خراسان/گپوگفتي با عروس و دامادي که مراسم عروسيشان را به جاي تالارهاي مجلل در کورهپزخانههاي جنوب تهران بين فقرا و ايتام جشن گرفتند
صحبت مراسم ازدواج که ميشود توي ذهن خيلي از ما کليشههاي رايجي شکل ميگيرد. هر روز زوج هاي زيادي هستند که در همين فضاها مراسم خودشان را برگزار ميکنند و به خانه بخت ميروند اما در همين بين کساني هم هستند که ايده به خرج ميدهند و اين مراسم را متفاوت برگزار ميکنند. تفاوتي که باعث ميشود سودي از اين کارشان هم به ديگران برسد. «عليرضا شارعي»، طلبه متولد 1376 است که به اتفاق همسر خودش «کوثر عابديني» يک تصميم جالب گرفته اند.آن ها روز پنج شنبه به جاي برگزاري مراسم ازدواجشان در تالارهاي مجلل، به کوره پزهاي اسلامآباد «شهرري» رفتند و به دور از تجملات رايج به سادهترين شکل ممکن مراسمشان را برگزار کردند. مراسمي که ويدئوي آن در فضاي مجازي بازديد زيادي هم داشت. آنها مصمم بودند شاديشان را با مردمي محروم اما مهربان تقسيم کنند. کادويي که اين زوج جوان در اين عروسي گرفتند نه هداياي مادي بلکه لبخندي بود که روي لب هاي آدمهاي محروم جامعه نشست. در ضمن و برخلاف بقيه عروسيها که ديگران به عروس و داماد هديه ميدهند ، اين بار اين زوج براي مردم اين قسمت از شهر، چيز هايي بردندو به جز تقسيم گوشت گرم و سبد کالايي و ملزومات اوليه زندگي، شام وليمه ازدواج شان را هم در کنار همين افراد نوش جان کردند. در پرونده امروز زندگي سلام، به سراغ اين زن و شوهر رفتيم و با آنها درباره اين تصميمشان صحبت کرديم.
ميخواستيم شادي خودمان را ببريم سر سفره فقرا
عليرضا شارعي يک جوان دهه هفتادي است که خودش را طلبه اي ساده معرفي ميکند. او اصرار ميکند نميخواهم شخصي در اين ماجرا برجسته شود بلکه خود عمل است که بايد ديده شود. عليرضا هدفش از انجام اين کار جالب را اين گونه توضيح ميدهد: «علامه بزرگواري به نام علامه حائري ميفرمايند وقتي ميبينيد عالم تاريک است، نگوييد عالم تاريک است. اول از خودتان شروع کنيد، برخيزيد خودتان شمعي روشن کنيد. ما هم تصميم گرفتيم سهم خودمان را ادا کنيم و شمعي روشن کرده باشيم. ما اصرار داشتيم هم ويژگيهاي يک ازدواج آسان را رعايت کنيم و هم با الگوگيري از زندگي حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) سيره و سنت آنها را ادامه دهيم. ما تصميم گرفتيم در اين مراسم، با فقرا شريک شويم و اين شادي خودمان را ببريم سر سفره فقرا و جشنمان را در کنار آنها برگزار کنيم. ما حتي سعي کرديم سنت وليمه دادن را هم رعايت کنيم و اين وعده غذايي را حتما بدهيم. در واقع ما هم سنتها را رعايت و هم سعي کرديم سودي از اين اتفاق به مستضعفان برسد.»
شادي فقرا به خصوص کودکان غيرقابل وصف بود
از مراسم ازدواج آقاي شارعي و خانم عابديني ويدئوها و عکسهايي منتشر شده که در يکي از اين ويدئوها دختربچهاي اهل اين کوره پزخانه ميگفت اولين بار است که يک مراسم عروسي را از نزديک ميبيند. درباره حال و هواي ساکنان منطقه از شارعي ميپرسم که او ميگويد: «آن قدر خوشحالي در چهرههايشان زياد بود که نميتوانم آن را توصيف کنم. الان هم که آن حال و هوا را به ياد ميآورم اشک در چشمهايم حلقه ميزند و گريهام ميگيرد. دعاي خير آن مردم عزيز، بهترين هديهاي بود که ميتوانستم دريافت کنم. حاضرم زندگيام را بدهم و دوباره آن دعاهاي خير را بشنوم. خوشحالم که با اين مراسم و مقداري مايحتاج که براي مردم آن منطقه فراهم شد تا مدت کوتاهي هم که شده زندگي بهتري دارند. البته اين آغاز يک راه است و ديگران هم بايد به سهم خودشان کبريتي را روشن کنند تا بهتدريج به يک مشعل روشن تبديل شود».
