محمدرضا گلزار، آخرین بازمانده سوپراستارهای سینمای تجاری

سينما ايدهآل/ چرا سينماي تجاري ايران بعد از محمدرضا گلزار نتوانست سوپراستار تازهايي کشف و معرفي کند؟
سينماي ايران در دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد بهترين موقعيت را در ارتباط با مخاطب داشت، اين سينما در ساخت آثار پرفروش به قدرتي رسيده بود که علاوه بر ساخت فيلمهايي که صاحب يک نگاه اجتماعي بودند، همزمان تهيهکنندگاني داشت که فرمول کشف چهره و معرفي ستاره را در دست داشتند.
از جايي به بعد اما سينماي تجاري ايران از مسيرش منحرف شد، برچسب ها و تهمتهاي بازيگرانش را به سمت فيلمهاي هنري و جشنواره ايي و سوداي سيمرغ برد و تهيهکنندگانش آنقدر اعتماد به نفسشان را از دست دادند که يا دست از کار کشيدند سراغ فعاليتهاي ديگر رفتند يا به محافظهکارانه ترين شکل به فکر بازگشت سرمايه بود.
محمدرضا گلزار اما آخرين بازمانده سوپراستارهاي سينماست که برخلاف همنسلانش به جاي پشيمان بودن از مسيري که در سينما داشته اتفاقا تلاشش را براي حفظ جايگاهش به عنوان سوپراستار کرده است، انتخابهايش بر اساس اين بوده که گروه مخاطبان و طرفدارانش را راضي نگه دارد و اگر هم سراغ نقش متفاوتي رفته بلافاصله يک فيلم پرمخاطب بازي کرده است، پولساز بودن و کمک به صنعت سينما برايش مهم بوده، چه در اجرا چه در خوانندگي و چه بازيگري در شبکه خانگي جايگاهش به عنوان يک ستاره را مدنظر داشته و سعي کرده از اين جايگاه براي کمک به صنعت نمايش استفاده کند.
چه موافقش باشيم چه مخالفش محمدرضا گلزار آخرين سوپراستار سينماي ايران است که با هوش و تلاش خودش تا امروز جايگاهش را از دست نداده، در شرايطي که فروش فيلمهاي برخي همنسلانش به زير پانصد ميليون تومان رسيده و ترجيح دادهاند کارشان در حوزه تهيهکنندگي ادامه دهند او همچنان اميد گيشه سينماهاست و خبر حضورش در شبکه خانگي از همين حالا کنجکاوي برانگيز ميشود. سينماي ايران مدت هاست ستارهايي در سطح رضا گلزار معرفي نکرده و او همچنان اميد گيشه و جذب مخاطب فيلمسازان است.