بازده/ هر آدم تنها و مجردي در روابط خود توهينها و فشارهاي پنهان زيادي را تحمل ميکند. البته، تصوير واقعي زندگي اين آدمها دردناکتر از اينها است. آدمهاي تنها و مجرد در مسافرتهايشان، هنگام استفاده از برخي امکانات، و از جانب جامعه با برخي تبعيضها رو به رو ميشوند. مسئلهي ناراحتکنندهتر اينکه، مطالعات نشان دادهاند آدمهاي مجرد و تنها نميتوانند واقعا شاد يا موفق باشند. به علاوه، يک زن پژوهشگر پيش از آشکار شدن اين تبعيض مرگبار در آستانهي از دست دادن جان خود قرار داشت – تبعيضي که فقط جان آن دسته از بيماران سرطاني را تهديد ميکند که حاضر نشدهاند ازدواج کنند. در ادامه اين مقاله با ۸ حقيقت تلخ درباره مجرد بودن و اين که چرا به يک همراه واقعي نياز داريد آشنا مي شويد.
حقايق تلخ درباره مجرد بودن
۸. روز سياه
شواهد زيادي وجود دارند که نشان ميدهند در دنيا آدمهاي مجرد شاد نيز وجود دارند. با وجود اين، قلبهاي تنهاي بسياري نيز وجود دارند که به دنبال شريک زندگي و رسيدن به روزي هستند که بتوانند براي هميشه در کنار وي به آرامش برسند. اگرچه بسياري از اين آدمها معمولا به صورت شخصي و به دور از چشم ديگران براي رسيدن به اين آرزو تلاش ميکنند، در کرهي جنوبي روز خاصي وجود دارد که آدمهاي تنها و مجرد دور هم جمع ميشوند و از يکديگر حمايت ميکنند. هر سال ۱۴ آوريل، در روزي موسوم به روز سياه، آدمهاي تنها و مجرد گرد هم جمع ميشوند. آنها لباسهايي سياه بر تن ميکنند، لاک سياه به ناخنهايشان ميزنند، و با آرايش و اشياء زينتي سياه خود را ميآرايند. تاکيد آنها بر رنگ سياه به همينها محدود نميشود. طبق رسوم، هنگامي که آنها دور هم جمع ميشوند، غذايي سفارش ميدهند به نام جاجانگميون. باور کنيد يا نه، اين غذا نيز حاوي نودلهاي سياه رنگي است که دندانهاي اين افراد را به شکلي سياه ميکند که گويي در حال پوسيده شدن هستند.
اين رنگ سياه ناشي از سسي است که به صورت جداگانه در کنار نودلها سرو ميشود. اين چاشني که از سبزيجات، گوشت، و جانوران دريايي درست ميشود را به نودلها ميافزايند تا شکلي غمگين و عجيب به خود بگيرد. هر سال، آدمهاي مجرد ماجراجو بيشتري در مراسم جاجانگميون شرکت ميکنند تا ببينند چه کسي ميتواند بيشتر از همه از اين پاستاي سياه ميل کند. با اينکه اساس اين مراسم بر ناراحتي و تنهايي آدمهاي مجرد استوار است، کسب و کارهاي فرصتطلب معمولا اين فرصت مناسب را براي تجارت از دست نميدهند. در طول اين مراسم، مغازهها قهوهي سياه بسياري به فروش ميرسانند و فضاي خود را به گونهاي تغيير ميدهند تا براي مشتريان مجرد و ارائهي خدمات دوستيابي به آنها مناسب باشد. روز سياه عجيبترين رسمي نيست که مردم کرهي جنوبي در رابطه با عشق و عاشقي برگزار ميکنند. روز ديگري به نام روز سبز نيز وجود دارد. هر سال ۱۴ آگوست، زوجها لباسهاي سبز به تن ميکنند و بطريهاي سبز رنگي ميخرند که حاوي يک نوشيدني به نام سوجو است. زوجهاي عاشق که تحت تاثير اين مشروب الکلي قرار ميگيرند، با يکديگر از داخل جنگلها عبور ميکنند.
