فارس/ کارگردان سريال «معماي شاه» گفت: ساعت ها با بازيگر نقش امام (ره) حرف زدم و اول جهان بيني خودش را مورد بررسي قرار دادم. واقعيت امر اين بود کسي که مي خواهد چنين نقشي را بازي کند بايد به آن شخصيت اعتقاد داشته باشد.
تا به حال فيلم و سريال هايي با حضور و درباره امام خميني (ره) ساخته شده است که هر کدام به نوبه خود سعي داشتند تا بُعدي از شخصيت امام را به نمايش بگذارند. در اين ميان «معماي شاه» تنها سريالي است که به صورت گسترده به زندگي اين شخصيت بزرگ انقلابي پرداخته است. به مناسبت سالروز ارتحال بنيان گذار انقلاب اسلامي امام خميني (ره) با محمدرضا ورزي کارگردان اين سريال تاريخي درباره جزئيات انتخاب بازيگر شخصيت امام (ره)، حفظ منويات اين شخصيت بزرگ تاريخي، بازخوردهاي مردم و ... گفتوگو کرديم.
** شما شخصيت امام خميني (ره) را فقط در سريال «معماي شاه» داشتيد؟
- بله و در سريال هاي قبليم به آن مقطع حضور امام در کشور ورود نکرديم.
** چطور شد که تصميم گرفتيد شخصيت امام (ره) را در سريال «معماي شاه» بياوريد؟
- اين اتفاق براي اولين بار مي افتاد و اتفاق بسيار حساسي بود يعني مي توانست تاثير معکوس هم داشته باشد. به طور معمول اتفاق هايي که براي اولين بار در کارهاي نمايشي رخ مي دهد، مقداري فضاي ريسک پذيري اش زياد است. اما من احساس مي کردم ارزشش را دارد که برايش زمان بگذاريم و مقاومت کنيم و حتي توجيهاتي براي مسئولين امر داشته باشيم. خوشبختانه مديراني که در آن سالها براي اين اتفاق تصميم گرفتند هوشمندانه اين تصميم را گرفتند و همينجا جا دارد از آقاي مهدي فرجي و علي دارابي و مهندس ضرغامي تشکر کنم که حمايت کردند اين اتفاق بيفتد وگرنه ممکن بود در اثر محافظه کاري مسئول مربوطه اين اتفاق صورت نگيرد.
** يعني مي خواهيد بگوييد جسارت مي خواست؟
- بله به شدت اما خب پشتوانه اين دوستان و مديران با تمام قدرت پشتيباني کردند تا اين اتفاق به درستي بيفتد و خداراشکر خروجي اش هم آبرومندانه شد چه در خصوص شبيه سازي، تصوير و صدا.
** چقدر طول کشيد تا به طور قطع گزينه نهايي نقش امام (ره) انتخاب شد؟
- تقريبا شش ماه طول کشيد که به اين رسيديم کدام بازيگر بايد اين نقش را بازي کند. نمي توانم نام ببرم اما ۵ نفر براي ايفاي نقش امام (ره) تست شدند و پنجمين نفر آقاي شکرخدا گودرزي بود.
** آقاي گودرزي چه ويژگي هايي داشت که براي اين نقش انتخاب شد؟
-احساس کردم او فردي فرهيخته، با سواد، بينش خاصي داشت و خودش نويسنده و کارگردان تئاتر بود.
** يعني شخصيت دروني او براي شما مهم بود؟
- بله دقيقا برايم مهم بود که نگاهش چه طور نگاهي است. ساعت ها با او حرف زدم و اول جهان بيني خودش را مورد بررسي قرار دادم. واقعيت امر اين بود کسي که مي خواهد چنين نقشي را بازي کند بايد به آن شخصيت اعتقاد داشته باشد.
** و آقاي گودرزي به شخصيت امام (ره) معتقد بود؟
- بله خيلي زياد.
** چطور با آقاي گودرزي آشنا شديد؟
- در سال ۹۱ امير دژاکام تئاتري به نام ساقي را روي صحنه برد و آقاي گودرزي در اين نمايش نقش شاعري را بازي مي کرد که در مدح امير المومنين شعر مي سرود.
** نمايش «ساقي» را به اين نيت ديديد که بازيگر نقش امام (ره) را از ميان بازيگرانش انتخاب کنيد؟
- نه، از آنجايي که با آقاي دژاکام دوست هستم اغلب کارهايش را مي بينم و براي تماشاي اين اثر هم از من دعوت کردند. آن زمان آقاي عجمي دستيارم کنارم نشسته بود و يک لحظه روي نحوه بيان شکرخدا گودرزي متمرکز شدم که چقدر با احساس و تاثيرگذار شعر مي گويد و قامت، صورت، پيشاني برجسته و بلندي که داشت باعث شد همان جا به يکباره به دستيارم بگويم، امام را پيدا کردم!
** آن زمان شما در مرحله پيش توليد «معماي شاه» بوديد؟
- بله، اواخر پيش توليد بوديم و به دنبال بازيگري بوديم که قرار است شخصيت امام را بازي کند. روز اول که تئاتر را ديدم و تمام شد دو روز فکر کردم و بعد به آقاي دژاکام گفتم که مي خواهم دوباره براي ديدن تئاتر شما بيايم و او خيلي تشکر کرد از اين حيث که خيلي ممنونم دوباره مي خواهي تئاترم را ببيني و به او گفتم اگر امکان دارد صندلي سمت راست سالن تئاتر شهر را به من بده. دفعه اول صندلي وسط نشسته بودم.
براي بار دوم به سالن تئاتر شهر رفتم و روي صندلي سمت راست نشستم و اين بار ديگر فقط آقاي گودرزي را در نمايش مي ديدم و ديگر هيچ بازيگر ديگري را نمي ديدم. بعد که تمام شد دو روز ديگر به آقاي دژاکام گفتم مي خواهم دوباره تئاترت را ببينم و تعجب کرد و گفت اولين بار است که مي بينم يک نفر تا اين اندازه علاقه مند است و من هم تائيد کردم و گفتم اگر مي شود اين بار صندلي سمت چپ و درست نزديک ترين محل به سن سالن تئاتر شهر را به من بده و عليرغم مخالفت هايي که داشت و مي گفت آنجا جاي خوبي نيست اما قبول نکردم و گفتم من همان صندلي را مي خواهم و رفتم نشستم و بعد از پايان نمايش گفتم که به آقاي گودرزي بگوييد به دفتر من بيايد. وقتي به دفتر آمد گفتم معمولا براي بازي در سريال و فيلم به شما متن مي دهند، گفتوگو مي کنند و چنانچه به تفاهم رسيدند، تست گريم انجام مي شود. اما اينجا ما مي خواهيم شما اول تست گريم شويد. اشکالي دارد؟ آقاي گودرزي تعجب کرد و گفت نه.
** آقاي گودرزي مي دانست که قرار است براي کدام شخصيت اين سريال گريم شود؟
- نه هنوز نگفته بودم و گفتم شما حالا به اتاق گريم بياييد متوجه مي شويد که موضوع چيست و قبول کرد. تا به اتاق گريم آمد روي آينه عکس حضرت امام (ره) قرار گرفته بود و با ديدنش تعجب کرد و شوکه شد.
** حتي نمي دانست که شما به دنبال بازيگري براي ايفاي نقش امام (ره) هستيد؟
- نه، شوکه شده بود و وقتي متوجه شد خيس عرق شد. در هر حال آقاي خلج گريمور سريال مشغول گريم شد و زماني که بعد از ۴ ساعت گريم به پايان رسيد با آقاي گودرزي خداحافظي کرديم چونکه هميشه بعد از تست گريم ها ساعت ها مي نشستيم و با آقاي خلج درباره گريم ها صحبت مي کرديم و در اين مورد هم طي صحبت هايمان ايرادهايي که در گريم وجود داشت را با هم در آورديم. در ادامه تست دو و سه و چهار هم انجام شد.
** بعد از پايان تست اول وقتي آقاي گودرزي خود را در آينه ديد چه گفت؟
- اصلا شوکه شده بود و مي گفت اين قصه به چه شکل است؟ و گفتم حالا قرعه به نام تو افتاده است و اقبالت گفته. خلاصه که بعد از ۲۵ بار تست گريم در ۶ ماه و زماني که مطمئن شديم که گزينه نهايي مان است، اولين سکانس جلوي دوربين رفت.
** و اينکه چرا صداي شخصيت امام (ره) را به عهده بازيگر نگذاشتيد؟
- آقاي گودرزي خيلي اصرار داشت که صداي شخصيت هم صداي خودش باشد اما من مخالفت کردم و گفتم باور مخاطب مهم است و خدا رحمت کند مرحوم بيژن عليمحمدي آمد و صداي امام (ره) را اتود کرد.
** و در ادامه چه شد؟
- يکسال با همان يک سکانسي که تصويربرداري کرده بوديم کلنجار مي رفتيم و به افراد مختلف نشان مي داديم و درباره آن مطالعه مي کرديم و اين پروسه يکسال طول کشيد. بعد از يکسال گفتم که آن سکانس هايي که گرفتيم را دور مي ريزيم و از آنجايي که يک جاي کار اشکال داشت و متوجه آن شده بودم، بعد از اين يکسال شروع به ضبط کردن سکانس هايي شديم که حضرت امام (ره) قرار بود حضور داشته باشند و نتيجه شد آن چه که ديديد.
** چرا آن سکانس ها را دور ريختيد؟
- وقتي آقاي گودرزي را جلوي دوربين برديم به اندازه دو سکانس تصويربرداري کرديم و يکسال از کار فاصله گرفتم تا اشکال هاي کار را ببينم و در اين مدت خطاهايي که در گريم و بازي وجود داشت را متوجه شدم و در جهت رفعش برآمدم. بعد از اين مدت دوباره همين دو سکانس را به علاوه مابقي سکانس هاي شخصيت امام (ره) ضبط کرديم.
** براي انتخاب بازيگر نقش امام چقدر با خانواده ايشان هم فکري کرديد و چقدر نظرشان براي شما مهم بود؟
- ما با خانم فاطمه طباطبايي عروس حضرت امام مشورت هاي بسياري کرديم حتي عکس تست گريم را برايشان فرستاديم و با آقاي گودرزي خدمتشان رفتيم که در آن مقطع از کار راضي بودند. در ادامه خدمت آقاي سيد حسن خميني و سيد علي خميني رفتيم و مشورت هايي کرديم و آنها نيز توصيه هايي به ما داشتند. همچنين ديدارهايي با صادق طباطبايي، سيد جعفر کريمي، حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني و حجت الاسلام رحيميان که از نزديکان امام بودند نيز داشتيم.
** آن لحظه که به طور قطعي به آقاي گودرزي گفتيد که قرار است اين نقش را بازي کند چه واکنشي داشت؟
- همانطور که گفتم شوکه شده بود و يک جورهايي باورش نمي شد. در همين مدت مطالعه هاي زيادي درباره شخصيت امام (ره) داشت و روي اين شخصيت کار کرد و زحمت کشيد، شايد بهتر باشد بگويم به اندازه همان يکسالي که ما فاصله گرفتيم او مدام در حال تحقيق و مطالعه بود و پلان هاي واقعي و فيلم هاي سخنراني امام را روي پرده بزرگ برايش نمايش مي داديم و تمام حالات، ويژگيها، سکنات و ... را در وجود خود ضبط کرد و به گونه اي شد که وقتي شکرخدا گودرزي را با گريم و لباس شخصيت امام (ره) به قم و نزد مرحوم سيد جعفر کريمي که از نزديکان امام (ره) بود و اخيرا به رحمت خدا رفت، بردم آقاي کريمي خشکشان زد و آنقدر حال به خصوصي پيدا کرد که من به آقاي گودرزي گفتم وقتي به داخل اتاق آقاي کريمي مي آيي، امام (ره) باش و خودت نباش و آنقدر مرحوم سيد جعفر خوشحال شد که شروع به حرف زدن کرد و کتابش را به من هديه داد.
** آقاي گودرزي از قبل چقدر روي شخصيت و زندگي امام (ره) مطالعه داشت و اين براي شما مهم بود؟
- پيشنهادي که به او دادم اين بود که ابتدا اشعار امام (ره) را مطالعه کند و اول ابعاد عرفاني شخصيت امام (ره) را دريابد و بعد به سراغ شخصيت سياسي امام برود و اين قراري بود که با هم گذاشتيم. بعد از آن به سمت ابعاد سياسي، فقهي و مذهبي شان رفتيم يعني در مورد مرجعيت امام (ره) به طور کامل شناخت پيدا کرد همچنين شخصيت سياسي شان و ... و در کل شخصيت امام (ره) را به طور کامل شناخت بعد جلوي دوربين آمد.
** حين تصويربرداري بازخوردهايي از مردم هم داشتيد؟
- امام (ره) سخنراني در حياط منزلشان در قم داشتند که بايد با حضور طلبه ها انجام مي شد. همان سخنراني که مي گفتند: «علماي اسلام به داد اسلام برسيد». براي همين سکانس ما واقعا طلبه ها را از مدرسه هاي مختلفي به آنجا آورده بوديم. لحظه اي که امام مي فرمودند «رفت اسلام» طلبه ها بايد گريه مي کردند و آنقدر اين کاراکتر را باور کرده بودند که به طور طبيعي و واقعي گريه کردند و ما هيچ تصنعي در کار نديديم و خودمان هم تحت تاثير قرار گرفتيم. ديگر به گونه اي شده بود که تصويربرداري ما سخت شده بود و از اقصي نقاط قم براي ديدن امام به صحنه تصويربرداري مي آمدند. حتي مسجد شيخ انصاري واقع در نجف را بازسازي کرديم و ما که داخل دکور مشغول ضبط بوديم مي ديديم که چه جمعيتي بيرون ايستاده که امام را ببيند.
** و مي توانستند کاراکتر امام را ببينند؟
- نه نمي توانستيم فقط به اندازه يک لحظه که در را باز مي کرديم دست تکان مي دادند. براي خودمان خيلي جالب بود انگار که بايد همان طور از هنرپيشه نقش امام محافظت مي کرديم و در مسيرهايي که بايد از هتل با گريم و لباس از حرم عبور مي کرديم و به مسجد اعظم قم مي رسيديم کمي کارمان را سخت تر مي کرد.
** چند روز در مسجد اعظم ضبط داشتيد؟
- ما دو هفته در قم کار مي کرديم. در مسجد اعظم، منزل حضرت امام، مسجد سلماسي و ... تصويربرداري داشتيم.
** حضور شخصيت امام در اين سريال چند سکانس بود؟
- خيلي فکر کنم حدود ۶۰ سکانس چراکه حضور امام در آن زمان بسيار برجسته بود.
** قبل از اينکه سريال «معماي شاه» را بسازيد چقدر شخصيت امام را مي شناختيد؟
- به دليل علاقه فردي خودم به اين شخصيت چون اين شخصيتي برجسته در جهان بود و بحث ايران و انقلاب اسلامي در مرحله دوم است. مرحله اول برجستگي شخصيت علمي، سياسي و حتي امام يک فيلسوف بود. من از خيلي سال هاي دور کتاب نهضت امام خميني سيد حميد روحاني را خوانده بودم و کتاب تاثيرگذاري است و يکي از منابع پژوهشي من بود. قبل از ساخت معماي شاه نسبت به امام شناخت خوبي داشتم و در تمام زندگي امام ورود پيدا کرده بودم و تحقيق و مطالعه داشتم. روي اشعارشان مطالعه داشتم و به اشعارشان علاقه مند بودم و حتي يادم است در دوره اي که دبيرستان بودم شعر (من به خال لبت اي دوست گرفتار شدم) که از اشعار امام بود را به صورت سرود در آورده و در مدرسه خوانديم. مي خواهم بگويم از زماني که سن کمي داشتم به امام علاقه مند بودم.
امام جزو شخصيت هايي است که هر آدمي از کودکي به او علاقه مند مي شود و جزوي از خاطره هاي کودکي و نوجواني ما است و در همه احوالات با هم زندگي کرديم. يکي مي پرسيد شما امام را از نزديک ديديد؟ گفتم بله ميليون بار ايشان را از نزديک ديدم منتهي نه با چشم جسماني خودم يک وقت هايي آدم کسي که محبوبش است و دوستش دارد را با قلبش مي بيند و من هميشه اينطور بودم و بسياري از افراد هم به اين شکل بودند و هستند. فکر مي کنم بسياري از مردم اين شناخت را نسبت به امام پيدا کردند حداقل در ۸ سال دفاع مقدس شما منويات ايشان را از ايوان جماران مي توانستيد به وضوح ببينيد.
** بعد از ساخت سريال «معماي شاه» چقدر اين شناخت تغيير و وسعت پيدا کرد؟
- فرقي برايم نمي کرد. علاقه من همان علاقه اي بود که از قبل در وجودم شکل گرفته بود. شناخت لازم و کافي درباره شخصيت ايشان داشتم و بعد به سراغشان رفتم.
** براي دوبله صداي اين شخصيت چرا مرحوم بيژن عليمحمدي را انتخاب کرديد؟
- از قبل او را مي شناختم و مي دانستم که حنجره طلايي دارد و در تنوع صداهايي که تا آن زمان گفته بود ترديد نداشتم. حتي قبل از اينها او را پيش آقاي سيد حسن خميني بردم و آقاي خميني در ابتدا صداي بيژن را گوش کرد و بلافاصله گفت خودش است! بعد صدا را نزد آقاي هاشمي رفسنجاني برديم و گفت: خود امام است! و حتي يک ذره با صداي ايشان تفاوت ندارد و با علم بر اين قضيه ما حضور بيژن را در اين سريال قطعي کرديم که اتفاقا يکي از کارهاي برجسته او شد.
** ضبط سکانس هاي امام چند روز طول کشيد؟
- در طول يکسال بعد از دور ريختن قبلي ها اين ها را ضبط کرديم. يک وقت هايي يک ماه فيلمبرداري مي کرديم و سه ماه کار نمي کرديم و در اين زمان استراحتي هم به بازيگر نقش امام مي داديم براي اينکه براي هر جلسه ۴ ساعت گريم مي شد و در طول مدت بازي اش نمي توانست غذا بخورد!
** فکر مي کنيد از اين امتحان سربلند بيرون آمديد؟
- بله خودم اين احساس را دارم حالا ديگران را نمي دانم. اين يک توفيق الهي بود و اتفاقي بود که من فکر مي کنم از دست ما خارج بود.
بازار