خفگی ادبیات در فضای کتابهای درسی

ايسنا/ احمد اکبرپور که معتقد است فضاي تربيتي و آموزشي کتابهاي درسي ادبيات، ذات ادبيات را خفه کرده است، از ضرورت وجود طنز در اينها کتابها ميگويد.
اين نويسنده ادبيات کودک و نوجوان درباره کيفيت کتابهاي درسي ادبيات در انتقال غناي ادبيات فارسي و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحيح فارسي به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: از طرف موسسهاي مسئوليت داشتم تا کتابهاي درسي چند پايه را بخوانم و نظر بدهم؛ وقتي آنها را خواندم، چنگي به دل نميزد.
او افزود: ما درسي به نام ادبيات داريم تا دانشآموز کمي احساس راحتي و با آن کيف کند، اما فضاي تربيتي و آموزشي کتابهاي درسي ادبيات، ذات ادبيات را خفه کرده است؛ يعني به شعر يا داستاني که بچه بايد از آن لذت ببرد، آنقدر چيزهاي تعليم و تربيتي چسباندهاند که بچه آن لذت خاص خودش را از آن نميبرد.
اکبرپور در پاسخ به سوالي درباره ميزان مشارکت نويسندگان و شاعران کودک و نوجوان در تدوين کتابهاي درسي ادبيات گفت: الزامي ندارد که حتما خود شاعران و نويسندگان کودک و نوجوان معاصر دخالت داشته باشند ولي حداقل آثارشان بايد دخالت داشته باشد؛ يعني اينکه يک ملاک بايد براي ورود به کتاب درسي وجود داشته باشد؛ مثلا کتاب برگزيده سال، کتابهاي برگزيده کانون، کتابهاي برگزيده شوراي کتاب کودک و ... .
اين نويسنده کودکان و نوجوانان ادامه داد: منظورم اين است که بايد ملاکهاي مشخصتري براي ورود مطالب به کتابهاي درسي وجود داشته باشد. در غير اين صورت مثل آنچه تا حالا بوده از نويسندهها و شاعران خاصي استفاده ميشود نه همه طيفهايي که براي کودکان و نوجوانان مينويسند.
احمد اکبرپور با اشاره به جاي خالي مطالب طنز بيشتر در کتابهاي درسي ادبيات بيان کرد: من فکر ميکنم با اين شرايط ما خيلي بيشتر از اينها به طنز نياز داريم، حتي طنزهايي که در ادبيات کهن ما وجود داشتهاند، هميشه در افسانههاي ما حرکات بازيگونه بوده؛ «منم منم بزک زنگولهپا، ميپرم دوپا دوپا...». چيزهايي که حس همراهي، شعف و شادي به بچهها بدهد. نه اينکه اينها در کتابهاي ادبيات نباشد، اما کم است. طنز بايد خيلي بيشتر از اينها باشد؛ چون در ذات طنز خيلي تعليم و تربيت نيست و در خودش رهايي دارد.