فارس/ يک کارشناس رسانه معتقد است مجموعه پايتخت ۶ در کنار بسياري از جنبههاي مثبت و تحسين برانگيز خود، به طرز بسيار شگفتآوري، پيشقراول بدعتگذاري در شوخي با ارزشهاي اساسي جامعه شده است.
«هاتف الرحمن صالحي» استاد دانشگاه و کارشناس رسانه معتقد است اين روزها، علاوه بر مباحث مربوط به مراقبت هاي بهداشتي در راستاي مقابله با ويروس کرونا، حرف و حديث ها پيرامون مجموعه تلويزيوني پايتخت نيز نُقل محافل مجازي قاطبه مردم شده است، وي در همين رابطه در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: يکي از مهم ترين دلايل حسّاس شدن آحاد جامعه نسبت به اين سريال، توفيق قسمت هاي پنجگانه پيشين آن در ارتباط برقرار کردن با اقشار گوناگون مردم و بيان نظام مسائل آن ها در قالب طنز بوده است.
وي ادامه داد: البته بايد توجه داشت که مسئله جذب ۷۵ درصد مخاطب -طبق نتايج آخرين نظرسنجي نوروزي مرکز تحقيقات سازمان صداوسيما- في نفسه شاخص دقيقي براي محک توفيق يک برنامه تلويزيوني نيست؛ چرا که در برخي موارد همسو شدن با «ذائقه و نياز مخاطب»، منافي اصل خطير «مصلحت مخاطب» خواهد بود. طنز اگه مبتني بر مسئله حقيقي جامعه و بازگو کننده دغدغه هاي اصيل مردم جامعه با هدف اعتلاي فکري و فرهنگي جامعه نباشد، و صرفاً به دنبال خنداندنِ بي هدف و لحظه اي مخاطب باشد، هزل و هجوي بيش نخواهد بود که با فطرت پاک آدمي نيز ناسازگار است.
وي تاکيد کرد: رسانه ملي جمهوري اسلامي -در کارزار جنگ تمام عيار رسانه اي دشمن که از هر سو به دنبال تغيير ذائقه مخاطب و تقليل نظام ارزشي آن به مباحث سطحي و پيش پاافتاده است و در ميدان جنگ شناختي که تحريف باورها، نگرش ها و ارزش هاي اسلامي و الهي مردم ايران، آماج حملات بيرحمانه دشمن قرار گرفته است- آن هنگام دانشگاه عمومي خواهد شد که علاوه بر سرگرم کردن مخاطب، آموزش همگاني با هدف اعتلاي سبک زندگي و سبک نگرش مردم را در دستور کار خود قرار دهد و اين مقوله يعني درنظر گرفتن «مصلحت مخاطب» در کنار «ذائقه» وي!
اين کارشناس رسانه تاکيد کرد: اگرچه در ايام تعطيلات نوروزي امسال که با خانه نشيني اجباري مردم نيز همراه شده است، بيش از هر زمان ديگر نيازمند توليدات طنز تلويزيوني هستيم، اما اين مسئله و تنگناي مقطعي، به هيچوجه نبايد موجب تنزّل سطح کيفي و محتوايي برنامه ها از طنز و مطايبه فاخر به هجو و نيز از تکريم ارزش هاي عالي انساني؛ اخلاقي و ديني به عدول و حتّي تساهل و تسامح نسبت به آن ها گردد.
وي با بيان اينکه به زعم اينجانب، مجموعه پايتخت ۶ در کنار بسياري از جنبه هاي مثبت و تحسين برانگيز خود، به طرز بسيار شگفت آوري، پيشقراول در اباحه گري و نيز بدعت گذار در شوخي با ارزش هاي اساسي جامعه شده است، گفت: مصاديق بسيار فراواني براي خيز اين سريال در تغيير سبک زندگي اسلامي جامعه و ترويج نوعي سهلانگاري در روابط خانوادگي قابل ذکر است؛ همچون کم رنگ شدن حيا و احترام کوچک تر به بزرگ تر، عدم رعايت حدود محرم و نامحرم همچون بوسيدن زن دايي توسط پسر مميّز ۱۲ ساله، تساهل در روابط دختر و پسر، ديالوگ ها و تکه کلام هاي جنسي، ترويج رقص غربي، عادي جلوه دادن نصب ماهواره در منزل، ترويج پنهان کاري و دروغ، اشاعه موسيقي مبتذل، ترويج ريا و تزوير و...
وي ادامه داد: با کمال تاسف، برخي از منتقدين، صاحبنظران و حتي برخي جامعه شناسان، در تمجيد و حمايت از اين سريال اينگونه بيان داشته اند که پايتخت، تصويرگر حقيقت جامعه است و اين شخصيت ها، هر يک از آحاد جامعه هستند. در پاسخ اين عزيزان بايد گفت آيا جامعه اي که شما در آن زندگي مي کنيد از افراد بااخلاق، مودّب، مومن، انقلابي، نمازخوان و پاکدست برخوردار نيست؟ آيا خانواده محترم و آبرومندي که فرزندانش به درستي تربيت شده اند و با تلاش و ممارست خود و نيز مبتني بر استعداد و ظرفيّت خود مشغول به کار شده اند، در اطرافتان يافت نمي شود؟! آيا در نزديکان شما، نيستند کساني که اديبانه و اخلاق مدار با پدر و مادر و بزرگترها سخن برانند؟ آيا در بين آحاد جامعه، افرادي پيدا نمي شوند که مبادي آداب اسلامي باشند و حدود شرعي در ارتباط با نامحرم را رعايت کنند؟!
وي تاکيد کرد: سخن و مسئله حقيقي اين است که رسانه ملي، بايد تصويرگر فضايل جامعه باشد نه رذايل آن! حتي اگر در جامعه، مشکلات و ناهنجاري هايي هم وجود دارد، رسانه ملّي بايد در راستاي حل اين مسائل برآيد، نه خداي ناکرده عادي سازي و قبح زدايي از آن! علاوه بر پرداختن به اين بُعد سريال پايتخت و بدآموزي هاي متعدّد فرهنگي و اجتماعي آن، خط شکني و بدعت گذاري اين مجموعه در شوخي با ارزش هاي جامعه نيز قابل بررسي و نقد اساسي است.
صالحي افزود: فارغ از اينکه آيا گونه طنز، صلاحيّت پرداختن به مقولات مقدّسي چون ارزش هاي ملّي و ديني را دارد يا خير، ورود بي مقدّمه، غيرهنرمندانه، سطحي و سخيف سريال پايتخت به يکي از اختيارات ولي فقيه؛ يعني مسئله خطير "عفو رهبري" امري مذموم و غيرقابل دفاع است؛ چرا که منجر و منتج به سوءاستفاده آتي فرصت طلبان براي تخفيف جايگاه رهبري خواهد شد.
وي ادامه داد: در ازاي اين انتقاد، برخي از کارشناسان، برداشت جامعه از شوخي با مسئله عفو رهبري را در مجموع مثبت ارزيابي مي کنند. در پاسخ اين عزيزان نيز بايد گفت که حقيقتاً برداشت مخاطبي که در اولين قسمت سريال پايتخت، به صورت رگباري و پشت سر هم، تيکه پراکني هاي سياسي نسبت به روساي محترم جمهور پيشين را مشاهده مي کند، و در ادامه نام مبارک رهبري را مي شنود، چيست؟! و آيا تمام اين موارد را، به مثابه يک سِير معين در ذهن خود تصوير نمي کند؟! از سوي ديگر، آيا اين قبيل تيکه پراکني هاي سياسيِ خارج از حدّ اعتدال، موجب تشجيع و تهييج جامعه در مواجهه غيرحرفه اي و غيراديبانه با مسائل حياتي کشور و نيز مسئولين امر نخواهد شد؟!
وي اظهارداشت: در پايان اميد است که در مطلع گام دوم انقلاب اسلامي و با عنايت به ضرورت بيش از پيش تحقّق رسانه متعهّد و تمدّن ساز با هدف غايي اعتلاي معنويّت و اخلاق آحاد جامعه، مسئولين امر و متخصّصين حوزه فيلم و سريال رسانه ملّي، الگوي دقيقي براي ارزيابي محتوايي توليدات هنري و رسانه اي، مستظهر به مباني اسلامي و مبتني بر منظومه فکري رهبر فرزانه انقلاب، و نيز بر اساس اولويت هاي «نياز مخاطب»، «مصلحت مخاطب» و «ذائقه مخاطب»، تهيه، تدوين و به کارگيري کنند.
اين کارشناس رسانه تاکيد کرد: تدقيق در فرمايشات راهبردي و حکمت بنيان رهبر فرزانه انقلاب و بهره گيري متناسب از آن ها، مي تواند به بهترين وجه در توليد برنامه هاي طنز فاخر و مسئله مند رسانه ملّي، بسيار رهگشا باشد. معظّم له در ديدار مديران رسانه ملّي در سال ۱۳۸۳، راجع به گونه طنز در برنامه هاي رسانه ملّي مي فرمايند: مراقب باشيد شادي در مردم با لودگي و ابتذال و بي بندوباري همراه نشود؛ از اين طريق به مردم شادي داده نشود. طنّازهاي واقعي را تقويت کنيد، پرورش دهيد و کمک کنيد تا طنز بياورند. طنز، يعني مطلب مهمِ جدّي که با زبان شوخي بيان مي شود؛ محتوا و معنايي در آن هست. مقوله سرگرمي و تفريح، لزومش يک مسئله است؛ با برنامهريزي بودن آن يک مسئله است؛ بامحتوا بودنش يک مسئله است؛ پرهيز از جهات منفي هم در آن يک مسئله است.
وي گفت: ايشان همچنين فرموده اند که بايد بر محتوا هم نظارت کيفي باشد. فيلمي که به تهيهکننده دادهايد تا براي شما بسازد و بياورد، نظارت کنيد چقدر از محتوا برخوردار است... در نظارت کيفي به شدّت سعي شود پيام هاي منفي در کارها نباشد. تأثير برنامه را در مخاطب در نظر بگيريد، نه فقط افزايش بيننده را...بايد ببينيد تأثير اين برنامه در مخاطب چيست. گاهي اوقات افزايش مخاطب به قيمتي است که نمي ارزد. آن ها جذب مي شوند، اما به چه جذب شدهاند؟ به چيزي که يا منفي است و يا خنثي.
بازار