خاطرات «وندی شرمن»/ گاهی جواد، گاهی آقای وزیر!

مهر/ «وندي شرمن» ديپلمات يهودي و معاون وزارت خارجه آمريکا در دولت اوباما و نماينده ارشد آمريکا در مذاکرات هستهاي با ايران که به امضاي توافق برجام انجاميد، در کتاب خاطراتش با عنوان «بدونهراس» به جزئيات مذاکرات با طرفهاي ايراني پرداخته است.
مذاکرات مخفي ژنو
کانال مخفيانه در مقايسه با مذاکرات چندجانبهاي که سر و صداي زيادي داشت، به ما اجازه ميداد مسائل مهمتري را به صورتي صريح با ايران در ميان بگذاريم. در ژنو مجبور بوديم مخفيانه جيک سوليوان و بيل برنز را از راه آشپزخانه هتل وارد کنيم تا با ظريف ديدار کنند. من نيز مجبور بودم از روشهاي مشابهي استفاده کنم.
يک شب در ژنو، من هتل اينترکنتيننتال (محل مذاکرات) را ترک کردم، در يک پمپ بنزين قدم زدم و در آنجا يک ماشين سياه مرا سوار کرد و به محل مذاکرات دوجانبه بين ايرانيها با برنز و سوليوان برد.
مذاکره محرمانه همچنين به ما و ايرانيها اجازه داد تا خطرهاي بيشتري را بپذيريم. ما ميتوانستيم با ايدههاي جديدي کلنجار برويم و آنها را از دخالت گروههاي سياسي که به هيچ وجه توافقي نميخواستند، حفاظت کنيم.
گاهي جواد، گاهي آقاي وزير
در مذاکرات ايران به همان ميزان که تلاش ديپلماتيکي جدي شد، به لحاظ شخصي نيز روابط قوي شد، بهخصوص در مقايسه با آن چيزي که اوايل وجود داشت. ايجاد فصل مشترک به معني امتياز دادن بيدليل يا بر سر احساس نيست. برعکس، آشنايي ميان ما به طور واضحي مفيد واقع شد.
با گذشت زمان، من آموختم که در چه مواقعي حرکات دراماتيک ظريف نمايشي بوده يا او واقعا ناراحت است. وقتي حس ميکردم واقعا ناراحت است، با لحن آشتيجويانهاي «جواد» خطابش ميکردم و وقتي که ميديدم وانمود ميکند، به او ميگفتم «جناب وزير» و اينطور او ميفهميد که از حرکاتش ناراحتم و آن را باور نميکنم.