فيلم نيوز/ «خودزني، حسادت يا تخريب!»هرچه اسمش را بگذاريم، اينروزها رواج دارد. هرکسي از نگاه خود و با سليقه شخصي ديگري را که ممکن است در هر زمينهاي کاري را انجام دهد، مورد حمله و آماج قرار ميدهد. از رسانهها که ميتوانند به طور مستقيم روي افکار عمومي تاثير داشته باشند تا افراد حاضر در حوزههاي تخصصي، همه و همه ميتوانند در تخريب يا تشويق يک نفر موثر باشند. اينبار ماجرا به يک بازيگر-خواننده برميگردد که فارغ از اينکه فعاليتهايش را تاييد يا رد کنيم، ايراني است و سالها در حوزه هنر کار کرده و نامش بر سر زبانها افتاده است.
گلزار از ابتداي دهه ۹۰ با خواندن قطعات مختلف و بعدتر با اجراي کنسرت در شهرهاي مختلف ايران رسما به جرگه خوانندگان پيوست. کنسرتهايي که چه به خاطر نامش چه به خاطر هنرش، پر ميشوند. نکتهاي که معمولا با رويکرد منفي ديگران مواجه شده و خيليها هستند که معتقدند گلزار تنها به خاطر محبوبيتي که به واسطه چهرهاش بدست آورده، ديده ميشود و کارهايش ارزش هنري ندارند.
اما مورد تازهاي که پيرامون گلزار و کنسرت جديدش رخ داده، کمي عجيبتر از بقيه موارد است. پس از اعلام اين خبر که محمدرضا گلزار دوم نوامبر (۱۱ آبان) در سالن تئاتر دالبي کنسرت برگزار ميکند، نقدهايي نسبت به خوانندگي او منتشر شد، در اين ميان يک نفر در توئيتي ادعا ميکند که فقط ۱۱۷ بليط از اين کنسرت به فروش رفته و بعد هم تيترهايي با عنوان «عدم استقبال از کنسرت گلزار در آمريکا» يا «گلزار در آمريکا مات شد» روي خروجي رسانههاي داخلي قرار بگيرد، اما ماجرا وقتي وخيم ميشود که در بخش خبري يکي از شبکههاي سيما در گزارشي اختصاصي با استناد به همان توئيت ادعا ميکند که کنسرتهاي پاپ خوانندههاي ايراني در خارج از کشور مورد توجه قرار نميگيرند و عکس و فيلمهاي او را با عنوان «آقاي بازيگر» منتشر ميکند! نکته عجيب شايد جايي باشد که رسانه ملي از فعاليت يک ايراني در خارج از کشور بيشتر ناراحت ميشود و بيشتر خودزني ميکند و ترجيح ميدهد بازيگر کشور را پيش ذهن مخاطب خراب کند.
در نهايت اينکه چرا اجراي کنسرت يک ايراني در خارج از کشور تا اين اندازه نکته منفي به همراه دارد؟ چرا تخريب شخصيت روي آنتن رسانه ملي نسبت به يکي از افرادي که در همين تلويزيون برنامه اجرا کرده و اتفاقا هم مورد توجه قرار گرفته، اينقدر راحت است؟
بازار