چندين زوج در اين مراسم، تصميمي مشابه ما گرفتند
از شارعي درباره واکنش اطرافيان و خانواده درباره اين تصميم ميپرسم که توضيح ميدهد: «خانواده من و خانمم که کاملا موافق بودند. من و خانمم تحت شيوه تربيتي پدر و مادرهاي خودمان بودهايم که شخصيت ما را بهوجود آورده است. طبيعي ميدانم پدر و مادرم خودشان جلوتر از ما پذيرنده اين اتفاق باشند. اما بين دوستان و اقوام، طبيعي است که ممکن است حرف و حديثهايي وجود داشته باشد. علت مشخصي هم دارد. خيليها از اين نوع مراسم تصور خاصي نداشتند و همين مبهم بودن باعث ميشد نگران باشند. اما پس از برگزاري، هرکسي که آن را از نزديک ديده بود، حس خوبي داشت و ما را به خاطر انجام اين کار تحسين ميکرد. خيلي از جوانها همانجا تصميم گرفتند اقدام مشابهي را انجام دهند. خيليها گفتند تشويق شدهاند به زندگي مردم مناطق محروم توجه بيشتري نشان دهند. من همه اينها را توفيق خدا ميدانم و خيلي خوشحالم که اتفاق افتاده است».
جامعه و مسئولان، حواسشان به فقرا باشد
از شارعي ميپرسم اصلا چه شد که اين کورهپز خانهها را انتخاب کرديد که ميگويد: «ببينيد من خودم اهل قم هستم. اما اگر اين منطقه نزديک تهران را انتخاب کردم، کارم دليل داشت. من عمدا اين منطقه را که در نزديکي تهران است، انتخاب کردم تا ذهنها و توجهها را به اين منطقه جلب کنم. البته ما قبلا در فعاليتهاي جهادي به اين مناطق رفته بوديم اما اين منطقه را براي برگزاري مراسم انتخاب کرديم تا جامعه و مسئولان ببينند که در کنار گوش همين پايتخت با همه سر و صدايش، چنين مردمي هم زندگي ميکنند. آدمهايي که احتياجات اوليه زندگيشان هم فراهم نشده است و براي خيلي مسائل معيشتيشان دچار مشکل هستند. به نظرم بخشي از جامعه يا مسئولان به خواب رفتهاند که مردم چنين مناطقي را فراموش کردهاند. من خواستم به نوعي جامعه، مسئولان و رسانهها را بيدار کنم تا اين محروميتها ديده شوند. اينها هم مردم ما هستند».
مراسم عروسي ديگري نخواهيم گرفت
در چنين اتفاقاتي، هميشه آدمهايي هم هستند که سوالات و ابهاماتي را مطرح ميکنند. مثلا کاربراني در فضاي مجازي نوشته بودند که ممکن است آقاي شارعي و همسرش هم مراسم جداگانهاي را دوباره برگزار کنند و به زودي ويدئوهايش سر از شبکه هاي اجتماعي درخواهد آورد! شارعي در پاسخ به اين سوال ميخندد و ميگويد: «بله افرادي بودهاند که به من گفتهاند حتما شما ميخواهيد مراسم ديگري هم برگزار کنيد. من در پاسخشان به شوخي ميگويم حاضرم نشاني منزل و شماره تلفنم را به آن ها بدهم تا بيايند يک هفته در خدمتشان باشيم و ببينند ما مراسم ديگري برگزار نخواهيم کرد. يا حتي حاضرم 24 ساعته لايو اينستا از زندگيام بگذارم تا مطمئن شوند مراسم ديگري در کار نخواهد بود. ما به هرحال نيتمان خدايي بود. به نظر من بعضي وقتها اگر کاري انجام دهيد و هيچکس ايرادي نگيرد، بايد کمي به خودتان شک کنيد. چنين ايرادهايي هميشه هست و شايد نشان ميدهد کار شما درست به انجام رسيده است».
کارگردان اين مراسم، خداوند بود
آثار توکل و مصمم بودن را در جايجاي صحبتهاي شارعي ميتوان حس کرد. از او ميپرسم حالا که چنين تصميم سختي را عملي کرديد، خودتان چه حسي به آن داريد؟ شارعي پاسخ ميدهد: «من اين کار را کاملا خدايي ميدانم. شايد بخشي از اجراي آن بر عهده من يا اشخاص ديگر همراهم، خانوادهمان و دوستان بوده باشد اما کارگرداني اين رويداد بر عهده خود خداوند بوده است. در يک اتفاق خدايي، ديگر ما اشخاص کنار ميرويم. کار خدايي، کاري است که خود عمل بيش از هر چيز ديگري برجسته مي شود. بعدها هم اگر از آن يادشود، بايد از خود عمل ياد شود و تداوم يابد. قائم به شخص هم نباشد. در اين رويداد انگار تمام قواعد دنيوي بين ما به هم ريخته بود. جالب است بدانيد حتي خانمهايي که در چيدن سفره عقد اين مراسم کمک کرده بودند، بعد از مراسم گفتند نياز به تشکر نيست. ما خوشحال هستيم توفيق داشتيم يک سفره عقد خدايي را پهن کنيم».
مراسم مان پر برکت بود
اين طلبه جوان درباره طرح اوليه و ايده انجام چنين کاري، ميگويد: «ميتوانيم بگوييم اين تصميمي بود که من و همسرم با هم گرفتيم. ما قبلا اين مناطق را در اردوهاي جهادي از نزديک ديده بوديم. من به خانمم گفتم ما خيلي راحت و معمولي ميتوانيم مراسم ازدواج خودمان را شبيه بقيه برگزار کنيم. ما ميتوانستيم سفره اطعامي پهن کنيم و آدمهايي سر سفرهمان بيايند که شب عروسي مرغ بخورند در حالي که روزهاي قبلش هم مرغ خوردهاند و روزهاي بعدش هم خواهند خورد. اما ميتوانيم اين سفره را هم ببريم جايي پهن کنيم که آدمهاي نيازمند و محروم بر سر آن بنشينند. البته از اقوام و دوستان و حتي بقيه مردم هم دعوت عمومي کرديم و گفتيم اگر ميتوانيد بياييد در مراسم ما شرکت کنيد. جالب است که ارزيابي اوليه ما طبخ آبگوشت براي حدود 500 نفر بود اما بيش از 800 نفر که از ديگر مناطق فقير همان قسمت شهر هم بودند در مراسم شرکت داشتند و خدا را شکر به خوبي مراسم برگزار شد و غذاي عروسي هم انگار برکت داشت و کم نيامد. من هنوز برکت اين مراسم را باور نميکنم».
رسانهها را به مناطق محروم کشاندم
خبر برگزاري اين مراسم به سرعت در شبکههاي اجتماعي پيچيد. حتي بعضي خبرگزاريها براي پوشش مراسم عروسي در آن منطقه حاضر شدند. شارعي درباره رسانهاي شدن اين اتفاق، مي گويد: «راستش اولش که قصد برگزاري مراسم را داشتيم، فکر کرديم شايد بدون سروصدا بايد اين کار را انجام دهيم. اما کمي که گذشت به اين فکر کرديم که با مطرح شدن آن در رسانهها کمک ميکنيم اين محروميتها و ساکنان اين مناطق بيشتر ديده شوند.جايي با من گفت وگو کردند و من گفتم شما بايد برويد اين مناطق را ببينيد و با آن مردم حرف بزنيد. ما در واقع خواستيم توجه رسانهها را به اين مناطق جلب کنيم. شايد اگر من مراسم را اينجا نميآوردم توجه خيلي از رسانهها به اين سمت و سو جلب نميشد. به نظرم بعضي رسانهها اين روزها مدام به دنبال حاشيههاي بيفايده هستند در حالي که متن جامعه، مردم چنين مناطق محروم و ضعيفي هستند».
رضايت خدا ضامن خوشبختي است
آن گونه که در خبرها و صحبتها متوجه شدهام خود شارعي و همسرش هم يک زندگي ساده و طبيعتا خيلي از مشکلات زندگي معمول ما را دارند. از خانم عابديني درباره اينکه چه چيزي را عامل خوشبختي در زندگي آيندهاش مي داند و نقش پول در اين ميان چقدر پررنگ است، ميپرسم که ميگويد: «ما هم مشکلات مالي داريم مثل همه. اين چالشها و استرسهاي مالي در زندگي همه ما کم يا زياد وجود دارد منتها اين نبايد باعث شود ديگران را فراموش کنيم. نبايد فکر کنيم پول خوشبختي را تضمين ميکند. من هميشه سعي ميکنم به جاي اين چيزها به رضايت خداوند فکر کنم. رضاي خداوند که در کاري وجود داشته باشد، آن موقع ميتوان گفت خوشبختي تضمين شده است. در همين کار هم از طرف بعضي اطرافيان ابتدا نگرانيها و مقاومتهايي وجود داشت اما اين نگرانيها بيشتر به خاطر گنگ بودن اين اتفاق بود. خيليها تصوري از آن نداشتند. بعد که فهميدند همه حس خوبي داشتند. من هم اين پيشنهاد را با اشتياق پذيرفتم چون حس کردم رضايت خداوند در اين کار وجود دارد».
مثل همه دخترها عاشق پوشيدن لباس عروسي بودم اما ...
اگر در يک فضاي معمول و متداول نگاه کنيم، قطعا خيلي از دخترخانمها و خانوادههايشان دوست دارند مراسم عروسيشان باشکوه و به شکل معمولي برگزار شود. اينکه دخترخانمي به راحتي قبول کند که مراسمش اين گونه برگزار شود بايد چالشهايي داشته باشد. کوثر عابديني عروسخانم که متولد 1380 است البته وجود اين مسائل را رد نميکند اما ميگويد: «من هم مثل خيلي از دخترخانمها ذهنيت معمول را داشتم. من هم دوست داشتم توي آن لباس عروس در يک مراسم بزرگتر حاضر شوم اما من از همه اينها به خاطر شيريني لبخند مردم محروم گذشتم. من وقتي شادي را در چهره آدمها ميديدم تمام آن حس خوبي را که لازم داشتم مي گرفتم و ديگر حاضر نيستم آن را با چيز ديگري عوض کنم».
نويسنده : مجيد حسينزاده | روزنامهنگار
بازار