نماد آخرین خبر

جلب اعتماد خانواده پس از ترک اعتیاد

منبع
بروزرسانی
جلب اعتماد خانواده پس از ترک اعتیاد
هنر زندگي/ جلب اعتماد خانواده پس از ترک اعتياد چگونه اتفاق مي افتد؟ معمولا شخص مصرف‌کننده مواد پس از گذشت مدت کوتاهي از ترک و شروع درمانش انتظار دارد تا رفتار اطرافيان و خانواده‌ يک‌ شبه تغيير کند. براي مثال انتظار دارد امکاناتي را که پيش از اين از آن‌ها محروم شده بود را در اختيارش بگذارند و ديگر به او شک نکنند. اين توقع غيرطبيعي، معمولا خانواده‌ها را دچار افراط و تفريط مي‌کند. برخي خانواده‌ها تا حد زيادي به اين انتظار فرد تن مي‌دهند تا از بازگشت او به سمت اعتياد جلوگيري کنند و برخي مانند پليس هميشه آماده مچ گيري هستند تا نشانه‌هاي مصرف دوباره را کشف کنند. اما واقعا چگونه مي توان اعتماد خانواده را مجددا به دست آورد؟ اعضاي خانواده چه رفتار مناسبي در قبال عضوي که در حال بهبودي است بايد داشته باشند؟ براي دانستن پاسخ اين سوالات تا انتهاي مطلب با ما همراه باشيد. 
براي خانواده‌ام ترک مي‌کنم؟ در قدم اول بايد به اين سوال پاسخ دهيد که آيا قطع مصرف مواد به هدف جلب اعتماد و حمايت خانواده است؟ اگر اين اعتماد برنگردد يعني من شکست خوردم و دوباره به مصرف برمي‌گردم؟ يا آن که اگر خانواده به من اعتماد نکنند پس مصرف مي‌کنم و به قول معروف آش نخورده و دهن سوخته نمي‌شوم؟ اگر در لجبازي با خانواده مصرف کنم من بيشتر آسيب مي‌بينم يا خانواده‌ام؟ براي اين که به اين سوالات بهتر پاسخ دهيم بايد ارزش‌ها و اهدافي که براي آن‌ها بهبودي را شروع کرديم مرور کرده و توجه داشته باشيم که ارزش بنيادي ما براي تصميم به قطع مصرف چه بوده است. توصيه ما اين است که به دنبال ارزشي باشيد که درون شما ريشه دارد و با تغيير اعتماد اطرافيان، شما را از بهبودي نااميد نمي‌کند. خانواده به بي‌اعتمادي اعتياد دارد! اگر شما به تازگي مصرف مواد را کنار گذاشته‌ايد و برنامه بهبودي خود را پيش مي‌بريد بايد آگاه باشيد خانواده در اين مدت زمان که با اين مسئله درگير بوده چه تجاربي را از سر گذرانده است. احتمالا اعضاي خانواده و اطرافيان پس از چندين بار اعتماد کردن و پيگيري برنامه درماني شما دوباره با لغزش و عود مواجه شده‌ و از پيگيري درمان نااميد شده‌اند. اين فرايند باعث شده که خانواده هم مانند شما که به مواد اعتياد داريد و ترک آن براي شما سخت است به نوعي به بي‌اعتمادي خود معتاد شده و ترک آن براي آن‌ها سخت باشد. هم چنين ممکن است روش هايي که شما براي جلب اعتماد خانواده خود استفاده مي کنيد، درست نباشد و يا آن ها باورهاي غلطي داشته باشند که اعتماد کردن را براي آن ها دشوار کند. خوشبختانه اين پايان راه نيست. متخصصان اعتياد امروزه با استفاده از روش هايي نظير برگزاري جلسات خانواده درماني حل اين مشکل را آسان کرده اند. در اين جلسات اعضاي خانواده فرد معتاد نيز در فرايند درمان شرکت داده مي شوند و گويي آن ها نيز مورد درمان قرار مي گيرند. آيا با ترک اعتياد همه چيز حل مي شود؟ شايد تصور کرده باشيد که همه مشکلات شما ناشي از مصرف مواد باشد و اگر از مواد پاک شويد همه آسيب‌ها و زخم‌ها از بين مي‌رود اما پاکي تنها جزئي محدود از درمان اعتياد است. قسمت عمده بهبودي اعتياد، درمان مشکلات روحي و تغيير مهارت‌هاي رفتاري و ارتباطي شما است که باعث جبران آسيب‌هاي اعتياد مي‌شود. در حقيقت اعتياد ذهن را بيمار مي کند و اگر به آسيب هاي رواني ناشي از آن پرداخته نشود درمان هرگز کامل نخواهد شد. براي مثال اکثر مواد در دراز مدت باعث تحريک پذيري افراد مي شود. در نتيجه آن ها خيلي زود عصباني مي شوند و به ديگران از جمله خانواده خود پرخاشگري مي کنند. در اين شرايط حتي اگر مواد را کنار گذاشته باشيد نيازمند تمرين مهارت هايي نظير مهارت کنترل خشم هستيد تا بتوانيد در ارتباط سالمي با خانواده خود قرار بگيريد. در کنار اين مسئله شما بايد به مرور خود را با مسئوليت‌هاي جديد و سبک زندگي تازه پس از ترک وفق دهيد. سبک زندگي، تفريحات، دوستان و رفتارهاي اجتماعي زمان مصرف را تغيير دهيد تا جلب اعتماد خانواده ساده‌تر شود. در جلسات مشاوره اي که براي ترک اعتياد برگزار مي شود به تمامي اين مسائل نيز رسيدگي مي شود. اعتماد جاده اي دو طرفه براي آنکه رابطه سالمي بين فرد معتاد و خانواده اش پس از ترک به وجود بيايد تمام وظيفه ها به دوش بيمار نيست، بلکه خانواده او نيز بايد بتوانند در اين مسير تلاش کنند. متاسفانه اکثر خانواده‌هايي که با مسئله اعتياد درگير هستند اطلاعات صحيح و علمي محدودي در مورد اعتياد دارند و معمولا بيشتر اطلاعات خود را از دوستان و آشنايان غير متخصص مي‌گيرند. اين سطح اطلاعات پايين باورهاي اشتباه و شايع را درمورد عضور معتاد شکل مي‌دهد که گاهي مي‌تواند او را به مصرف دوباره مواد ترغيب کند. به همين دليل خانواده نيز بايد در جريان درمان قرار بگيرد و با کسب اطلاعات و تغيير باورهاي غلط به درمان کمک کند. در ادامه با چند نکته سعي داريم اين باورهاي غلط را اصلاح کنيم. وسوسه نشانه بي‌ارادگي نيست! برخي اعضاي خانواده تصور مي‌کنند وسوسه فرد بهبوديافته نشانه بي‌ارادگي و ثابت‌قدم نبودن در ترک مواد است. در حالي که وسوسه جزئي از بيماري اعتياد است و تا سال‌ها با فرد بهبوديافته باقي مي‌ماند. او نياز به کمک اطرافيانش دارد تا با نگراني کمتر بتواند به مقابله با اين وسوسه‌هاي سخت بپردازد. به او اين اطمينان را بدهيد که وسوسه شدنش را مي‌پذيريد، به سختي آن اذعان داريد و به حرف‌هاي او درباره احساساتش گوش مي‌دهيد. در عين حال براي مقابله با اين وسوسه ها به او روش هاي اصولي را پيشنهاد بدهيد. روان شناسان با استفاده از درمان هايي نظير درمان شناختي-رفتاري براي مقابله با وسوسه راهکارهاي عملي به فرد آموزش مي دهند. به همين خاطر در او اين انگيزه را ايجاد کنيد که از يک روانشناس متخصص در حوزه اعتياد کمک بگيرد. لغزش، جزء طبيعي بهبودي! بيشتر خانواده‌ها وقتي س از ترک لغزش عضو مبتلا به اعتياد را مي‌بينند يا حداقل به آن مشکوک مي‌شوند تصور مي‌کنند که درمان به کلي شکست خورده و راه برگشتي وجود ندارد. به همين دليل معمولا خانواده‌ها هميشه نگران هستند. اين نگراني مي‌تواند موجب مراقبت زياد و انتقال احساس گناه و شرم به فرد معتاد شود و در کنار آن احساس خشم و لجبازي او را هم فعال کند. همه اين احساسات خود مي‌توانند عوامل تحريک کننده اي براي از سرگيري مصرف مواد شود. براي پيشگيري از اين موضوع لازم است که به لغزش ها به چشم يک چالش نگاه کنيد تا يک فاجعه جبران ناپذير. نکته‌اي که بايد به خاطر داشته باشيد آن است که لغزش به خاطر خاصيت عودکنندگي بيماري اعتياد، جزء طبيعي از درمان اعتياد است. متخصصان، بيماري اعتياد را از نظر عودکنندگي معمولا با بيماري ديابت نوع 1 يا آسم مقايسه مي‌کنند. تحقيقات نشان داده است که 40 تا 60 درصد بهبوديافتگان اعتياد در جريان بهبودي برگشت مي‌کنند. اما اين اطلاعات به اين معنا نيست که ما از درمان اعتياد نااميد هستيم. بلکه با شناخت خصوصيت اين بيماري به درمان موثر‌تر مي‌پردازيم. تاثيرگذارترين روش براي مقابله با وسوسه و برگشت، انتقال احساس امنيت و پذيرش به عضو بهبودجوي خانواده است؛ تا از لغزش خود احساس گناه نداشته باشد. در اين صورت فرد مي تواند به راحتي و به اميد حمايت اين مسئله را با خانواده و درمانگر در ميان گذاشته و درمان خود را از سر بگيرد. خانواده پليسي نباشيد! بنابر اطلاعاتي که گفته شد رفتار پليسي و همراه با مچ‌گيري خانواده با هدف بهبودي و طبيعت بيماري اعتياد همخوان نيست. اين رفتارها به احتمال زياد براي فرد بهبوديافته احساس خشم و درک نشدن ايجاد مي کنند و ترغيبش مي‌کنند که دوباره مصرف کند. زياد سرويس ندهيد! برخي خانواده‌ها در برابر انتظارات فرد بهبوديافته راه افراط را پيش مي‌گيرند و گويا تمايل دارند با باج دادن از بازگشت او به مواد جلوگيري کنند. قول خريد ماشين و حل کردن مشکل سربازي فرزندشان را مي‌دهند، يا مي‌خواهند بلافاصله پس از ترک به خواستگاري دختر دلخواهش بروند. در حالي که اين روش نيز مفيد نيست و فرد بهبوديافته بايد مسئوليت طبيعي رفتار همراه با تخريب گذشته خود را بپذيرد. در ضمن سرويس دادن‌هاي فراوان و فراهم کردن امکانات بيش از اندازه امکان بازگشت به مواد و عود بيماري را بيشتر هم مي‌کند. چون فرد ياد مي‌گيرد که مسئوليت رفتار خود را نپذيرد و در آينده با کوچکترين مخالفت اطرافيان احساس ناکامي کرده به مصرف دوباره تمايل پيدا مي‌کند. خانواده هم بايد ترک کند! برخي متخصصان اعتقاد دارند خانواده‌هاي افراد معتاد هم رفتارهايي اعتيادگونه از خود نشان مي‌دهند يا آن که به اعتياد عضو بيمار خود، عادت مي‌کنند. حضور خانواده در فرايند بهبودي و شرکت در جلسات خانواده‌درماني مي‌تواند به آن‌ها در زمينه کنار گذاشتن رفتارهاي مخرب کمک کند و به اين ترتيب از احتمال بازگشت فرد به مصرف مواد نيز بکاهد. گروه‌هاي دوازده قدمي مانند NA، گروه‌هايي مخصوص خانواده‌ها در کنار جلسات خود به نام NAR-ANON تشکيل مي‌دهند که به بهبود رفتار خانواده‌ها تمرکز مي‌کند. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره