نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

سریال «دلدادگان» سانسور شد؟!

منبع
ايسنا
بروزرسانی
ايسنا/ نويسنده «دلدادگان» درباره سانسور اين سريال گفت: در بخش‌هاي آغازين کار، ديالوگ‌هايي از کار حذف شد. بابک کايدان که همراه با مهدي محمدنژاديان نگارش سريال «دلدادگان» را عهده‌دار است، در گفت‌وگويي با ايسنا، درباره طرح اوليه اين مجموعه گفت: طرح اوليه‌اي که براي اين سريال وجود داشت، مدل رفتن به گذشته و در واقع همان مدل فلش‌بکي بود که روال مرسومي در سريال‌هاي تلويزيوني است، اما در ارتباط با مجموعه «دلدادگان» پيشنهادي را مطرح کردم و آن اين بود که ساختار ساده‌تر و متفاوت‌تري را نسبت به فلش بک‌ها داشته باشيم. با توجه به پيچيدگي‌هايي که قصه داشت تصميم گرفتيم آن را کاملا از زمان حال مجزا کنيم و فصل به فصل جلو برويم. علت ديگري هم پشت اين اتفاق بود و آن اينکه زماني که شما کار ملودرام روايت مي‌کنيد با رفتن به فلش بک نهايتا مي‌توانيد گره‌گشايي کنيد که در آن گره‌گشايي‌، حسي وجود ندارد، اما ما با اين کار به دنبال اين بوديم که ارتباط حسي در فلش‌بک‌ها ايجاد کنيم، در نتيجه به همين ساختاري که روي آنتن مي‌بينيد رسيديم و آنچه که در گذشته اتفاق افتاده را به شکل کامل در قالب ملودرام به نمايش درآورديم. با وجود اينکه اين روش اتفاق جديدي بود اما به نظر مي‌رسد مخاطب در برقراري ارتباط با اين روش، استقبال کرده است. پرش‌هاي زماني که غيرمنطقي هستند وي درباره‌ي خروجي فصل دوم و پرداختن به ماجراي جنگ و پرش‌هاي زماني که بعضا اينگونه عنوان شده غيرمنطقي هستند و به نوعي سطحي طراحي شده‌اند، توضيح داد: ما به طور کلي در يک سکانس به صحنه مربوط به جنگ در زمان انقلاب پرداخته‌ايم و علت آن اين بود که براي ايجاد ارتباط بين دو کاراکتر اصلي و بازيگر نقش مالک و مرضيه نياز به يک بستر دراماتيک از جنس آن آدم‌ها داشتيم. بستر دراماتيک براي اين افراد با توجه به قصه‌اي که براي آنها تعريف مي‌کنيم اين است که يکي از کاراکترها با ازدواج فرزانه با مالک مخالف است اما بعد از آن خودش همسر مالک مي‌شود. اين ماجرا نياز به يک بستري بود که صرفا نمي‌توانستيم در يک ماجراي عاشقانه عادي در يک شهر آن را روايت کنيم، بنابراين نياز به رويدادهايي داشتيم که متناسب با آن آدم‌ها اتفاق بيفتد. به عنوان مثال شخصيت مرضيه و پدرش که فردي انقلابي است و فعاليت‌هاي انقلابي داشته است طبيعتا اگر قرار بود به کاراکتر مالک اعتماد بکند و مرضيه به اين کاراکتر دل ببندد نياز به بستري متفاوت بود که در قالب جنگ روايت شد. اودر همين زمينه درباره پرش زماني که در سريال مخاطب را دچار سردرگمي کرده است نيز توضيح داد: واقعيت اين است که ۱۵ قسمت فصل دوم ما فاصله زماني ۹ سال را روايت مي‌کند و براي ما موقعيت‌هاي دراماتيک قصه و روند شخصيت‌ها مهم بود. اينکه وقايع نگارانه جلو برويم و بگوييم شخصيت‌ها با چه اتفاقاتي روبرو شدند. از اين جهت يک پرش‌ها و گذرهايي داشتيم که فکر مي‌کرديم مخاطب دوست دارد آنها را ببيند. به همين دليل به ويژه در دو سه قسمت اخير پرش زماني ما بيشتر