۷. مطالعات تبعيضآميز دربارهي مجردها
دوستان، اعضاي خانواده، و همکاران معمولا آدمهاي تنها و مجرد را در فعاليتهاي در خود در حاشيه قرار ميدهند. با اينکه احساس کماهميتي و انتظارات اجتماعي ميتوانند باعث بروز چنين رفتاري شوند، دستکم از دانشمندان انتظار ميرود در اين خصوص روشنفکرانهتر عمل کنند. با رعايت انصاف بايد گفت، تعداد اندکي از پژوهشگراني که نگاه جدي به مسئلهي آدمهاي تنها و مجرد داشتهاند، دريافتهاند زندگي مجردي و تنها ماندن ممکن است براي برخي از آدمها فوايد بسياري به همراه داشته باشد. برخي از اين آدمها معمولا پيوند نزديکتري با همکاران و افراد مورد علاقهشان ايجاد ميکنند؛ در مقايسه با برخي آدمهاي متاهل نگاه عميقتر و ارزشمندتري به خودشان داشته باشند، و همچنين برخي از آدمها در طول زندگيشان موفق ميشوند به رشد شخصيتي مداومي دست يابند.
با وجود اين، مطالعهاي در ۲۰۱۶ بر روي آدمهاي تنها و مجرد نتايج غير منتظره و متناقضي به دست داد؛ پژوهشگران طي اين مطالعه دريافتند، بيشتر مطالعاتي که بر روي شرکت کنندگان مجرد به عمل آمدهاند، اين آدمها را در جايگاه واقعي خودشان در نظر نگرفتهاند. اين پژوهشگران پس از بررسي ۸۱۴ مطالعه تحليل رفتارهاي آدمهاي تنها و مجرد به اين نتيجه رسيدند، بيشتر اين مطالعات از آدمهاي مجرد به عنوان عامل ثانوي براي يافتن اطلاعاتي دربارهي زوجهاي متاهل استفاده ميکنند. ولي در اين ميان، مسئلهي بسيار جالبي نهفته است. هنگامي که دو نفر به عقد يکديگر در ميآيند، ميتواند از مزاياي بسياري بهرهمند شوند؛ براي مثال در ايالات متحده، يک زوج متاهل از بيش از ۱۰۰۰ مزيت فدرال بهرهمند خواهند بود. از لحاظ منطقي، همين مسئله ميتواند باعث شوند آنها به زندگي مشترکشان ادامه دهند. البته، اين مسئله هميشه نيز صادق نيست.
بنابر برخي دلايل، آدمهاي مجرد نيز بدون بهرهمندي از بيش از ۱۰۰۰ مزيت ازدواج ميتوانند به اندازهي آدمهاي متاهل شکوفا و موفق باشند. شايد اگر بر روي آدمهاي مجرد و تنها نيز به اندازهي آدمهاي متاهل مطالعه و پژوهش به عمل ميآمد، چنين نگرش غير منصفانه و غير معمول دربارهي آدمهاي مجرد به وجود نميآمد.
۶. افزايش احتمال ابتلا به زوال عقل در آدمهاي مجرد
در ۲۰۱۷، پژوهشگران روش جديدي را براي ترساندن آدمهاي مجرد پيدا کردند. البته، ظاهرا اينطور نيست که خطبهي عقد بتواند خطر ابتلا به زوال عقل (دمانس) را تا ۴۲ درصد کاهش دهد؛ ولي طبق نتايج به دست آمده از مطالعهاي گسترده بر روي ۱۵ پروژه در ايالات متحده، اروپا، آمريکاي جنوبي، و آسيا در مورد ۸۱۲۰۴۷ شرکت کننده، پژوهشگران دريافتند آدمهايي که در سراسر زندگيشان تنها و مجرد بودهاند بيشتر از ديگران در معرض خطر ابتلا به وضعيتهاي مخرب قرار دارند. به علاوه، آدمهاي بيوه (زن يا مرد) نيز با ۲۰ درصد افزايش احتمال ابتلا به وضعيتهاي نگران کننده در مقايسه با آدمهاي متاهل، پس از آدمهاي مجرد در جايگاه دوم قرار دارند. البته نتايج اين بررسي مطلق نيستند. دو عامل در کاهش احتمال خطر ابتلا به زوال عقل در آدمها نقش دارند؛ اجتماعي بودن و پيروي از سبک زندگي سالم. ازدواج يا برقراري يک رابطهي نزديک با فرد مورد علاقه ميتواند از آدمها در برابر ابتلا به اين وضعيت محافظت کند، زيرا آدمهاي تنها و مجرد – به خصوص افراد سالخوردهاي به که تنهايي زندگي ميکنند – ممکن است از لحاظ اجتماعي منزوي و غير فعال شوند.
با وجود اين، ازدواج به خودي خود ممکن است به عاملي براي انحراف آمار مبتلايان به زوال عقل تبديل شود. همسران سالخورده به طور طبيعي ميتوانند به يکديگر کمک کنند، و همين مسئله ميتواند باعث بروز تاخير در تشخيص ابتلاي يکي از طرفين به زوال عقل شود؛ به اين صورت که آمار آدمهاي متاهل مبتلا به زوال عقل ممکن است بيشتر از آمار رسمي باشد. البته، به طرز اسرارآميزي، بررسيهاي اخير نشان ميدهند آمار ابتلاي آدمهاي تنها و مجرد به زوال عقل به ميزان ۲۴ درصد کاهش يافته است. با وجود اين، عليرغم اينکه کاهش در ميزان ابتلاي آدمهاي مجرد و تنها به زوال عقل ممکن است بسيار خوشحال کننده باشد، همچنان اين آدمها در معرض بالاترين خطر ابتلا به اين وضعيت خطرناک قرار دارند.
۵. نقش مادران در مجرد ماندن دختران
پژوهشگران اخيرا طي يک مطالعه مدعي شدند، مادر در مجرد ماندن دخترانشان نقش دارند. اين پژوهشگران عليرغم آنکه حتي ممکن است مادران به صورت مستقيم و فعال در به هم خوردن روابط دخترانشان نقش نداشته باشند، از اين ادعا حمايت ميکنند. پروژهاي در ۲۰۱۸ به بررسي دو نظرسنجي مهم پرداخت. طي اين نظرسنجيها، شماري از زنان و متعاقبا دخترانشان، ظرف دهها سال، مورد بررسي قرار گرفتند. حضور هزاران شرکت کننده در اين نظرسنجيها دادههاي قابل ملاحظهاي را براي نتيجهگيري قابل اعتماد در اختيار پژوهشگران قرار داده است.
با وجود اين، هنگامي که پژوهشگران با بررسي زندگي مادران، به پيشبيني تعداد روابطي پرداختند که دخترانشان در زندگي آيندهي خود ايجاد ميکنند، به نتايج عجيبي دست يافتند. ظاهرا، تشابه ميان مادران و دختران هيچ نقشي در روابط آيندهي دختراني که شاهد به هم خوردن رابطهي والدينشان هستند، ندارد. همچنين، به هيچ عنوان مشخص نيست که آيا دختران روابطشان را به خاطر سوء استفادههاي طرف مقابل به هم ميزنند و تصميم ميگيرند تنها بمانند يا به خاطر اين است که طرف مقابلشان خواهان پايان اين رابطه است. در عوض، پژوهشگران طي اين مطالعه، به اين نظريه رسيدهاند که مادران ممکن است ضعف در مهارتهاي مديريت اختلافات و درگيريها يا مشکلات مربوط به سلامت روانيشان را به دخترانشان منتقل ميکنند؛ و به همين خاطر، اين دختران در نهايت ترجيح ميدهند تنها بمانند. به فرض آنکه هيچ گواه علمي براي اثبات اين نظريه وجود نداشته باشد، مادران دختران تنها و مجرد به خاطر اين رنجش خاطر بايد بخشيده شوند.
۴. تبعيضهاي مالي عليه آدمهاي تنها
آدمهاي مجرد و تنها از لحاظ مالي کمک قابل توجهي به جامعه ميکنند. ولي به نظر ميرسد، اين کمک آنچنان سودي و بازدهاي براي آنها به همراه نداشته باشد. براي مثال، آدمهاي تنها و مجرد کمتر از ديگران از مزاياي مالياتي که به دولت ميپردازند بهرهمند ميشوند يا مثلا از امکانات مراقبت از کودکان هيچ بهرهاي نميبرند. همچنين، دولت تنها نهادي نيست که براي زوجهاي متاهل پاداش و مزاياي بيشتري در نظر ميگيرد. برخي مکانها نظير سينما براي زوجها و همچنين فرزندانشان تخفيفاتي در نظر ميگيرند، در حاليکه هيچ تخفيفي براي يک مادر يا پدر تنها با فرزندش وجود ندارد. سالنهاي تئاتر، هنگامي که تعداد مراجعه کنندهها زياد باشد، از فروش بليط انفرادي خودداري ميکنند؛ به اين ترتيب، آدمهاي تنها مجبور ميشوند يک جفت بليط بخرند؛ يعني پول دو نفر را بپردازند و با يک صندلي خالي در کنارشان از تماشاي تئاتر لذت ببرند. شرکتهاي هواپيمايي، هتلها، و باشگاههاي ورزشي قيمتهايشان را براي زوجها کاهش ميدهند، ولي آدمهاي تنها براي بهرهمندي از همان امکانات بايد پول اضافه بپردازند.
شرکتهاي بيمه نيز ريسک بستن قرارداد با آدمهاي مجرد را بيشتر از زوجها ميدانند. به همين جهت، از آدمهاي مجرد و تنها انتظار ميرود دو برابر آدمهاي متاهل پول پرداخت کنند. حتي ورثهي آدمهاي مجرد نيز از اين تبعيض مستثني نيستند. در صورتي که ملک موروثي يک آدم مجرد بيشتر از ۳۲۵۰۰۰ دلار ارزش داشته باشد، ورثه بايد ۴۰ درصد ماليات بدهند. از سويي ديگر، پس از مرگ يکي از همسران، دارايي وي بدون هيچ مالياتي به فرد بازمانده منتقل ميشود. در حقيقت، برخلاف باور عامه، مجرد بودن به هيچ عنوان مقرون به صرفه نيست.
۳. شادي آدمهاي تنها، عاملي براي آزردگي خاطر ديگران
در ۲۰۱۹، يک کارشناس روابط دربارهي کتاب جديد خود به سخنراني پرداخت. اين کتاب که دربارهي شادي نوشته شدن بود، اين گونه نتيجهگيري کرده بود که از نظر رضايتمندي و سلامتي در زندگي، زنان مجرد حائز بالاترين درجه هستند. اين نويسنده طرفداران زيادي در ميان زنان مجرد و تنها پيدا کرد، ولي از جانب ديگران با واکنش شديدي رو به رو شد. منتقدان بسياري اين نويسنده را متهم کردند که به ترويج زندگي مجردي ميپردازند و تصوير “زنان مستقل” را بيش از اندازهي بزرگ جلوه ميدهد. البته، وي به راحتي پذيرفت که ازدواج براي برخي از آدمها ميتواند منبع اصلي شادي و موفقيت در زندگي باشد. با وجود اين، آنچه باعث تعجب فراوان وي شده بود، واکنش شديد و منفي جامعه به ايدهي زندگي مجردي بود؛ گويي ايدهي شادي و کاميابي حقيقي براي آدمهاي مجرد واقعا باعث آزار و ناراحتي ديگران ميشود. اين نخستين بار نبود که نظر عامه از اين باور آزاردهنده و تبعيضآميز پشتيباني ميکند – باور به اين مسئله که آدمهاي مجرد و تنها شايستهي تجربهي معني واقعي شادي، دقيقا آن گونه که آدمهاي متاهل تجربه ميکنند، نيستند. مطالعهاي در اين خصوص به عمل آمده است که نتايج صادقانه ولي بيرحمانهاي به همراه داشت.
هنگامي که از شرکت کنندگان در اين مطالعه خواسته شد به زندگينامهي شماري از آدمها امتياز بدهند، ميزان امتيازدهي آنها به آدمهاي متاهل از نظر شادي و رضايتمندي از زندگي بسياري بالاتر بود. به رغم آنکه بسياري از اين زندگينامهها در مورد آدمهاي مجردي بودند که ميزان رضايتمندي و دستاوردهايشان در زندگي بسيار بالا بود و از زندگيشان بسياري لذت ميبردند، شرکت کنندگان در اين مطالعه اصرار داشتند اين قبيل آدمها واقعا نميتوانند احساس خوبي داشته باشند و لذت از زندگي را درک کنند. آنها به شکلي صادقانه معتقد بودند، آدمهاي مجرد و تنها نميتوانند به اندازهي آدمهاي متاهل شاد باشند. به گفتهي روانشناسان، اين حس منفي نسبت به آدمهاي مجرد ناشي از ترس و حسادت است. حس حسادت به آدمهاي مجرد ممکن است به اين خاطر باشد که از نظر سايرين، زندگي مجردي داراي فرصتهايي بهتر و بسيار آزادانهتر از زندگي آنها است. همچنين، هنگامي که آدمها تصميم ميگيرند به تنهايي زندگي کنند، در دل ديگران بذر ترس و نگراني ميکارند. بدتر آنکه، هنگامي که آدمهاي مجرد جرات ميکنند خودشان را شادتر از آدمهايي نشان دهند که در داخل يک خانواده زندگي ميکنند، باعث ايجاد نگراني بيشتري ميشوند. آنها برخلاف انتظارات جامعه رفتار ميکنند، و اين مسئله باعث آزردگي خاطر قشر محافظهکار جامعه ميشود.
۲. نفرت مردم تونس از مادران مجرد
زنان يا مرداني که به تازگي صاحب فرزند ميشوند، معمولا نگران از دست دادن چيزي نيستند؛ مگر آنکه زن مجردي در کشور تونس صاحب فرزند شود. نفرت مردم اين کشور از مادران مجرد (زناني که بدون ازدواج باردار ميشوند) به قدري عميق است که معمولا خانوادهشان آنها را از خانه بيرون مياندازد، نامزدشان ترکشان ميکند، و اگر بر اثر تجاوز دچار باردار ناخواسته شده باشند، هيچ احساس همدردي و ترحمي نسبت به آنها ابراز نميشود. به گفتهي يکي از مسئولان يک نهاد خيريه، “کسي به آنها به عنوان انسان نگاه نميکند.” آنها حتي از لحاظ قانوني نميتوانند صاحب فرزندشان باشند. در تونس، فقط مردان ميتوانند سرپرست فرزندان باشند و به همين دليل، يک زن مجرد پس از زايمان در بيمارستان دائما منتظر و نگران حضور ماموران پليس در اطراف خود است. اين زنان مورد بازجويي قرار ميگيرند تا در نهايت، نام پدر فرزندشان را فاش کنند. دليل اصلي اين دشمني عليه زنان مجرد پيروي مردم تونس از قانون شريعت است؛ قوانين اسلامي برقراري رابطهي جنسي را پيش از ازدواج ممنوع کردهاند. با وجود اين، با وجود اين، پدران مجرد نه طرد ميشوند و نه مورد آزار و اذيت قرار ميگيرند؛ و اين اوج تبعيض جنسيتي را نشان ميدهد.
همچنين، کودکاني که بر اثر رابطهي (به اصطلاح) نامشروع به دنيا ميآيند نيز مورد تبعيض قرار ميگيرند. آنها از لحاظ قانوني فرزند نامشروع خوانده ميشوند؛ عنواني که باعث ميشود اين فرزندان نتوانند مانند يک فرزند مشروع (کودکي که در يک خانوادهي قانوني به دنيا آمده باشد) از حق ارث بهرهمند باشند. شرم و ننگ مادامالعمر، فشار شديد از جانب خانواده، و ترس از دست دادن همه چيز در زندگي آنچنان سنگين و ظالمانه است که نيمي از مادران مجرد نوزادانشان را از خود دور ميکنند. آنهايي هم که تصميم ميگيرند فرزندشان را حفظ کنند، گاهي اوقات، به تنها پناهگاه اين کشور براي مادران مجرد فرستاده ميشوند. با وجود اين، اين زنان فقط ميتوانند به مدت چهار ماه در اين پناهگاه بمانند. بعد از گذشت اين چهار ماه، مسئولان اين نهاد به هر يک از مادران کمک ميکنند براي خود شغل و سرپناه بيابند.
۱. مجرد بودن و تبعيض در درمان سرطان
از لحاظ آمار، ميزان بازگشت به زندگي در بيماران سرطاني مجرد و تنها کمتر از ساير بيماران است. شايد واقعا احمقانه به نظر برسد، ولي عدهاي معتقدند آدمهاي تنها و مجرد به اين دليل در مقابل سرطان تسليم ميشوند که انگيزهاي براي مبارزه و ادامهي زندگي ندارند. هنگامي که يک زن پژوهشگر مبتلا به سرطان شناخته شد، در برابر اين مسئلهي ترسناک قرار گرفت ولي در صحت آن ترديد داشت. وقتي وضعيت جسماني جووان دلفاتوره مورد بررسي قرار گرفت، مشخص شد وي در مرحلهي چهارم سرطان کيسه صفرا قرار دارد و اين سرطان به کبد وي نيز سرايت کرده است. وي به انجام يک درمان تهاجمي نياز داشت که ممکن است عوارض جانبي شديد و ناخوشايندي به همراه داشته باشد. متاسفانه، پزشک دلفاتوره معتقد بود بهتر است از انجام اين گزينهي درماني خودداري کنند.
اين پزشک مطمئن نبود دلفاتوره بتواند بدون حمايت همسر يا خانوادهاش از اين درمان جان سالم به در ببرد. با اين حساب، عاملي که باعث ميشد شانس زنده ماندن اين بيمار کاهش يابد، سرطان نبود، بلکه تنهايي دلفاتوره بود. اين پژوهشگر پيشنهاد پزشک را نپذيرفت، و همين تصميم باعث شد به زندگي بازگردد. دلفاتوره تحت درمان قرار گرفت و سرطان را شکست داد. اين تجربه باعث شد دلفاتوره به اين فکر بيفتد که آيا اين ترديد مرگبار براي ساير بيماران نيز اتفاق ميافتد يا خير. وي قطعا تنها مورد نبود. دلفاتوره پس از بررسي وضعيت تاهل ميليونها بيمار سرطاني و شرايط درمانيشان، يافتههاي خود را در ۲۰۱۹ منتشر کرد. آدمهاي مجرد نبايد فقط به دليل تنهايي در برابر بيماريها تسليم شوند و زندگيشان را ببازند. وي متوجه شد، پزشکان بسيار زيادي (مانند پزشک وي) مرتکب همين تبعيض ميشوند؛ به اين ترتيب، وضعيت تاهل بيمار ميتواند بر تصميمگيري پزشک در انجام مراقبتهاي لازم براي حفظ جان بيمار تاثير بگذارد.
ترجمه: امير رضا مصطفايي
منبع:listvers
بازار