خراسان/ اينروزها که هنوز درخانه هستيم، دلتنگي از چپ و راست هجوم ميآورد؛ دلتنگ يکچيزهايي ميشويم که باورش سخت است و چيزهايي را کشف ميکنيم که باورش سختتر است. الان درحاليکه دل ما براي گربههاي خيابان، پيتزا، ليگ برتر انگلستان و حتي صداي موتور گازي تنگ شده، درعوض ميدانيم که هر قالي خانهمان چند گل دارد، روي سقف را نقاش گرامي چطور رنگآميزي کرده. آلبومهاي خانوادگي را هم 30 بار ديديم و رنگ پيژامه پدربزرگ پدرمان را هم از حفظ هستيم. حالا چه کنيم بيشتر از اين دلتنگ نشويم؟
حواستان را به اخبار پرت کنيد. يک سر به گروه خانوادگيتان بزنيد، در هر 24 ساعت يک خبر درباره کشف واکسن کرونا خواهيد خواند و حواستان از هرچه دلتنگي است پرت ميشود.
حتماً و حتماً سري به شبکه آي فيلم بزنيد. يا «خانه به دوش» پخش ميشود يا «متهم گريخت» يا هر دو. در اين وضعيت دليلي براي دلتنگي ميماند؟ به ديالوگ معروف «چرا قيمهها رو ميريزي تو ماستها» بخنديد و خلاص.
با هيچکس تماس تصويري نگيريد، تماس تصويري بدون بغل کردن دلتنگي را افزايش ميدهد؛ حجم اينترنتي را هم که بايد خرج دانلود فيلم کنيد، تمام ميکند.
خب راه حل دلتنگي براي همکلاسي ها چيست؟ به کتاب درسي و شبکه آموزش و ... سر نزنيد و گرنه يادتان مي افتد چطور قدر سلامتي و خوشي هاي ساده را نمي دانستيد. والسلام قضاقورتکي تمام.
بازار