دريافت مجوز نشر بود که بعد از حدود ۱۰ سال انتظار ، بالاخره مجوز گرفت. اين رمان در ۱۳۴ صفحه نوشته شده است.

نونِ نوشتن
 
آنچه در اين گاهي نوشتن‌ها آمده است در مسير و مدتي پانزده، شانزده‌ساله نوشته شده و هيچ کوششي به‌جهت تغيير يا تحريف آنچه انديشيده و نوشته‌ام انجام نگرفته. خواسته‌ام هرآنچه در هر هنگام يادداشت کرده‌ام بيايد، از آنکه خود بدانم در چه‌گاه چه مي‌انديشيده‌ام و شما نيز اگر خواستيد بدانيد!

از مقدمه‌ي اين کتاب مشخص است که اين اثر شامل مجموعه‌اي از يادداشت‌هاست؛ يادداشت‌هايي که از سال ۵۹ تا ۷۴ درباره‌ي زندگي کاري و شخصي‌ محمود دولت‌آبادي به قلم خودش نوشته شده است. از چند صفحه‌ي اول که بگذريم، کتاب به شصت بخش تقسيم شده و هر بخش، در يک يا دو يا چند صفحه، لحظاتي از زندگي دولت‌آبادي را به عنوان يک نويسنده روايت مي‌کند.

اکثر اين يادداشت‌ها تلخ‌اند و وصف حال پريشان نويسنده؛ داستان سختي‌هايي که هنگام نوشتن کليدر متحمل شده، ناگفته‌هايي که در روزگار سپري‌شده‌ي مردم سالخورده به نگارش در‌آورده، بخل و حسادت‌هايي که آرامشش را سلب کرده و حاصل آن‌ همه درد و مشقت چيزي نبوده جز انزوا و افسردگي!

کارنامه سپنج، آثار غيرداستاني و آثار جديدتر

محمود دولت‌آبادي البته به‌جز رمان داستان‌هاي بلند و کوتاهي هم در کارنامه خود دارد که به‌خصوص در دوره‌اي که شروع به نوشتن کرد و سپس به شهرت رسيد (در سال‌هاي بين ۱۳۴۰ تا اوايل دهه ۱۳۵۰) تعداد آن‌ها بيشتر است. او بعدها تعدادي از اين داستان‌ها را در قالب مجموعه‌اي به نام «کارنامه سپنج» توسط نشر نگاه به چاپ رساند.

اين مجموعه شامل ده کتاب با نام‌هاي گاواربان، باشبيرو، از خم چمبر، عقيل عقيل، ديدار بلوچ، بياني و هجرت، گلدسته و سايه‌ها، ادبار و آينه، آوسنه بابا سبحان است. در چاپ جديد مجموعه، کتاب ديگر دولت‌آبادي با عنوان «آن ماديان سرخ‌يال» هم به آن افزوده شده است.

خودش درباره اين داستان‌ها مي‌گويد: «اين داستان‌ها در دوره‌اي از زندگي من نوشته شده‌اند که جا و مکاني براي نوشتن‌شان نداشتم و تقريبا همه‌شان را در قهوه‌خانه‌هاي تهران و عمدتا در قهوه‌خانه وطن – کنار ورودي سينما سعدي – مي‌نوشتم از صبح تا نهار بازار، که قهوه‌خانه شلوغ مي‌شد. وقتي پول ديزي نداشتم پا مي‌شدم مي‌رفتم بيرون، نصف نان. و با خلوت‌شدن قهوه‌خانه برمي‌گشتم آنجا و مي‌نشستم پشت همان ميز کوچک ته آن باريکه. زمستان‌ها هم پشت به ديوار گرم مطبخ مي‌دادم تا بدنم جان بگيرد.»

علاوه بر اين، دولت‌آبادي تعدادي آثار غيرداستاني هم دارد که از آن جمله بايد به کتاب «عبور از خود، از سرگذشت» از نشر چشمه اشاره کرد. دولت‌آبادي نويسندگي نمايشنامه و فيلمنامه و حتي کارگرداني را هم در کارنامه خود دارد. يکي از معروف‌ترين فيلم‌هاي سينماي آن روزها، «گوزن‌ها» به کارگرداني مسعود کيميايي هم براساس نمايشنامه «تنگنا»ي دولت‌آبادي ساخته شده است.

اما در انتخاب بهترين کتاب‌هاي محمود دولت‌آبادي به آثاري توجه شده که بيش از هرچيز معرف دنياي نويسندگي او باشند. دنيايي که در آن توصيف‌هاي دقيق و طولاني، پراکنده‌گويي‌هاي استادانه و گفت‌وگوها مجال فراوان دارند و مخاطب را روزها و گاه ماه‌ها پاي خود مي‌نشانند.


به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره