خراسان/ والدين چطور بايد حسادت کودک را به فرزند تازه متولد شده مديريت کنند؟
حسادت کردن کودک بعد از تولد فرزند جديد در يک خانواده به خواهر يا برادر تازه از راه رسيدهاش، طبيعي است اما عواملي وجود دارد که ميتواند باعث کمتر يا بيشتر شدن حسادت کودکان شود. براي مثال در خانوادهاي که فاصله سني بچهها کم است، ممکن است نسبت به خانوادهاي که فاصله سني فرزندانشان زياد است، کودکان بيشتر با هم دعوا يا به هم حسادت کنند. با اين حال، بعد از خواندن يک داستان، بيشتر در اين باره صحبت خواهيم کرد.
دخترم بعد از تولد فرزند جديدمان، بيقرار شد
رفته بودم ديدن يکي از دوستان قديميام. چون فرزند دومش به تازگي متولد شده بود، يک چشم روشني هم خريده بودم و در کنارش، يک عروسک هم گرفته بودم براي فرزند اولش، مرجان. عروسک را که دادم به مرجان، ذوق کرد و مشغول بازي با آن شد. بعد برادر نوزادش را در آغوش گرفتم و کمي به زبان کودکانه با او حرف زدم. ناگهان مرجان عروسکش را کنار انداخت و دويد سمت برادرش و يک نيشگون محکم از لپ او گرفت، جوري که حسابي قرمز شد! دوستم رو کرد به من و آهسته گفت: «ميبيني چي کار ميکنه؟ همش دنبال يه فرصت ميگرده که يه جوري حرصش رو سر اين بچه خالي کنه! اگر يک لحظه ازش غفلت کنيم يا موهاش رو ميکشه يا نيشگون ميگيره يا يه چيزي پرت ميکنه طرفش! ديگه نميدونيم باهاش چي کار کنيم؟» تعجب کردم و گفتم: «مرجان که خيلي دختر خوب و آرومي بود!؟» دوستم گفت: «بود اما الان ديگه نيست. از وقتي اين بچه به دنيا اومده به شدت عصبي و بي قرار شده. انگار شده يه بمب متحرک!» زيرچشمي نگاهي به مرجان انداختم. دوباره رفته بود سراغ عروسکش و مشغول بازي شده بود اما حواسش به ما و نوزاد هم بود! چهره معصومي داشت و يک لحظه، دلم برايش سوخت. ميتوانستم حس و حالش را درک کنم. کودکي وارد خانوادهشان شده بود و تقريبا تمام توجهي را که پيش از اين مختص او بود، به سمت خودش جلب کرده بود. ديگر نميتوانست مرکز توجه باشد، مگر با همين کارهاي عجيب و غريب! ديگر نگاهها بيشتر از اينکه به سمت مرجان باشد، به سمت نوزاد بود. مادر هم اغلب اوقات روز يا مشغول شير دادن به برادر کوچکش بود يا در آغوش گرفتن و آرام کردن گريههاي مداومش يا تعويض پوشکش و ... با خودم گفتم شايد حق داشته باشد که خشمگين باشد اما چطور ميتوانيم به او کمک کنيم با اين احساسات منفي کنار بيايد؟
چرا بچهها حسادت ميکنند؟
بيشترين ميزان حسادت را شايد «بچههاي اول» تجربه کنند زيرا تا قبل از تولد فرزند دوم، حکم پادشاه خانه را داشته و صددرصد توجه والدين را دريافت ميکردهاند اما بعد از تولد بچه دوم، حتي در ايدهآلترين حالت ممکن، تنها 50 درصد توجه والدين را ميتوانند از آن خود کنند. جالب اينجاست که هرچند معمولا کودکان وسط، کمتر از بچههاي اول و آخر توجه و محبت دريافت ميکنند يا از امکانات برخوردار ميشوند، با اين حال خيلي به خواهر و بردار کوچکتر يا بزرگتر خود حسادت نميورزند. همچنين هرچه والدين تلاش بيشتري براي برقراري عدالت بين فرزندان، چه در زمينه توجه و محبت و چه در زمينه تهيه امکانات داشته باشند، احتمالا حسادت کمتري بين فرزندان ايجاد ميشود. با اين حال و با وجود تمام تلاشهاي والدين، بازهم ممکن است حسادت –به ويژه در سنين پايين- ايجاد شود.
با حسادت کودکانمان چه کنيم؟
کودکان کم سن و سال معمولا توانايي بيان احساسات خود در قالب کلمات را ندارند و دقيقا به همين دليل که نميتوانند با زبان، احساسات خود را ابراز کنند، سعي ميکنند با اعمالشان ناراحتي خود را نشان دهند. مثلا آنها به جاي اينکه بگويند من از توجه و محبت شما به خواهر کوچکترم ناراحتم، ممکن است به او حمله کنند يا موهاي او را بکشند يا رفتارهاي پرخاشگرانه ديگري انجام دهند مانند آسيب رساندن به وسايل. والدين بايد تلاش کنند به کودکان بياموزند که احساسات خود را بشناسند و از طريق کلمات آن را بيان کنند. مثلا ميتوانيد به او بگوييد: «ميدونم از اينکه ما براي برادر کوچکت وقت زيادي صرف ميکنيم و ديگه مثل قبل نميتونيم براي تو وقت بذاريم، عصباني هستي اما کتک زدن اون مشکل رو حل نميکنه. هر وقت عصباني هستي بيا با من حرف بزن» يا بگوييد: «فکر ميکني اون نميذاره من تو رو دوست داشته باشم؟ از دستش ناراحتي؟ من هميشه تو رو دوست دارم اما خواهرت چون کوچک تره، به مراقبت بيشتري نياز داره.» يا مثلا وقتي به خاطر دفتر پاره شدهاش، برادرش را ميزند، ميتوانيد بگوييد: «از اينکه برادرت دفترت رو پاره کرده، عصباني هستي؟ من هم اگر جاي تو بودم عصباني ميشدم اما تو اجازه نداري اون رو کتک بزني. به جاي اين چه کار ديگهاي ميتوني انجام بدي؟»
در خفا هم بين فرزندانتان تفاوت نگذاريد
حتي به دور از چشم آنها به يکي بيشتر از ديگري محبت نکنيد زيرا کودکان به سرعت متوجه اين تبعيض ميشوند. نکته مهم ديگر اين که وقتي را که با يکي از کودکان خود ميگذرانيد، سعي کنيد فقط با او باشيد و به او تمرکز کنيد. در آن لحظه به کودک خود اجازه دهيد احساس کند او تنها فرزند خانواده است. وقتي با يکي به گردش ميرويد، فکرتان را معطوف فرزند ديگرتان نکنيد، دايم راجع به او صحبت نکنيد، برايش هديه نخريد و آن لحظات را به طور کامل در اختيار کودکي باشيد که با شماست.
حسادت فرزندتان را بپذيريد
يک وقتهايي هم لازم است با فرزندتان همدلي نشان دهيد و احساسات او را بپذيريد، حتي حسادت او را. براي مثال وقتي کودک شما به خاطر کادويي که خواهر کوچک ترش گرفته، ناراحت است به جاي سرزنش کردن احساس حسادتش، به او بگوييد «من هم وقتي کوچيک بودم و خواهر يا برادرم هديهاي ميگرفت، حسودي ميکردم». با اين کار او مطمئن ميشود که چنين احساساتي پذيرفتني هستند. براي آرام کردنش بگوييد: «تو هم حتما روز تولدت هديهاي خواهي گرفت».
نويسنده : زهرا وافر| کارشناس ارشد روانشناسي باليني
بازار