است. براي اينکه به اصل داستان برسيم و فصل دوم ما يک کار الف ويژه نبوده است و برآورد ما برآوردي نبود که خيلي بتوانيم روي آن فضا مانور بدهيم. به دليل اينکه هزينه آن بيش از هزينه زمان حال مي‌شد. براي ما فقط ملودرام قصه مهم بود که مخاطب آن را ببيند. زماني که مخاطب اين روند را مي‌ديد برايش کافي بود که چه اتفاقي افتاده است و سپس به مرحله بعدي ورود پيدا مي‌کرد. بنابراين خيلي نمي‌خواستيم به اين فصل جزئيات اضافه‌اي که همان آب بستن محسوب مي‌شود اضافه کنيم. اغلب سريال‌ها در فاز مياني دچار افت مي‌شوند نويسنده سريال «دلدادگان» با بيان اينکه فصل دوم اين مجموعه در نظر مخاطبان رضايت‌بخش‌تر بوده است، تاکيد کرد: فصل دوم به دليل حضور حرفه‌اي بازيگران و همچنين روايت قصه‌اي که در فضاي نوستالوژي ديده مي‌شود، مخاطبان با آن بيشتر ارتباط برقرار کردند و آمار مردمي نشان از اين دارد که در فصل اول به دليل حضور بازيگران جوان مخاطبان کمتر با آنها ارتباط برقرار کرده‌اند اما در فصل دوم با بازيگران ارتباط خوبي برقرار کرده‌اند. کايدان درباره مقايسه کيفي فصل‌هاي اول و دوم سريال «دلدادگان»، اظهار کرد: فصل دوم جذاب‌تر از فصل اول است. اين مجموعه شروع کارش را با فيلمبرداري فصل دوم زماني آغاز کرد که شرايط سازمان صداوسيما هم شرايط مناسب‌تري بود و توانستيم پروداکشن کار را سنگين‌تر پيش ببريم. اگر بازسازي فضاها در فصل دوم را ببينيد به اين نکته مي‌رسيد و اتفاقا در زمان فصل اول که زمان حال است کمي به دليل مواجهه با مسائل مالي مجبور بوديم بخش‌هايي از کار و برخي لوکيشن‌ها را حذف کنيم و شرايط سخت‌تري در فصل اول داشتيم. در واقع قصه زمان حال ما قصه عاشقي کاراکتر امير و ارغوان است که اگر مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، اتفاق خوبي از نظر بازخورد براي اين مجموعه مي‌افتد، اما بازخوردهايي که داشته‌ايم نشان‌دهنده‌ي اين است که مخاطبان با فصل دوم بيشتر ارتباط برقرار کرده‌اند. به هر حال براي همه فصل‌ها زحمات زيادي کشيده شده است و براي من نويسنده هيچ فرقي ندارد که کدام فصل جذاب‌تر بوده است چرا که تمام توان‌مان را براي کار گذاشته‌ايم اما اينکه چه اتفاقي مي‌افتد که مخاطبان با يک فصل بيشتر ارتباط برقرار مي‌کنند به دليل اوج و فرودهايي است که در قصه وجود دارد و قابل پيش‌بيني نيست. اين قصه رازها و پيچ‌هايي دارد که تا پايان سريال به سوالات مخاطبان پاسخ خواهد داد. او با بيان اينکه در حال حاضر اغلب سريال‌هاي تلويزيون در فاز مياني دچار افت مي‌شوند، اظهار کرد: سعي کرده‌ايم با تغيير فضا و رفتن به زمان گذشته و استفاده از بازيگران جديد، طراوتي در کار چه از لحاظ قصه و چه به لحاظ بازيگران ايجاد کنيم. شخصيت‌پردازي‌ها مهمتر از خود داستان بود اين نويسنده درباره‌ قصه سريال «دلدادگان» يادآور شد: براي من بيش از آنکه قصه مهم باشد شخصيت‌پردازي‌ها مهم است. در واقع اهميت شخصيتي دوست‌داشتني و باورپذير براي من مهمتر از داستان است و به اين قائل هستم که اگر شخصيت خوبي را خلق کنم و باورپذير باشد برد بيشتري نسبت به خود داستان دارد. همانگونه که سريال‌ها و آثار ديگر نشان داده است، بيشتر شخصيت‌هاي دوست‌داشتني هستند که در ياد مخاطب مانده‌اند تا داستان؛ به عنوان مثال زماني که شما سريال «پدرسالار» را به خاطر مي‌آوريد، شخصيت محمد علي کشاورز با کاراکتر اسدالله‌خان و يا کاراکتر آذر با بازي کمند اميرسليماني است که شما آن را به خاطر مي‌آوريد. بازي باورپذير حميد گودرزي و شاهرخ استخري در نقش منفي کايدان درباره بازي بازيگران به ويژه در فصل دوم و انتخاب آنها اظهار کرد: شخصيت حميد گودرزي يکي از بهترين شخصيت‌هاست که کاملا با آن چيزي که در نگارش قصه داشتيم باورپذير شده است و يک نقش منفي خوب را ايفا کرده است. به طور کلي ما دو نقش منفي در سريال مي‌بينيم يکي حميد گودرزي که براي مخاطب قابل لمس است و ديگري کاراکتر هاتف که شاهرخ استخري ايفاگر نقش آن است که فکر مي‌کنم در اجرا با هدايت منوچهر هادي به عنوان کارگردان اين دو نقش در سريال دلدادگان به عنوان دو کاراکتر منفي در يادها مي‌ماند. در اين شرايط محدود که بازيگران کمتر با تلويزيون همکاري مي‌کنند و دست ما براي انتخاب بازيگران کاملا باز نيست فکر مي‌کنم انتخاب بازيگران در اين سريال بهترين انتخاب‌هاي ممکن بوده است. از آرش مجيدي تا ليندا کياني و مابقي بازيگران بازي‌هايي باورپذير داشتند. سانسور به «دلدادگان» لطمه زد؟ او در بخش پاياني گفت‌وگوي خود درباره حذف برخي صحنه‌هاي مجموعه «دلدادگان» که آيا لطمه‌اي به کار نزده است؟ توضيح داد: در بخش‌هاي آغازين کار، ديالوگ‌هايي از کار حذف شد. به طور کلي اگر سانسور باعث تقطيع بخشي از قصه شود که به روند داستان ضربه بزند، مي‌شود گفت سانسور اتفاق افتاده است ولي اينکه موردي، کلمه‌اي، جمله‌اي و يا پلاني باشد که با سياست‌هاي روز حذف شود خيلي معني سانسور به آن معنا را نمي‌دهد. از طرفي اين را در نظر بگيريد که کارگردان زماني که يک اثر را مي‌سازد به ويژه کاري که در شرايط سخت با چنگ و دندان آن را ساخته است، طبيعتا حساسيت بر روي کارش بيشتر مي‌شود، چرا که روال کار روال طاقت فرسا و سختي بوده است و همين سانسورهاي کوچک عوامل را آزار مي‌دهد. اما اينکه بگوييم در اين کار با سانسور صداوسيما مواجه بوده‌ايم اينگونه نبوده است. از طرفي با توجه به اينکه مي‌دانستيم خط و مرزها چيست، خطوط قرمز را کاملا رعايت کرديم. در عين حال که کار خنثي و بي‌خاصيتي نيست. بابک کايدان درباره فصل سوم نيز يادآور شد: هر قسمت از فصل سوم براي خود اوجي خواهد داشت. در فصل سوم اوج کشمکش‌ها، گره‌گشايي‌ها و گره‌افکني‌ها را خواهيم داشت. اين فصل هم به دل مردم خواهد نشست و آن را دنبال خواهند کرد اما به طور کلي توانستيم تا اينجا، کار آبرومندانه‌اي را توليد کنيم و با وجود کاستي‌هايي که داشته است توانسته‌ است مخاطبان را جذب کند. مهمترين حساسيت ما اين بود که مخاطبان را پاي کار بنشانيم که اين اتفاق افتاد همچنين مهم بود که به وقت و شعور مخاطب توهين نشود. همه اين موارد بزرگترين رسالتي بود که به عهده ما بود که انجام دهيم و اميدواريم که مخاطب راضي بوده باشد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد