نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سینما و چهره ها

حسینی بای: با مشکلات مردم شوخی نمی کنم

منبع
جام جم
بروزرسانی
حسینی بای: با مشکلات مردم شوخی نمی کنم

جام جم/ حسيني باي را بيشتر با گزارش هاي بامزه و جنجالي اش مي شناسيم که بين مخاطبان پرطرفدار است و او از جمله خبرنگاراني است که در فضاي مجازي ويدئوهايش بازنشر شده و مردم با او و گزارش هايش شوخي مي کنند. تا جايي که مهران مديري هم در «دورهمي» با او شوخي کرد.

وي با گزارش هاي کنکوري اش شناخته شد، اما سال هاست که در حوزه هاي ديگر هم فعاليت مي کند و از زلزله و سيل گرفته تا سوريه و عراق در همه جا حضور دارد. خودش مي گويد همواره سعي کرده از دريچه جديدي به سوژه ها نگاه کند. کافي است نامش را در گوگل جست وجو کنيد و با ويدئوهاي بسياري از گزارش هايش رو به رو شويد. جام جم پيش از اين که به بيماري کرونا دچار شود، با او گفت و گويي پيرامون حواشي و گزارش هايش داشته که خواندن آن خالي از لطف نيست.


 شما با گزارش هاي کنکور شناخته شديد. چطور شد که تغيير حوزه داديد؟
به صورت صددرصد تغيير حوزه ندادم. يعني زمان کنکور که مي شود، به کمک بچه ها مي روم و به طور کلي از اين فضا فاصله نگرفته ام. اما خب به هر حال در حوزه خبرنگاري تغيير حوزه طبيعي است. خيلي از بچه ها در حوزه ورزشي کار مي کردند و تغيير حوزه دادند و از اين دست تغييرات زياد داشتيم.

 در گذشته گزارش هايتان بيشتر فضاي طنز داشت. اما به نظر مي رسد مدتي است تغيير رويه داده ايد. بنابراين فضاي طنزي که در گزارش هاي گذشته داشتيد، به موضوع و سوژه برمي گردد؟
شايد شرايط در آن سال ها به نسبت امروز تفاوت مي کرد. به عنوان مثال قيمت گوشت کيلويي ۱۲۰ هزار تومان نبود. البته گراني بود، اما نه تا اين حد. بنابراين با مردم در گزارش ها بيشتر شوخي مي کرديم. اما الان در اين شرايط که مردم گرفتارند، به خودم اجازه نمي دهم با آنها شوخي کنم. البته چند وقت پيش گزارشي درباره کرونا داشتم که سعي کردم در آن شوخي کنم يا اين که در گزارش حضور مردم در پارک ها سعي کردم با مردم شوخي کنم و اين فضا را ايجاد کرده باشم. اما اين روزها شوخي بايد بجا و در فضاي خودش قرار بگيرد. من همين جا از مردم عذرخواهي مي کنم که مشکلات شان حل نشده است يا اين که گزارش هاي ما باعث نشده مسائل شان رفع شود.


 جالب است که مردم وقتي خبرنگاران صداوسيما را مي بينند، گله گذاري مي کنند و تصورشان اين است که شما مي توانيد مشکلات شان را حل کنيد.
حق دارند. چون مردم ما را مي شناسند و دست شان به مسوولان که نمي رسد. گرچه هرکدام از ما سعي مي کنيم دغدغه ها و مشکلات مردم را منعکس کنيم. اما تصميم گيرنده نيستيم. ما هم از جنس همين مردم هستيم و مشکلات مان، مشکلات مردم است.

 فکر مي کنيد مثل گذشته خلاقيت در گزارش هايتان وجود دارد؟
بله من که تلاشم را مي کنم. به عنوان مثال گزارش آرايشگاه از آن دست کارها بود.

 براي گزارش موهايتان را کوتاه نکرده بوديد يا  با توجه به ظاهري که داشتيد، يکباره اين سوژه به ذهن تان خطور کرد؟
من سال گذشته تصميم داشتم گزارشي درباره آرايشگاه شب عيد بگيرم که به دليل مشغله بسيار نشد. تا اين که موضوع کرونا پيش آمد و نتوانستم موهايم را کوتاه کنم، بنابراين ايده اين گزارش شکل گرفت و خيلي هم از آن استقبال شد. پيرو سوال قبلي تان بايد اضافه کنم که فضا براي خلاقيت هست، اما بايد سعي کنيم کپي کاري نکنيم.

 شما جزو خبرنگاراني هستيد که مردم خيلي با او در فضاي مجازي شوخي مي کنند. فکر مي کنيد مهم ترين دليلش چه باشد؟
وقتي من در گزارش کنکور سراغ جوان کنکوري در خانه اش رفتم و مدل هاي مختلفي گزارش گرفتم و با آنها شوخي کردم، باعث مي شود آنها هم با من شوخي کنند و انواع و اقسام جوک ها را براي من بسازند. البته که لودگي با شوخي تفاوت دارد و مردم اين را متوجه مي شوند.

 واکنش شما در چنين موقعيت هايي چيست؟
تا زماني که در شوخي ها شخصيت آدم را زير سوال نبرند و خطوط قرمز را رعايت کنند، مشکلي پيش نمي آيد. اتفاقا به اغلب شوخي هايي که با من داشتند، خنديدم. چون نظر مردم است و من هم برايشان احترام قائلم.

 به دليل شيوه گزارش هايي که مي گيريد مدام درگير حاشيه هستيد.  به عنوان مثال قضيه بنر در نماز عيد فطر يا سيل استان گلستان که حتي مهران مديري هم با شما در برنامه اش شوخي کرد.
شايد به دليل شخصيت کاري خودم که در گزارش هايم به خصوص گزارش هاي کنکور فضاي طنز دارم، اين زمينه ايجاد شد که در بحث سيل استان گلستان با من شوخي کنند. البته زمينه سازش شوخي اي بود که آقاي مديري در برنامه «دورهمي» با من کرد. شايد اگر خبرنگار ديگري بود، اين شوخي با او نمي شد. اما من فکر مي کنم همه چيز از شوخي آقاي مديري شروع شد.

از شوخي آقاي مديري ناراحت نشديد؟
  روز اول کمي ناراحت شدم اما بعد ديدم کار آقاي مديري طنز و شو خي کردن است. بنابراين دلخور نشدم و اتفاقا کارهايشان را هم دنبال مي کنم و براي من شخصيت قابل احترامي است. البته پيش از اين چند بار در همين برنامه با من توسط شخصيت قيمت شوخي شده بود. در «خندوانه» نيز در بخش خنداننده شو يکي از خانم هاي کمدين با من شوخي کرده بود.

 خب فکر مي کنيد دليلش چيست که اين همه ديگران با شما شوخي مي کنند؟
به خودم و گزارش هايم برمي گردد. البته چون در آنها بي احترامي نبود، ناراحت نشدم. ماجراي سيل باعث شد اين شوخي ها به اوج برسد. عده اي منتقد بودند و برخي هم از اين حرکت طرفداري کردند. در صورتي که من مي خواستم با رفتن در آب، عمق ماجرا را نشان بدهم. اگر اين طور باشد از اين به بعد نبايد در بحران ها وارد ماجرا شويم و گزارش بگيريم. در حالي که کار خبرنگار همين است. اولين نفري که وارد بحران ها مي شود و به دل حادثه مي رود، خبرنگار است.

 با اين حال چه مي کنيد که در موقعيت هاي  خاص مثل گزارش بعد از زلزله تهران هم فضا را تلطيف کرده و استرس را از مردم دور کنيد و هم به رسالت خبرنگاري تان عمل کرده باشيد؟
ما سعي مي کنيم آنچه که هست را نشان بدهيم. در بعضي گزارش ها شرايط براي طنز وجود دارد. مثل چادرهايي که در خيابان بعد از زلزله مي زنند يا در اتومبيل مي خوابند. اما گاهي شرايط به گونه اي است که اصلا امکان شوخي وجود ندارد. مثل زلزله کرمانشاه که خانه هاي مردم خراب شد و نمي شد با اين مساله شوخي کرد. بنابراين باتوجه موضوع، مي توان با مسائل مختلف در گزارش ها شوخي کرد.

 خودتان را خبرنگار موفقي مي دانيد؟
اين را بايد مردم بگويند.

 اصولا تعريف خبرنگار موفق چيست و خبرنگار موفق چه کسي است؟
کسي که مردم قبولش داشته باشند.

 به نسبت گذشته مردم خبرنگاران صداوسيما را بيشتر مي شناسند. معمولا در برخوردهايشان شما را با چه عنواني خطاب مي کنند؟
با نام خانوادگي من بيشتر شوخي مي کنند (مي خندد). آن هم به خاطر گزارش هاي کنکور است که اين فضا را ايجاد کرد که با من شوخي کنند. يا برخي گزارش ها مثل خانه تکاني، نيسان يا آرايشگاه. بنابراين به قول قديمي ها با يک گل که بهار نمي شود. خبرنگار هم با يک گزارش که معروف نمي شود. به هر حال زمان مي برد تا يک خبرنگار در کارش شناخته شود و مورد توجه قرار بگيرد. البته گزارش هاي عراق و سوريه هم در اين زمينه تاثيرگذار بود. براي بيننده جالب بود که در دل درگيري ها مي رفتيم و گزارش مي گرفتيم.

 البته يکي از دلايلش اين است که شما را در موقعيت هاي مختلف ديده اند. از عراق و سوريه گرفته تا گزارش طنز آرايشگاه.
بله بي تاثير نيست. به خصوص گزارش هاي مستقيم از حادثه هاي مختلف مثل سقوط هواپيما يا همان درگيري ها در عراق يا سوريه باعث مي شد مردم ببينند که در شرايط مختلف و اغلب در دل حادثه حضور داشتم.

 از خاطرات سفر به سوريه و عراق بگوييد و اين که گزارش يا صحنه اي داشتيد که به دليل خشونت قابل پخش نباشد؟
نه با چنين مساله اي رو به رو نشدم. اما در عراق که بودم، جليقه ضدگلوله مي پوشيدم و بعد از چند ماه، روزي که براي مرخصي مي رفتم، جليقه را به يک مترجم عراقي دفتر خبري بغداد دادم که گفت اين جليقه اصلا آهن ندارد و من هم متوجه نشده بودم. با خيال راحت جلو مي رفتم و در موقعيت هاي حساس قرار مي گرفتم. البته آن موقع مجرد بودم اما خانواده ام خيلي نگران مي شدند و مادرم هر روز با من تماس مي گرفت.
 با وجود نگراني هاي خانواده و حالا که متاهل هستيد،
 
باز هم از چنين گزارش ها و موقعيت هاي خطرناکي استقبال مي کنيد؟
بله همسرم با سفر به سوريه و عراق و گزارش از مناطق جنگي مشکلي ندارد.

 شما جزو افرادي هستيد که چندان درگير فضاي مجازي نيستيد. به هر حال لازمه کار خبرنگاري است. با مشکلي برخورد نکرده ايد؟
شايد سنتي فکر مي کنم، اما اصلا هيچ صفحه اي در فضاي مجازي ندارم. به نظرم مهم ترين اتفاقات بين مردم و در خيابان ها مي افتد، نه در فضاي مجازي. نظرات مردم و ارتباط با آنها را به جاي فضاي مجازي در مواجهه با آنها در خيابان مي گيرم.

 چطور شد در سريال «ميانبر» بازي کرديد؟
من پيشنهاد بازي در نقش خودم را در فيلم «کاتيوشا» داشتم اما نپذيرفتم. پيش از اين در مجموعه «دوقلوها» هم بازي کردم. اما بازتاب عجيبي درباره حضورم در اين دو مجموعه نديدم و نشنيدم. شايد به اين خاطر که نقش خودم که خبرنگارم را بازي کردم. اتفاقا براي نقش من سناريو نوشته بودند، اما من در هر دو مجموعه از روي سناريو بازي نکردم و بر اساس تجربياتم حضور داشتم که اتفاقا کارگردان خيلي هم استقبال کرد و با يک برداشت سکانس من را گرفت.

در طول اين سال ها گزارش خنثي هم داشتيد که ديده نشده باشد؟
بله. البته خيلي حضور ذهن ندارم که دقيقا به گزارش خاصي اشاره کنم. اما بعضي گزارش هاي روتين خبري که کار مي کنم خيلي ديده نمي شود. اما من به کارم عشق مي ورزم و براي گزارش هايم تلاش مي کنم تا جذاب باشند و مردم دوست داشته باشند. چون از کودکي عاشق اين کار بودم.

 برايم جالب است که شما با اين علاقه به کار خبر چرا در رشته تاريخ تحصيل کرده ايد؟
من فوق ليسانس رشته ارتباطات قبول شدم، اما فرصت نکردم بروم. زماني که کنکور دادم فکر نمي کردم روزي خبرنگار شوم.

 البته که از پشت ميزهاي دانشگاه نمي توان خبرنگار شد.
 تلفيق تجربه و تحصيل به خبرنگار کمک مي کند و نمي توان هيچ کدام را کتمان کرد. اما افزودن علم در اين کار خيلي به کار خبرنگار مي آيد.
 
دو هفته قرنطينه
بعد از گفت وگوي ما با حسيني باي، وي دچار کرونا شد. با او تماس گرفتيم و جوياي حالش شديم: کمي تنگي نفس دارم و از زماني که تست دادم و متوجه شدم بيمارم، سر کار نرفتم و در منزل قرنطينه هستم و استراحت مي کنم. تا بعد از دو هفته تست مجدد بدهم که اگر منفي شد، مجدد سر کار بروم. اما پزشک گفت که اگر شرايطت حاد شد، به ما اطلاع بده. به هر حال مشخص بود به خاطر گزارش هاي مختلفي که در سطح شهر در اتوبوس و مترو و بازار مي گرفتم، ممکن است بيمار شوم و در اين چند ماه اين اتفاق براي من قابل پيش بيني بود. اما خب شغل ما اطلاع رساني تحت هر شرايطي است و خبرنگاران بايد هميشه در صحنه حاضر باشند.

ترين هاي گزارش از نگاه حسيني باي
جنجالي ترين گزارش من مربوط به سيل استان گلستان بود و تلخ ترين و سخت ترين گزارش درباره غسالخانه و کرونا بود که تا يک هفته روح و روان من را به هم ريخته بود. به دليل نگراني اي که وجود دارد، من هر دو هفته يک بار تست کرونا مي دهم. به دليل رسالتي که داريم، نمي توانيم گزارش ها را انتخاب کنيم. يک جا خطر داعش است و جاي ديگر بيماري کرونا. خطرناک ترين گزارشي هم که تا به حال داشتم، مربوط به سفر عراق و سوريه بود. چون زمان بسيار خطرناکي بود و من و تصويربردارمان پيش از گزارش دعا مي خوانديم. از طرفي به خاطر تصاويري که از درگيري ها ديده بودم تا مدت ها حالم مساعد نبود و پزشکان سفر به اين مناطق را براي من منع کرده بودند. اما علاقه و عشقي که به کارم دارم اين جسارت را به من مي دهد که در هر شرايطي کارم را انجام بدهم.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره