ايرنا/ شاکي هستيم، در محل کار، دانشگاه، منزل، بين دوستان و غريبهها احساس ناراحتي و ناامني ميکنيم، مدعي ميشويم که «ديگري/ديگران» اصلا مراعات حال ما را نميکنند، نميتوانند براي لحظهاي خود را جاي ما بگذارند، دخالت ميکنند، سوالات خصوصي ميکنند و منتظر جواب ميمانند و تحمل شنيدن «نه» را ندارند، روابط خويشاوندي و دوستانهمان بهراحتي از هم ميپاشد. اين شکايتها به شکلهاي مختلف ورد زبان اکثر ماست و در نهايت ميگوييم «ايرانيها اصلا حريم خصوصي سرشان نمي شود.»
بهتر نيست بهجاي نااميد شدن و زانوي غم در بغل گرفتن از همين حالا تصميم بگيريم برخي مهارتهاي فهم و بهکارگيري، حفظ و رعايت حريم شخصي و خصوصي را به فرزندانمان آموزش بدهيم؟
شايد وقتش باشد از خودمان بپرسيم: «حريم خصوصي» را چگونه ميفهميم؟ چگونه عملي ميکنيم؟ چگونه براي فرزندمان شرح ميدهيم و دروني ميکنيم؟
مفاهيم مرتبط با حريم خصوصي نزد کودکان
قبل از اينکه مستقيم برويم سراغ آموزش مهارتهايي در خصوص فهم «حريم خصوصي»، ابتدا بايد مفاهيم مرتبط و مکمل آن را در کودکان تقويت کنيم:
خودم و ديگري: از بدو تولد به کودک ميآموزيم اسمش مال خودش است، مامان و بابايش مال خودش هستند، خانه خودشان، اسباببازيها و غذاي خودش، تصوير خودش در آينه، عکسهاي خودش در آلبوم يا کامپيوتر، مسواک خودش، غذاي خودش و… کودک ميتواند آنچه از آن خودش است از داشتههاي ديگران تفکيک کند. کودکان بهطور متوسط از ۳ تا ۴ سالگي فهم روشني از «خود» و «داشتههايشان» دارند.
آشنا و غريبه: از همان ابتداي ورود کودک به جمع خانواده «حلقه محبت» شکل ميگيرد: افرادي غير از پدر و مادر و برادر و خواهر که ميتوانند کودک را ببينند، در آغوش بگيرند و ببوسند، در امور بهداشتي مانند شستوشو در دستشويي و حمام کمک ميکنند، به کودک هديه و خوراکي ميدهند، و کودک ميتواند با آنها تنها باشد يا حتي به مهماني برود. کودک از توجه و تاکيد والدينش متوجه ميشود که «حلقه محبت» او چه کسانياند. بسياري از آشناها و دوستان خانوادگي ممکن است در اين حلقه نباشند و «غريبه آشنا» محسوب شوند.
زمانها و مکانها: اتاقخوابها و آشپزخانه و حمام و پذيرايي و حياط و بام و بالکن و انباري و پارک و مغازه و کلينيک پزشک و منزل دوستان و خيابان و مهدکودک دنياي کودک ما را ميسازند. براي فهم اختصاصات اين دنيا «مرزهاي زماني و مکاني» تعريف ميکنيم. فهم زمان و مکانهاي مختلف در واقع به کودک کمک ميکند تا «تفاوتها» را کشف نمايد. در خصوص تفاوتها در بستر زمانها (شرايط) و مکانها (امکانات) با او سخن ميگوييد؛ اينکه شبها نميتوان به پارک رفت و بازي کرد يا نصف شب رستورانها باز نيستند، اما در آشپزخانه ميتوان غذا پخت يا در اتاق بازي کرد. تاکيد بر زمانمندي و مکانمندي کنشها به کودک فهم روشني از «محدوديت و تخصيص شرايط» ميدهد.
مرزها و فاصلهها: هر کسي بايد در تخت خودش بخوابد، هرکسي بايد کمد و کشو لباس و کيف خودش را داشته باشد، هر کسي بايد منتظر باشد تا ديگران از حمام بيرون بيايند تا بتواند از حمام استفاده کند، وقتي کنار کسي روي مبل مينشينيم نبايد خيلي به او بچسبيم، وقتي نقاشي ميکشي از خط بيرون نزن يا ميز و فرش را خطخطي نکن؛ قوانيني که به کودک کمک ميکند جدايي امور و اشيا از هم را درک کند.
رازها و گفتنيها: حرفهاي خانه مال خانه است، حتي در خانه عزيز و خاله نبايد گفته شوند. اما اتفاقاتي که در مهدکودک يا مدرسه افتاده، بهتر است در خانه گفته شوند. حرفهايي در دلمان يا سرمان داريم که به کسي نميگوييم يا دربارهاش با «همه» حرف نميزنيم، چون ممکن است کسي «ناراحت و دلخور» شود. بعضي وقتها هم رازهايمان براي خوشحال کردن بقيه است. پس يک حرفهايي را يک زمانهايي نميگوييم و اسمش «راز» ميشود. اما درباره خيلي چيزها ميتوانيم با خيليها حرف بزنيم.
آبرو و عيبها: وقتي کودک قوانين خانه و ساير مکانها در زمانهاي مختلف را درک ميکند، به مرتبه بالاتري از فهم ارزشها ميرسد، اينکه برخي امور ارزشمندترند، بايد براي حفاظت از آنها بيشتر تلاش کند و نسبت به آنها مسوول است. مثلا اگر هر جايي عنوان کند که پدرش در خانه جورابهايش را نميشويد و مادرش از اين امر دلخور است، بايد منتظر ناراحتي و واکنش پدر و مادر باشد. پاکيزگي يک ارزش است، اما حفظ مسايل خانواده در اين خصوص هم مهم است. کودک بهطور همزمان و موازي به فهم اين دو مقوله ميرسد؛ اينکه براي نقد يا شکايت بايد موقعيتها را درک کند و ديگران احساس شرم نکنند. و از طرفي عيبجويي از رفتارها و اعمال ديگران ممکن است به آنها آسيب بزند.
دخالت يا فضولي: والدين براي کمک به کودکان خردسال وقتي در شرايط گوناگون گرفتار شدهاند از آنها سوالات مختلفي ميکنند. کودک معناي اين پرسشگري براي کمک را بهخوبي از کنجکاوي و مداخلهگري براي سرزنش تشخيص ميدهد. گذشته از اين موارد مفهوم نظارت بزرگترها را از فضولي براي تحقير هم بازميشناسد. نظارتي که شفاف و همراه با استدلال است براي او اعتماد و امنيت بههمراه دارد، درحاليکه دخالت و القاي مالکيت، که با نوعي تجسس بدون توضيح همراه است، او را دچار اضطراب و استرس ميکند.
بعد از آشنايي کودک با اين مفاهيم مکمل، لازم است جنبههاي کاربردي و عيني مناسبات مرتبط به «حريم شخصي» در رفتارها را نيز بشناسيم و رعايت کنيم.
الف: حريم خصوصي معنوي
حق آزادي بيان: به کودک اجازه بدهيم که براي بيان احساساتش انتخابگر باشد، وقتي بهانهگيري ميکند، لجبازي ميکند يا غمگين است، با توبيخ يا جريمه و تنبيه او را وادار به دليلتراشي نکنيم. اجازه بدهيم انتخاب کند چه زماني براي گفتگو آماده است و ميخواهد در چه حدودي مسايلش را شرح دهد.
القاي حس مالکيت مطلق بر کودک ممنوع: مدام يادآوري نکنيم: «من پدر تو هستم، موظفي به حرفم گوش بدهي و به من پاسخگو باشي.» اين نگاه بزرگ به کوچک يا اصطلاحا بالا به پايين باعث تضعيف فهم حوزه شخصي و از دست رفتن اعتمادبهنفس کودکان ميشود.
القاي نظر در حوزه سلايق و ذايقه کودک ممنوع: رنگ آبي را دوست دارد؛ هنگاه خريد نظرش را بپرسيد، مدام تکرار نکنيد: رنگ آبي به صورتت نميآيد، چقدر بيسليقهاي! بگذاريد ذايقه خودش را در انتخاب طعمها بشناسد و حين انتخاب خوراکيها هربار منفعتهاي مد نظر فلان ميوه يا خوراکي را يادآوري نکنيد.
معلمبازي ممنوع: شما والديني دلسوز هستيد، اما خانه را تبديل به کلاس درس ۲۴ساعته نکنيد. تجربهورزي و آزمون و خطاهاي کودک را بهرسميت بشناسيد و با جدول «بايدها و نبايدها» منطق والدانه و وجدان وظيفهشناستان را راضي نکنيد.
برنامهريزي براي اوقات فراغت کودک ممنوع: بهياد داشته باشيم تفريحات هرکس مبتني بر علايق اوست. اوقات فراغت کودک را از کلاسهاي آموزشي زبان و موسيقي و ورزش لبريز نکنيم و اجازه بدهيم خودش براي اوقات فراغتش تصميم بگيرد.
ب: حريم خصوصي مادي
هنگام انداختن عکس يا گرفتن فيلم از کودکمان اجازه بگيريم. چنانچه ميخواهيم در محيطهاي مجازي منتشرش کنيم، به او نشان دهيم و با موافقت او اين کار را انجام دهيم. (آيا اطمينان داريد فرزندتان چند سال ديگر از اينکه ميزان بالا آوردن شيرش يا تعداد پوشکهاي مصرفي نوزادياش را، در وبلاگي که از بدو تولدش ساختهايد، به اطلاع سايرين رساندهايد از شما تشکر ميکند؟) مهمتر اينکه در مقابل کودک بدون اجازه، از ديگران هم عکس و فيلم نگيريم.
حتيالامکان وقتي از وسايل حملونقل عمومي مثل تاکسي و اتوبوس و مترو استفاده ميکنيد، مبتني بر شرايط سني، بليت يا کرايه او را بپردازيد و صندلي مستقل بگيريد.
اگر کودکتان اتاق مستقلي ندارد، از همان نوپايي (حدود دو سالگي) به او بياموزيد کدام قسمت اتاق خواب يا فرش هال براي اوست. ميتواند آنجا اسباببازيهايش را بريزد و بازي کند. برايش اتاقک پارچهاي يا چيزي مشابه بسازيد تا فهمي از حجم خصوصي و شخصي در مکان داشته باشد. کمد و کشو اختصاصي به او بدهيد و بدون اجازهاش در کمد يا کشويش را باز نکنيد.
در مقابل کودک براي رفع کنجکاوي خودتان از ديگران سوالات شخصي نکنيد و منتظر پاسخ نمانيد. اطلاعات شخصي، خانوادگي، شغلي، پزشکي و عقيدتي ديگران را زير سوال نبريد. نپرسيم: خب چرا ازدواج نميکني؟ ميزان درآمدت چقدر بود؟ در مسافرت کيها را ديدي و چه کارها کردي؟ و…
پخش بيوقفه کارتون و فيلم و انيميشن را پايان دهيم. براي ساکت نگه داشتن کودک بهتر است زمان و ذهن او را با نشاندن بيوقفه مقابل تلويزيون پر نکنيم. به او بياموزيم رسانهها و تلويزيون عضوي از خانواده نيستند و بهتر است هر چيزي را قابل ديدن و شنيدن نداند.
صميميت والدين با کودک بدون مرز است، اما نميتواند دليلي براي افشاي جزييات باشد. به کودک بياموزيم خبرچيني و چغلي کردن نوعي آسيب رساندن است به کساني که دوستشان داريم. وقتي کودک همراه پدر از پارک و بازي به خانه برميگردد، سوال درباره خوش گذشتن را در بدو امر با «خب بگو ببينم چه کارا کردي؟ بابا چه کار کرد؟ کجا رفت؟ تلفني با کي حرف زد؟ فقط پارک رفتيد يا جاي ديگهاي هم رفتيد؟ کيا رو ديدي؟» همراه نکنيم.
وقتي گوشي يا تبلت کسي به دستمان ميرسد تا يک عکس را ببينيم يا مطلبي بخوانيم، فقط همان صفحه را ببينيم و صفحات و عکسهاي ديگر را ورق نزنيم.
کودک را در مهمانيها و دورهميهاي دوستانه نمايش ندهيم: حالا براي عمو اون شعري رو که تو مهد ياد گرفتي بخون، براي خاله بشمار از يک تا ده و…
به او اجازه بدهيم اوقات تنهايي داشته باشد يا بهراحتي بگويد: نميخواهم درباره فلان مطلب حرفي بزنم يا در خصوص سوال شما نظري ندارم.
از او بخواهيم خودش لباسهايش را که براي شستشوست بررسي کند و جيبها و پاکتها را بگردد. قبل از نظافت ميز و زير ميز اتاقش از او بخواهيم خودش کاغذهاي باطله را کنترل کند و دورريختنيها را به زباله بسپارد.
بهجاي شعار و کلام، عملا به حريم ديگران احترام بگذاريم. کفشها را جلو در آپارتمان رها نکنيم، زبالهها را در ساعات غيرمقرر پشت در نگذاريم، حريم صوتي همسايهها را رعايت کنيم و همواره اين اصل را يادآوري کنيم: براي حفظ حريم شخصي بايد حريم عمومي با ديگران را بهرسميت بشناسيم.
سحر سلطاني | دانشجوي دکتري فلسفه تربيت
بازار