ابتکار/ شايد بسياري سيماي مرحوم هادي اسلامي، پيرمرد عاشقپيشه فيلم «خواستگاري» را به ياد داشته باشند که در داستان، به شخصيتي با بازي ثريا قاسمي که با پسر، عروس و نوهاش در همسايگي آنها زندگي ميکند، علاقه مند ميشود و خواستگاري او، با توجه به مخالفت فرزندان هر دو نفر، بهويژه پسر زن، مشکلاتي را به وجود ميآورد.
مهدي فخيمزاده، اين فيلم را در سال 1368 ساخته و طنز موقعيت، آن را به فيلمي طنز اجتماعي تبديل کرده است. با اين حال تابوي ازدواج سالمندان، 30 سال بعد از ساخته شدن چنين فيلمي هنوز ادامه دارد.
ديروز، سياوش شهريور، فرماندار شميرانات، در جلسه شوراي سالمندان اين شهرستان که در دانشگاه بهزيستي و توانبخشي برگزار شد، به موضوعي اشاره کرد که کمتر از آن سخن گفته ميشود. وي در اين نشست با ابراز تاسف نسبت به وجود فضاي ياس، نااميدي و افسردگي در تمامي حوزههاي سني به خصوص دوره سالمندي، عنوان کرد: «در همين راستا بهزيستي و ساير ارگانهاي ذيربط بايد مسئله ازدواج سالمندان را تسهيل کنند.
به عبارت ديگر بايد در حوزه ازدواج سالمندي تابوشکني شود چرا که اين تابو نه از نظر شرعي، نه از نظر قانوني و نه علمي قابل قبول نيست». شهريور با بيان اينکه جامعه ما در آغاز ورود به يک جنبش سالمندي است، اظهار کرد: «مسئلهاي که جنبش سالمندي را در کنار تمامي مشکلات آن بااهميت ميکند، اين است که متاسفانه جامعه ما در برخورد با اين مسئله سردرگم و فاقد يک برنامهريزي مشخص و منسجم است».
وي با بيان اينکه امروز بخش اعظمي از جامعه سالمندي ما قابليت بهرهمندي از تسهيلات حوزه بهداشتي و توانبخشي را داراست، عنوان کرد: «با اين حال هنوز عملا نتوانستيم ظرفيتهاي بهداشتي را با اين گروه گره بزنيم. به عنوان نمونه در حوزه تنهايي و فراغت سالمندان نه سياستگذاري درستي شده و نه اقدام منسجمي صورت گرفته و يا در حوزه مسکن و نگهداري سالمندان دچار نوعي تغافل تاريخي شدهايم».
فرماندار شميرانات تاکيد کرد: «بايد حوزه سالمندي را از بينشهاي سلبي و سخت ايدئولوژيک جدا کنيم؛ بهعنوان نمونه با شاد و مفرحسازي فضاي پارکها، محيط مناسبي براي حضور سالمندان فراهم کنيم تا از لاک تنهايي خود خارج شوند».
طبق آمارهاي منتشر شده سازمان ثبتاحوال کشور، روزانه ۳۲ سالمند در کشور ازدواج ميکنند. با وجود اين که اين آمار نسبت به گذشته رشد داشته است، اما هشدارهاي پياپي کارشناسان حوزه روانشناسي و مسائل اجتماعي، نشان ميدهد که چنين آماري با شرايط مطلوب نسبت به آمارهاي سالمندان مجرد فاصله دارد و دستگاههاي مسئول بايد درباره آن چارهانديشي کنند.
به گفته رئيس مرکز تحقيقات سالمندي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، بر اساس اطلاعات مرکز آمار ايران در سال 96، در حالي که 99 درصد سالمندان، سابقه حداقل يک بار ازدواج را در گذشته داشتهاند، 9 درصد مردان سالمند و 49 درصد زنان سالمند بدون همسر و تنها زندگي ميکنند؛ اين در حالي است که بيش از 70 درصد مردان تنهاي سالمند و 30 درصد از زنان تنهاي سالمند، احساس نياز به ازدواج مجدد را ابراز کردهاند.
براساس نتايج بررسي پژوهشگران که در نشريه آمريکايي سلامت جامعه به چاپ رسيده، آن دسته از مردان و زناني که در سنين سالمندي همسر دارند و در کنار او زندگي ميکنند، از نظر وضع سلامت در شرايط بهتري قرار دارند و بيشتر از سالمندان مجرد تحت مراقبتهاي بهداشتي پزشکي قرار ميگيرند.
در همين تحقيقات عنوان شده است که زندگي کردن در کنار همسر براي سلامت سالمندان نيز مفيد است؛ پژوهشگران با بررسي چندين ساله بر روي بيش از 13 هزار زن و مرد بالاي 65 سال به اين نتيجه رسيدند: سالمنداني که در کنار همسر خود زندگي ميکنند، اميد به زندگي بيشتري دارند و آزمايشهاي دورهاي نظير غربالگري سرطان روده بزرگ، اندازهگيري فشارخون، ميزان کلسترول و قند خون و… را بهموقع انجام ميدهند.
بر عکس سالمندان مجرد، زياد به کنترل سلامت خود علاقهمند نيستند و علايم افسردگي در آنان بيشتر مشاهده ميشود، در حالي که سالمنداني که همسر دارند، از روحيه بانشاطتر و اعتمادبهنفس بيشتري برخوردارند.
همچنين بر اساس اين پژوهش، افرادي که در طول پنجسال فاصله ميان دو مصاحبه درباره شرايطشان ازدواج کردند، در مصاحبه دوم بهبود وضعيت روانيشان را نسبت به آنهايي که ازدواج نکرده بودند، گزارش دادند.
آنها در يک مقياس 84 نمرهاي افسردگي به طور متوسط 3/42 نمره پايينتري پيدا کرده بودند .وقتي محققان ميزان تاثير ازدواج را بر حسب افسرده بودن در شروع تحقيق در افراد مورد آزمايش اندازه گرفتند، نتايج حاصل بر خلاف انتظارشان بود؛ زيرا افراد افسردهاي که ازدواج کرده، نسبت به افراد افسردهاي که ازدواج نکرده بودند به طور متوسط 7/56 نمره کاهش نشان مي دادند، در حالي که اين کاهش در مورد افراد شادي که ازدواج کرده بودند تنها 87/1 نمره بود.
به عبارت ديگر ازدواج تقويت رواني بسيار بيشتري در افراد افسرده ايجاد کرده بود تا افراد شاد. البته به گفته مشاوران خانواده، سالمندان پا به سن گذاشتهاي که ممکن است دچار مشکلات عصبي باشند و در صورت ازدواج، موجب تخريب روحيه فرد مقابلشان نيز شوند، بهتر است از ازدواج صرفنظر کنند، زيرا ازدواج پديدهاي است اجتماعي و بسيار مهم که بايد بر اساس اصول صحيح شکل گرفته باشد تا سبب تعالي جسمي و روحي آنان شود.
سبک زندگي امروز با تعداد فرزندان کمتر و زندگي شلوغ و پرمشغله، باعث شده است که فاصله فرزندان و والدينشان بيشتر شود. در نتيجه در صورت تنهايي يکي از والدين، احساس تنهايي بيشتر هم ميشود. سبک زندگي دهههاي اخير، همچنين احساس نياز به استقلال را در سالمندان بالا برده است.
به همين دليل است که در جامعه مشاهده ميشود علاقه سالمندان به زندگي با فرزندانشان براي انجام مراقبتهاي لازم کمتر از گذشته است و ترجيح ميدهند خانه و زندگي جداگانه و مستقل خود را داشته باشند.
در چنين شرايطي، فارغ از استثناها، شايد ازدواج سالمندان تنها، بهترين راه براي کاهش مضرات تنهايي يک سالمند محسوب شود. کارشناسان حوزه روانشناسي، اصليترين راهبرد ارتقاي سلامت روان در مقابله با چالش تنهايي ميدانند و بر اساس پژوهشهاي متعدد، زوجهاي سالمند، عموما شادتر از زوجهاي جوان هستند و اختلافات کمتري با يکديگر دارند و همچنين لذت بيشتري از جنبههاي مختلف زندگي ميبرند. در عين حال مسئله جنسي و نياز جنسي در روابط سالمندان مرکزيت کمتري داشته و روابط دوستانه و عاطفي بخش اصلي ويژگي ارتباط بين آنها است.
طلاق و جدايي در سالمندان کمتر اتفاق ميافتد و ازدواجشان تحت تاثير عوامل خارجي کمتري قرار ميگيرد و بنابراين، ميزان ناسازگاري و هيجانات منفي آنها کمتر بوده، عاطفه و مهرباني بيشتري نسبت به ساير گروههاي سني از جمله جوانان و ميانسالان دارند.
علاوه بر اين، ازدواج مجدد سالمندان به دليل همراهي با تجربيات ارزنده از زندگي مشترک قبلي و به دور از هوا و هوس به عنوان يکي از بهترين انواع ازدواجها است.
تامين نيازهاي عاطفي، روحي و رواني سالمند، پيدا کردن اميد دوباره به زندگي، کاهش استرس، تنهايي و افسردگي، از بين رفتن نگراني از مرگ به علت تنهايي، کاهش مرگ و مير در سالمندان متاهل و برخورداري از طول عمر بيشتر، ارتقاي سلامت جسمي، رواني، اجتماعي و بهبود کيفيت زندگي، تامين نياز جنسي، عدم ارجاع سالمند به مراکز نگهداري و سراي سالمندان،کاهش هزينههاي نگهداري سالمند در منزل و کاهش فشارهاي روحي، رواني و فيزيکي فرزندان و خانواده يا کاهش خشونت عليه سالمندان از جمله جنبههاي مثبت ازدواج مجدد و زندگي مشترک در دوران سالمندي است.
هرچند گاه به گاه پيامهاي تبليغي درباره شرايط تنهايي سالمندان منتشر ميشود يا موضوع ازدواج سالمندان، سوژه فيلمها و سريالها شده است، اما لازم است کارهاي بيشتري براي تطبيق روحيه فرزندان سالمندان با ازدواج والدينشان انجام شود.
وجود مشاورههايي که بتواند سوءتفاهمها و پيش قضاوتها در اين زمينه را بشکند، لازم و ضروري به نظر ميرسد. شکستن اين باور که ازدواج سالمندان با وفاداري به همسر سابق در تضاد است، تنها با ارائه آگاهي لازم به آنها و فرزندانشان و جامعه ممکن ميشود. همچنين در شرايطي که بسياري ازدواجهاي سالمندان را با چالشهايي مثل بحثهاي ارث و مانند آن در هم ميآميزند، لازم است مشاورههاي حقوقي درباره حق و حقوق سالمندان و فرزندانشان در اين زمينه ارائه شود.
البته همه اين موارد نياز به بحثهاي رسمي و حقوقي ندارد، اما همچنان لازم است طرفين درباره موضوعاتي مثل حضور بچهها در زندگي آنها نيز به توافق برسند تا بعدها دچار مشکل نشوند. مثلا تعيين کنند که فرزندان آنها تا چه حد ميتواند به آنها سر بزند يا آيا فرزند مجرد يکي از سالمندان ميتواند با آنها زندگي کند.
در شرايطي که جامعه ايراني در آينده نه چندان دور با سونامي سالمندي روبه رو خواهد شد، به هر ترتيب شکستن تابوي ازدواج سالمندان از سخن گفتن درباره آن آغاز ميشود و شايد رسانهها بايد بيش از گذشته به آن بپردازند و البته مسئولان هم در فرهنگسازي آن بکوشند.
بازار