نماد آخرین خبر

عزت‌الله مهرآوران: نقش را آنقدر اتود می‌زنم تا باورپذیر شود

منبع
جام جم
بروزرسانی
عزت‌الله مهرآوران: نقش را آنقدر اتود می‌زنم تا باورپذیر شود
جام جم/ عزت‌الله مهرآوران هنرمند باسابقه سينما، تئاتر و تلويزيون ماست. او داراي نشان درجه ۲ هنري از سوي وزارت علوم و وزارت ارشاد اسلامي (معادل کارشناسي ارشد) است و تا‌کنون در فيلم‌ها و سريال‌هاي مختلف به ايفاي نقش پرداخته او همچنين يک تئاتري با‌سابقه و فعال است که از عمده کارهاي تئاتريش مي‌توان به نگارش و بازي در نمايش «روايت زال و رودابه» به کارگرداني مريم کاظمي؛ نگارش نمايشنامه «ليدي مکبث توانا»، نگارش نمايشنامه «هنرپيشه هملت»، نگارش نمايشنامه «خرد دور شد، عشق فرزانه گشت» به کارگرداني مريم کاظمي؛ اشاره کرد. مهرآوران در سال‌هاي اخير شمايل متفاوتي از پدران ايراني را در قاب کوچک تلويزيون ارائه کرده است کارهايي مثل: مسير انحرافي، وضعيت سفيد و خروس‌. مهرآوران نويسنده موفقي بخصوص در حوزه ادبيات دفاع مقدس و ديني است و کارهاي قابل اعتنايي همچون حديث نفس، ابريشم بانو و غضب، صدايم کن فاطمه و رکاب نو نوشته و جوايزي هم به دست آورده است‌. با اين هنرمند در باره شرايط کاري‌اش گفت‌وگويي انجام داده‌ايم که در ادامه مي‌خوانيد. به نظر مي‌رسد سال 94 کار به لحاظ کاري سال موفقي برايتان بود؟ بله، خدا را شکر سال خوبي بود و در نمايش «رستگاري در شب دور» که از استان تهران در جشنواره تئاتر رضوي شرکت کرده بود به کارگرداني مژده ساعي و نويسندگي طلا معتمدي بازي داشتم و مورد تقدير و بزرگداشت قرار گرفتم‌. در اين نمايش بازيگراني نظير: عطيه غبيشاوي، اعظم عرفاني و رضا جهاني حضور داشتند و داستان نمايش که مضموني ديني داشت درباره معجزات رضوي است. در کنارش در نمايش‌هاي مثل اين آب آشاميدني نيست به کارگرداني داود بني اردلان و در نمايش چه مي‌کنه اين عادل فردوسي‌پور به کارگرداني حسين حيدري‌پور بازي داشتم که اين نمايش در فرهنگسراي نياوران روي صحنه رفت و داستان اين نمايش روايت زندگي موازي سه فرد از يک خانواده است که بحث اصلي آنها فوتبال است و من نقش فرد پيشکسوتي را بازي کردم که هميشه دوست دارد به برنامه نود دعوت شود و خواهر‌زاده وي که علاقه‌مند است فوتباليست شود و فرد سومي که روياي ديگري در سر مي‌پروراند و براي عيد امسال هم در مجموعه بيمار استاندارد با سعيد آقاخاني همکاري داشتم. در سريال تاريخي معماي شاه هم حضور داريد؟ در سريال معماي شاه نقش کهزاد بختياري را بازي مي‌کنم که آدم دانا و با تجربه‌اي است و علاقه زيادي به تاريخ دارد و يک شاهنامه‌خان حرفه‌اي است. همان‌طوري که در تاريخ آمده در دوران سلطنت رضا‌شاه با تلاش‌هايي که براي ساکن و يک جا نشين کردن ايلات مختلف مثل بختياري، افشاري و... کرد. شرايط دشواري براي اهالي اين ايلات غيور به وجود آمد. نوشتن چقدر برايتان داراي جذابيت است؟ نوشتن يکي از دغدغه‌هاي اصلي من است و از دوران تحصيلات متوسط در اواسط دهه 40 شروع به نوشتن کرده‌ام و تا به حال بيش از سي نمايشنامه نوشته‌ام. قبول داريد سريال بيمار استاندارد که نوروز امسال پخش شد در ميان کارهاي تلويزيوني يک سريال متفاوت و نامتعارف محسوب مي‌شود؟ در ابتدا بايد تعاريفمان را در باره مديوم سريال مشخص کنيم و در ادامه درباره سوال شما بحث کنيم. از طرفي به واسطه شرايط زندگي مردم احتياج زيادي به کارهاي طنز دارند و سعيد آقاخاني هم يک بک گراند موفق در ساخت سريال جذاب طنز داشته است. طنزاين مجموعه يک نوع طنز پنهان است که در طول قصه آشکار مي‌شود و ايجاد موقعيت‌هاي طنز مي‌کند و شخصيت‌ها در چارچوب حد و حدودشان در درام داستان حضور دارند و طنز وابسته و پيوسته‌اي را به وجود مي‌آورند‌. براي من اين ويژگي سريال خيلي ارزشمند بود و کمتر در سريال‌هاي ديگري ديده مي‌شود‌. تجربه نشان داده که ديدن کمدي سطحي، آبکي و توام با لودگي براي مردم ديگر جذابيتي ندارد‌. زندگي اين روزها سرعت و شتابي پيدا کرده است که شما نمي‌توانيد با آهستگي و هر تمهيدي با مخاطب ارتباط برقرار کنيد. سريال‌سازي هم بايد متناسب با ضرباهنگ زندگي فعلي مردم باشد. منظورتان اين است که جنس کمدي بيمار استاندارد کمدي سياه است؟ نه، نسبتي ندارد و ما در کارشاهد هيچ نوع موقعيت تلخي که باعث ايجاد خنده بشود، نيستيم. ربطي به کمدي ابزورد دارد؟ نه، با اين گونه هم نسبتي ندارد. بيمار استاندارد يک سريال طنز است. شخصيت‌هاي سريال در داستان موقعيت‌هاي خنده‌آور انديشمند ايجاد مي‌کنند. موقعيت محوري داستان سريال هم درباره جواني است که بازيگري خوانده، اما در کارش موفق نيست و آن وقت مي‌رود براي چند روان‌پزشک نقش بازي کند و موفق هم مي‌شود و اين موقعيت، موقعيت جذاب و متفاوتي است. در اين سال‌ها انواع و اقسام نقش پدران مثل پدر آرام و فرهيخته وضعيت سفيد يا پدرشيک و پيک سريال مسير انحرافي يا در دزد و پليس نقش پدر لمپن و جاهل مسلک خوش قلب را بازي کرده‌ايد. چقدر به تنوع نقشي اعتقاد داريد؟ روش بازي من اتود زدن‌هاي مکرر براي پيدا کردن قالب نقش است و اين کارکمکم مي‌کند که نقش برايم باورپذير باشد. اما چون تنوع زندگي نداريم بنابراين کمتر با تنوع نقشي و شخصيتي مواجه مي‌شويم. منظورتان از تنوع زندگي چيست؟ در يک کشور پيشرفته و صنعتي زندگي نمي‌کنيم که به‌طور مثال اگر دزدي بخواهد بانک‌زني کند با شيوه‌هاي متنوعي روبه‌رو باشد. ما به دليل فرهنگ شنيداري‌مان اينقدر تنوع زندگي نداريم تا شخصيت‌هاي متنوعي داشته باشيم و بتوانيم بازيشان کنيم. کار هنرمند اين است که زندگي را بازسازي کند و اگر من در دزد و پليس نقش پدر سارق لمپن مآب را بازي کردم بايد ديگر نروم به سمت ايفاي نقش‌هاي مشابه و در کارهاي ديگرم اگر قرار باشد نقش لمپن را بازي کنم بايد ابتدا خودم را ريکاوري کنم و استنباطم و مختصات نقش را در هم بياميزم تا کار متفاوتي را ارائه کنم که معمولا اين ويژگي در اتود زدن حاصل مي‌شود. روز اولي که با آقاخاني صحبت کرديد چه چيزي از شما خواست که در نقش پدر ارائه کنيد؟ من و کارگردان تصوير و استنباط مشترکي از اين پدرداشتيم . نکته اول دوري کردن از اغراق در بازي بود‌. گزينه دوم استفاده ازگويش ساده بود و در کنارش شخصيت را خوب بشناسيم. اين پدر به جاي آن‌که به فکر وضعيت بغرنج پسرش باشد تنها دغدغه‌اش سرقت نشدن فرش‌هاي خانه و نماندن امانت‌هاي مردم پيش او است‌. دراصل تعهد شغلي‌اش از تعهد پدرانه‌اش قوي‌تر است‌. يک جورهايي با توجه به زندگي کردن بهنام در تهران و دوري پدر و پسر روابط عاطفي‌شان کمرنگ شده است؟ کمرنگ نشده و مادر اين ارتباط را حفظ مي‌کند. من استنباطم از جايگاه اين پدر به واسطه وجود طنز پنهان در داستان اين بود که او بايد با يک خرد پنهان موقعيت‌ها را آشکار کند‌. پدر در اصل عاطفه خردمندانه دارد. اين پدر يک فيلسوف است؟ نه، خردمند بودن دال بر فيلسوف بودن نيست. آيا ايجاب نقش بود که بازي دروني از خودتان ارائه کنيد؟ ويژگي اين نقش چنين بازي‌اي نياز داشت. به نظر شما شخصيت‌هاي بيمار استاندارد ما به ازا بيروني هم دارند؟ بله، زيرا وقتي متذکر مي‌شويم يک سوژه نو است مابه ازا آن هم نو و جديد است و کشف او توسط بهرام توکلي و آرايش و ارائه‌اش توسط آقاخاني انجام شده است. در درون جامعه هم‌چنين آدم‌هايي مي‌بينيم؛ درست مثل همين پدر بهنام. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد