اطلاعات/ به بهانه هفته ازدواج خيليها درباره ازدواج صحبت کرده و مشکلات سر راه جوانان براي تشکيل زندگي مشترک را يادآوري کردند اما آنچه بلافاصله بعد از ازدواج قرار ميگيرد و همه را نگران ميکند طلاق است. به خصوص طلاق در سالهاي اول زندگي که آمارش نگران کننده شده است و با وجود راهکارهايي که هراز گاهي ارائه ميشود هنوز هم راهي برايش پيدا نشده است.
چرا طلاق ميگيريم؟
مديرکل دفتر سلامت جمعيت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت مدتي پيش اعلام کرد که ۵۰ درصد طلاقها در ايران در ۵ سال اول بعد از ازدواج رخ ميدهد و حتي طلاق در روز و هفته اول هم داريم.
مشکلات مادي، ارتباط با خانوادهها و خويشاوندان، شناخت ناکافي، انتظارات از زندگي و اتفاقهاي ناخوشايندي که بين زوجين از مهمترين دلايل طلاق در سالهاي اول زندگي است.
مطالعات نشان ميدهد ۲ سال ابتدايي ازدواج، سالهايي پرتنش هستند. در اين زمان زوج در حال شناخت ويژگيها و عادات يکديگرند، از آنجا که شيوه حل مسئله افراد با هم تفاوت دارد، به احتمال زياد حتي اگر ۲ نفر بر سر وجود مشکل با هم توافق داشته باشند بر سر راه حل به توافق نميرسند.
اين اتفاق در زوجهاي کم سن و سال بيشتر هم ميافتد چون بسياري از آنها قبل از ازدواج اختلافات و تفاوتهايي را که با هم دارند ناديده ميگيرند اما بعد از ازدواج تمام اين مسائل بحران زا ميشود. مسائلي مثل تفاوت عقيده در مسائلي ازجمله مذهب، سياست، شغل و نحوه پوشش. مشکلات جنسي هم يکي ديگر از مهمترين دلايل جدايي در سالهاي اول زندگي است. دکتر مجيد ابهري، آسيب شناس اجتماعي ميگويد: «۶۰ درصد طلاقها در مسائل جنسي ريشه دارد. در اين زمينه زوجين به دليل چارچوبهاي فرهنگي- اجتماعي دليل واقعي را بيان نميکنند و بهانههاي ديگر را پيش ميکشند.»
اختلاف بر سر خرج کردن پول از ديگر مشکلاتي است که زوجهاي تازه ازدواج کرده با آن مواجه ميشوند. در واقع انتظارات متفاوت در اين باره و ناتواني در مديريت مالي باعث بروز دلخوري ميشود.
يکي از مهمترين دلايلي که براي اين مساله و اين اختلافات اول زندگي مطرح ميشود نداشتن اطلاعات و آگاهي کافي است. نيره قشنگ روان شناس باليني ميگويد: «در واقع پيش از شروع زندگي مشترک افراد بايد مهارتهايي کسب کنند و نگرشي نسبت به زندگي مشترک داشته باشند. بايد فکر کنند چرا ازدواج ميکنند و انتظارات آنها و عملکرد آنها در اين فرايند پيچيده جديد چگونه خواهد بود.
آمارها ميگويد مهارتها کسب نميشود و اين نگرش ايجاد نميشود چون در اين صورت شاهد اين ميزان طلاق در ميان تازه ازدواج کردهها نبوديم. به معناي ديگر مشکل از آنجايي آغاز ميشود که بچههاي ما در مدارس لاجرم بايد تمام وقت خود را براي کنکور و تبديل شدن به تست زنهاي ماهر بگذارند و زماني براي يادگيري رفتارهاي ديگر و مهارتهايي که لازمه داشتن يک زندگي مشترک سالم است، نخواهند داشت. پس از آن در دانشگاه نيز اين وقت را ندارند و بلافاصله هم درگير مسائل شغلي ميشوند.»
البته شايد اين مساله از اينجا هم ناشي ميشود که جوانان امروز کمتر از طلاق ميترسند و دليلي براي ادامه زندگي با وجود مشکلات نميبينند. رسول صادقي جمعيت شناس ميگويد: «انتشار آمارهاي لحظه به لحظه طلاق در سالهاي گذشته، قبح اين موضوع را نسبت به دهههاي پيشين از بين برده است. ما با نسلي روبرو هستيم که تغييرات فرهنگي در آن رخ داده و طلاق را پذيرفتهاند.«
از مشاوره فرار نکنيم
طلاق در سالهاي اول زندگي آسيب زيادي به زوجين و خانوادههايشان ميزند. با توجه به اين آسيبها بهترين راه اين است که بدانيم چطور ميتوانيم در سالهاي اول زندگي اختلافات را به موضوعات بغرنج و غير قابل حل شدن تبديل نکنيم يا اگر زوج جواني در اطرافمان به مشکل برخوردهاند کمک شان کنيم.
گفت و گو و حل مسائل از راههاي درست مهمترين راهکار حل مشکلات اوليه است. نقش خانوادهها در زندگي زوجين بسيار مهم است اما گاهي دخالتهاي بيجاي والدين کار را بدتر ميکند.
اينجاست که بايد تاکيد کرد از مشاور و مددکار بايد استفاده شود. مقاومتي که بعضي زوجها براي استفاده از خدمات مشاورهاي دارند بحرانها را عميقتر ميکند. رسول صادقي ميگويد: «در گذشته نرخ طلاق در کشور ترکيه در سالهاي ابتدايي زندگي بالا بود اما در حال حاضر اين رقم کاهش يافته و به سه درصد رسيده است؛ در حالي که اغلب طلاقهاي اين کشور در سالهاي آتي زندگي رخ ميدهد. دليل کم بودن طلاقها در سالهاي آغازين زندگي در اين کشور نيز راهاندازي و تمرکز روي مددکاري اجتماعي به جاي مرکز مشاوره است.
براي کاهش طلاقها در ابتداي زندگي مشترک، بايد بر تقويت مددکاري اجتماعي تمرکز کنيم. مددکاري اجتماعي به زندگي افراد ورود ميکند و به صورت رايگان، به حل مشکلات زوجين ميپردازد. ما نيز در ايران در کنار تمرکز روي مراکز مشاوره، نياز به تقويت مددکاري اجتماعي داريم.»
بسياري از مشکلاتي که زوجين در سالهاي اوليه به دليل نداشتن مهارت زندگي، کم بودن شناخت و کم تحملي با آنها مواجه ميشوند در صورت مداخله مشاوري کاربلد قابل حل است. نيره قشنگ ميگويد: «زوجين اين را بايد بدانند که همانگونه که وقتي مشکل جسمي براي فردي ايجاد ميشود تحقيق ميکند تا بهترين درمانگر را پيدا کنند بايد موقع ايجاد مشکل در رابطه نيز دنبال درمانگر مناسب باشند و تحقيق کنند.
به افرادي مراجعه کنند که به جز تخصص اشراف به فرهنگ جامعه نيز دارند. اين بسيار مهم است.مهم اين است که پيش از شروع مشکل جدي مراجعه کنند مثلاً وقتي ميبينند يک الگويي در رابطه شأن مدام در حال تکرار شدن است و باعث ميشود تنشهايي هر چند کوچک اما تکراري در رابطه شأن وجود داشته باشد.»
بازار