نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

3 اتفاق ویژه در ستایش 3

منبع
جام جم
بروزرسانی
3 اتفاق ویژه در ستایش 3
جام جم/ اين‌که مجموعه‌اي تلويزيوني با شروع تنها چند قسمت از پخش طوري زبانزد شود که بخش عمده‌اي از مردم جامعه در موردش صحبت کنند و براي تماشاي ادامه‌اش ترغيب شوند و اشتياق داشته باشند يا حتي اسم فرزندان دختر تازه به دنيا آمده‌شان را از اسم شخصيت اصلي مجموعه به اقتباس بگيرند، اتفاق ساده‌اي نيست و از موفقيت خوب يک مجموعه حکايت مي‌کند. مجموعه‌اي که با وجود همه حرف و حديث‌هاي گاه و بيگاهي که مي‌گويند رسانه ملي ديده نمي‌شود، اتفاقا به چشم آمده و با پخش خود موجي در جامعه به پا کرده است. سخنم در خصوص مجموعه «ستايش» است؛ داستاني ساده و صميمي از زندگي دختري با همين نام (ستايش) که در فضاي سال‌هاي ابتدايي دهه 60 روايت مي‌شد و فرازها و فرودهاي زندگي سخت او را به تصوير مي‌کشيد. اين روزها فصل سوم اين مجموعه پرمخاطب به کارگرداني سعيد سلطاني در حال توليد است و جام‌جم از پشت صحنه ضبط اين مجموعه گزارش مي‌دهد. روايتي رمان‌گونه شروع داستان ستايش، سال‌هاي ابتدايي دهه 60 است. سال‌هاي بعد از به وقوع پيوستن انقلاب و ستايش (با بازي نرگس محمدي) که دختري جوان و متعلق به طبقه متوسط و طيف سنتي جامعه است، به دنبال فرار برادر کوچک‌ترش، محمد (مهدي سلوکي) از خدمت سربازي، به دوست برادرش طاهر (با بازي مهدي پاکدل) پناه مي‌برد و مي‌کوشد برادرش را از مرز خارج کند؛ هرچند در اين مسير اين برادر کشته مي‌شود، اما علاقه و محبتي که بين ستايش و طاهر ايجاد شده تمام‌شدني نيست و اين دو تصميم مي‌گيرند زندگي مشترکي را آغاز کنند. تشکيل اين زندگي البته مورد قبول خانواده‌ها نيست و پدر و مادر هر دوي‌شان و بويژه حشمت فردوس پدر طاهر (با بازي داريوش ارجمند) نسبت به اين ازدواج مخالفت کرده و حتي آشکارا سنگ‌اندازي مي‌کنند. ستايش و طاهر هرطور که هست بالاخره با هم ازدواج مي‌کنند و طاهر که خانواده‌اش وضع اقتصادي به مراتب بهتري نسبت به خانواده ستايش دارد، از جمع خانواده و کسب و کار پدرش طرد مي‌شود. اما دشمني‌هاي اطرافيان تمام شدني نيست و اين بار در اثر حسادت زن برادرش انيس (با بازي سيما تيرانداز) طاهر به نگهداري و حمل مواد مخدر محکوم شده و هنگامي که از دست مأموران در حال فرار است، بر اثر تصادف با ماشين به کما رفته و بعد فوت مي‌کند. حالا ستايش مانده و دو فرزند کوچک و مشکلاتي که هنوز ادامه دارند... بر اساس اين خلاصه داستان چند خطي که در فصل اول مجموعه دنبال مي‌شد، ستايش ذهنمان را به بسياري از رمان‌هاي عامه‌پسند ايراني متبادر مي‌کند. رمان‌هايي که هميشه در ميان آنها که کمتر اهل خواندن هستند، مورد اقبال بوده‌اند و اين کتاب‌ها هم همچون داستان ستايش به پراشک و آه بودنشان معروف هستند. حجم غمي که ستايش در طول قصه با آن مواجه مي‌شود (فوت برادر، فوت همسر، فوت پدر و ...) به جرات از خيلي از مجموعه‌هاي تلويزيوني ديگر بيشتر است و شايد علت موفقيت و پرمخاطب بودنش هم در همين باشد. مخاطباني که هر کدامشان با مشکلات و گرفتاري‌هايي در زندگي‌هايشان مواجه هستند، هنگام تماشاي ستايش همذات‌پنداري بيشتري با او حس کرده و شايد حتي خودشان را در قاب تصوير اين مجموعه مي‌بينند. ستايش، مجموعه‌اي پر زرق و برق با داستاني فانتزي و زندگي‌هايي بي‌نقص نيست و بي‌شک موفقيتش هم در همين است. بوي آمپول و تزريق و بيمارستان بعد از مدتي نزديک به دو ماه پيگيري، بالاخره موفق شده‌ايم به پشت ‌صحنه سريال ستايش برويم و از ضبط فصل سوم آن گزارش بگيريم. گروه که کارش را در فصل سوم با جلوي دوربين بردن بازيگران نقش‌هاي فرعي‌تر آغاز کرده، حالا و با اضافه شدن بازيگران اصلي‌اش، کار را با جديتي بيشتر از قبل دنبال مي‌کند. لوکيشني که گروه اين روزها مشغول فعاليت در آن هستند، يکي از بيمارستان‌هاي فوق‌تخصصي واقع در خيابان وليعصر تهران است. بيمارستاني که گرچه در يکي از شلوغ‌ترين و پرترددترين تقاطع‌هاي شهر واقع شده، اما محيط و حياطي دنج دارد و برايمان سوال مي‌شود که گروه چطور به فعاليت مشغول شده‌اند که هياهويشان آسيبي به خلوتي و آسايش بيماران نزند. کارکنان نگهباني بيمارستان در پاسخ به سوال ما براي پيدا کردن گروه، ساختمان اورژانس را نشاني مي‌دهند. در حياط پرصفا و پردرخت جلوتر مي‌رويم و کم‌کم ظاهر دوربين‌ها و تجهيزات فني نمايان مي‌شود. ساختمان اورژانس بيمارستان که از ديگر بخش‌ها جدا شده، گرچه چندان بزرگ نيست، اما گروه و عوامل ساخت مجموعه را در خود جا داده و کار خودش را هم دنبال مي‌کند. در يکي از اتاقک‌هاي اورژانس که با پرده‌هاي سفيد و ديوارهاي متحرک از هم جدا شده‌اند، نرگس محمدي گريم شده و در نقش خود دراز کشيده است و در اتاقک‌هاي ديگر، بيماران واقعي بيمارستان سرم زده و يا منتظر نوبت تزريقشان هستند. بوي الکل ضدعفوني و شوينده‌هاي بيمارستاني فضا را پر کرده است. اضافه شدن شخصيت جديد گروه در محوطه اورژانس بيمارستان مستقرند و در صحنه‌اي که امروز مشغول ضبط آن هستند، نرگس محمدي در کنار دو بازيگر تازه فصل سوم يعني مهتاج نجومي (در نقش خانم مظفري) و شهرام پوراسد (در نقش مهدي مظفري) ايفاي نقش مي‌کند. اين دو شخصيت که مادر و پسر هستند، همسايه ستايش محسوب مي‌شوند و ستايش را که در خيابان غش کرده و از حال رفته است تا بيمارستان همراهي کرده و نگران او هستند. خانم مظفري نگران حال ستايش است و مهدي که از قرار مي‌توان برداشت کرد علاقه‌اي هم به ستايش دارد، نگران‌تر از اوست و هر‌دو منتظرند تا سرم ستايش تمام شده و او به‌هوش بيايد تا از حالش بپرسند. علاوه بر اين دو بازيگر و نيز بازيگران باقيمانده از فصل‌هاي قبلي، فرهاد جم (حاج‌آقا بهبودي)، مهدي ميامي (غلامي)، فريبا نادري (پري‌سيما)، بهزاد خداويسي (سرگرد)، محمدرضا داوودنژاد (يعقوبي) و مريم خدارحمي (آهو) از ديگر بازيگران جديدي هستند که در فصل جديد ستايش نقش‌آفريني مي‌کنند. فصلي که به نظر مي‌رسد نقطه پايان ماجراهاي ستايش باشد و داستان اين شخصيت را به ايستگاه آخر برساند. کارگرداني نکته‌سنج سعيد سلطاني کارگردان سه سري مجموعه ستايش را پيش از ساخت اين اثر با مجموعه‌هايي چون «پس از باران»، «خانه‌اي در تاريکي»، «ميعاد در سپيده‌دم» و «سال‌هاي برف و بنفشه» مي‌شناسيم. مجموعه‌هايي تلويزيوني که ساختاري استاندارد و داستاني درست داشتند و تقريبا همه‌شان در پخش با موفقيت مواجه شدند و در خاطر مخاطبان ماندند. سلطاني با موفقيت مجموعه بعدي‌اش ستايش نشان داد که در مخاطب‌شناسي دقيق بوده و کارگرداني است که راحت مي‌تواند نبض علاقه مخاطبان را در دست داشته باشد. چيزي که در پشت صحنه ستايش مي‌بينيم، گواه اين قضيه است که سلطاني به لحاظ کاري هم کارگرداني ماهر و کاربلد است و با ظرايف مجموعه‌سازي آشناست. او که در لحظات قبل از شروع فيلمبرداري و فاصله ميان تنظيم ميزانسن‌ها و چيدمان صحنه در پشت مانيتور نشسته است، صحنه‌ها را بررسي و از همان‌جا جزئيات و قاب‌بندي‌ها را چک مي‌کند. بعد بلند مي‌شود و نکاتي را با محمدي بازگو مي‌کند و دوباره پشت صفحه نمايش مي‌نشيند. همه‌چيز آماده است و صداي يا خدا و يا مولا گفتن‌هاي سلطاني که قبل از شروع هر برداشت تکرار مي‌شود، نشان شروع ضبط است. مجموعه‌اي مطابق زمانه خودش در فاصله پايان بازي محمدي و قبل از شروع سکانس‌هاي مربوط به بازي نجومي، لازم است زاويه دوربين‌ها عوض شود و براي تنوع در تصوير، بيمارستان از زاويه ديگري به نمايش دربيايد. در اين فاصله سلطاني به ما رخصت گفت‌وگو مي‌دهد. از اين کارگردان شناخته شده در ابتدا در خصوص دليل موفقيت مجموعه در سطح جامعه و ميان مردم مي‌پرسم. او توضيح مي‌دهد: نه فقط ستايش، که هر مجموعه ديگري براي جذب مخاطب و ديده شدن به عواملي احتياج دارد. يکي از اصلي‌ترين اين عوامل، داستان است. داستاني که پيرنگ خوبي داشته باشد، داراي شخصيت‌هاي جالب و رفتارهاي نو بوده و مسائل روز جامعه را مطرح کند. اين عوامل چنانچه در هر مجموعه‌اي موجود باشد، باعث مي‌شود که بيننده اثر را با تأمل بيشتري دنبال کند و ستايش هم همين خصيصه بارز را داشته است. ستايش مجموعه‌اي است که از همان ابتدا داستان محکم و درستي داشت. اين از جمله ويژگي‌هاي مهمش بود و در جامعه هم مورد توجه واقع شد. کارگردان سال‌هاي برف و بنفشه با اشاره به ارزيابي‌اش از موفقيت يا عدم موفقيت فصل سوم اين‌طور مي‌گويد: به عقيده خودم فصل سوم ستايش با دو فصل قبلي‌اش تفاوت دارد و ساختارش جديد است. شايد ادامه داستان آدم‌هايي باشد که در فصل‌هاي اول و دوم ديديم، اما روابط ميان اين آدم‌ها نو است و داستان را عمقي‌تر تعريف مي‌کند. فصل سوم ستايش مجموعه‌اي است که مطابق با زمانه خودش پيش رفته و در عين حال براي خانواده هم ارزش و اهميت قائل است. سلطاني معتقد است که فصل سوم ستايش مي‌تواند نقطه خوبي براي پايان باشد؛ اما مي‌افزايد: ادامه داشتن يا ادامه نداشتن داستان منوط به تصميم نويسنده است. اما به عقيده من داستان به فرازهايي رسيده که سرانجام شخصيت‌هايش براي بيننده قابل قبول است. شخصيت ستايش (با بازي نرگس محمدي) شخصيت اصلي و مثبت داستان است؛ خيري که در مقابل او شري به نام فردوس (با بازي داريوش ارجمند) قرار گرفته و تضاد ميان رفتارهاي اين دو شخصيت و دشمني‌هاي پيدا و پنهانشان به جذابيت مجموعه مي‌افزايد. سلطاني در خصوص اين تقابل توضيح مي‌دهد: وجود شخصيت منفي، ضرورت داستان است. نيکي و بدي و خير و شر و اصلا تقابل ميانشان داستان‌ساز است. اما نکته بارز در خصوص ستايش اين است که حتي شخصيت آدم‌هاي بد قصه هم توجيه دارد و ما همه را سياه و سفيد نمي‌بينيم. تصميمات همه شخصيت‌ها، گرچه گاهي تابع اخلاقيات نيست، اما به هر حال به اقتضاي شرايطشان است و اين قضيه آنها را به واقعيت نزديک مي‌کند. فصل سوم پرمخاطب خواهد بود شهرام پوراسد سال‌هاست که در عالم بازيگري فعاليت دارد؛ با اين حال فعاليت‌هاي او به لحاظ عنواني چندان متعدد نيستند و به نظر مي‌رسد که اين بازيگر تصميم گرفته فعاليت‌هايي معدود اما قابل قبول در کارنامه‌اش داشته باشد. پوراسد بعد از مدتي دوري از عالم هنر، با ستايش 3 بازگشتي دوباره به بازيگري دارد و در گفت‌وگو با جام‌جم در خصوص دلايل پيوستنش به اين مجموعه مي‌گويد: شهرام پوراسد هستم و از سال 71 وارد عرصه بازيگري در تلويزيون شده‌ام. البته قبل از آن هم در تئاتر فعاليت مي‌کردم. مدتي بود که از تلويزيون دور بودم، تا اين‌که پيش از شروع سال 97 آقاي سلطاني با من تماس گرفتند و در خصوص فيلمنامه ستايش 3 باهم صحبت کرديم. البته در آن زمان امکان بازي کردن نداشتم و گويا سراغ بازيگر ديگري هم رفتند اما آن همکاري ميسر نشد، دوباره سراغ من آمدند و با توجه به فيلمنامه ديدم که داستان آن انسجام خوبي دارد. فکر مي‌کنم اين سري، حتي از دو فصل قبل آن هم تماشايي‌تر باشد. پوراسد با اشاره به شخصيت مهدي مظفري که در اين مجموعه ايفا مي‌کند، مي‌گويد: من نقش مهدي را بازي مي‌کنم و همراه با شخصيت مادرم (با بازي مهتاج نجومي) همسايه خانه ستايش هستيم. بازيگر مجموعه‌هايي چون «حامي» و «آهوي ماه نهم» با تاکيد بر دلايل جذابيت مجموعه اشاره مي‌کند: ستايش در سري‌هاي پيشين پخش پربيننده بود و وقتي قرار شد به مجموعه بپيوندم، با خودم فکر کردم که قاعدتا سري سومش هم ديده خواهد شد. من هم مدت‌ها بود در تلويزيون کاري نکرده بودم و ترجيحم اين بود که با مجموعه‌اي پربيننده برگردم. از طرفي قصه هم کشش‌دار و منسجم است و اميدوارم مخاطبان دوستش داشته باشند. همه ستايش‌هاي يک کشور نام ستايش از سال 1383 بود که براي نخستين بار سر و کله‌اش در ميان پرفراواني‌ترين نام‌هاي سال مطرح شد و خانواده‌هاي بسياري که در آن سال بچه‌دار شده بودند، تصميم گرفتند نوزادشان را ستايش نام‌گذاري کنند. طبق اعلام سايت رسمي ثبت‌احوال کشور که فهرست پرفراواني‌ترين نام‌ها را از سال 80 تا 96 به تفکيک جنسيت درج کرده است، اين اقبال ناگهاني چنان بود که ستايش -که در سال‌هاي گذشته جايي ميان نام‌هاي پرطرفدار نداشت- به ناگاه سي‌وچهارمين نام پرطرفدار سال شد و 3285 نوزاد دختر در آن سال ستايش نام گرفتند. اين مسير صعودي در سال‌هاي بعد هم ادامه داشت و ستايش پله‌پله در فهرست بالا آمد؛ تا جايي که در سال 88- همان سالي که فصل اول مجموعه ستايش ساخته شد- اين اسم سومين اسم پرطرفدار نوزادان دختر پس از دو اسم فاطمه و زهرا بود. ستايش اين عنوان سومي را براي مدت سه سال (تا سال 90) حفظ کرد و رفته رفته رقابت را به نام‌هاي پرطرفدار ديگري چون فاطمه‌زهرا، ريحانه، زينب، يسنا، نازنين‌زهرا و هستي باخت. با اين حال از پرطرفدار بودن اين نام و بويژه تاثير پخش مجموعه‌اي با نام ستايش در آن نمي‌توان چشم‌پوشي کرد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره