نماد آخرین خبر

چه کسی باید قدرت خانواده را در دست گیرد؟

منبع
بروزرسانی
چه کسی باید قدرت خانواده را در دست گیرد؟
هنر زندگي/ به نظر شما قدرت در خانواده در دست چه کسي است؟ در تصميم گيري‌هاي مهم و حياتي چه کسي حرف آخر را مي‌زند؟ در هر رابطه اي ممکن است جنگ قدرت بين زوجين ايجاد شود اما در روابطي که يکي از طرفين بخواهد قدرت را در تمام حيطه‌هاي زندگي در دست بگيرد، زندگي به کابوسي وحشتناک براي ديگري تبديل مي‌شود. براي داشتن يک رابطه سالم و پويا بايد در امور مختلف و تصميم گيري‌ها با يکديگر همکاري کنيد و تنظيم قواعد بين زوجين بايد به گونه اي باشد که حد اعتدال رعايت شود. اما چه مولفه‌هايي تعيين کننده ميزان قدرت هر فرد در خانواده است؟ براي داشتن يک خانواده سالم چه بايد کرد؟ در ادامه مقاله به پاسخ تمام اين سوالات خواهيم پرداخت. انواع خانواده بهتر است قبل از پرداختن به موضوع قدرت در خانواده، انواع خانواده‌‌ها را بررسي کنيم: 1. خانواده هسته‌اي خانواده هسته‌اي از پدر و مادر و فرزندان تشکيل شده که ساير بستگان جداي از آن‌ها زندگي مي‌کنند. اين خانواده يک خانواده مرجع است؛ به اين معني که فرزندان در آن به دنيا آمده‌اند. خانواده هسته‌اي ممکن است شکل‌هاي مختلفي داشته باشند و يکي از والدين يا هردوي آ‌ن‌ها به مراقبت از فرزندان بپردازند. 2. قدرت در خانواده | خانواده گسترده در اين نوع خانواده، يکي از بستگان همراه ديگر اعضاي خانواده و در خانه آن‌ها زندگي مي‌کند. در واقع مي‌توان گفت خانواده گسترده از بستگان خانواده هسته‌اي هستند که از نظر عاطفي و اقتصادي به آن‌ها وابسته‌اند. مثلا خانواده‌هايي که همراه با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگي مي‌کنند، يک خانواده گسترده را تشکيل مي‌دهند. 3. خانواده غيرخوني اين خانواده از فرزندان يا والدين غيرخوني و ناتني تشکيل شده است. مثلا زن و مردي که کودکي را به فرزندخواندگي مي‌گيرند، يک خانواده غيرخوني را تشکيل مي‌دهند. 4. قدرت در خانواده | خانواده‌هاي تک والدي خانواده تک والدي شامل يکي از والدين است که به تنهايي سرپرستي فرزندان را بر عهده دارد. خانواده تک والدي ممکن است با طلاق، فوت يا مهاجرت يکي از والدين ايجاد شود. 5. خانواده پدر سالار و مادر سالار الگوي اکثر خانواده‌ها به اين صورت است که معمولا يکي از والدين قدرت بيشتر را در دست دارد. در فرهنگ ايران معمولا مردان قدرت در خانواده را دارند؛ در اين صورت به آن خانواده مرد سالار گفته مي‌شود و در صورت قدرت بيشتر مادر، آن خانواده زن سالار ناميده مي‌شود. قدرت در خانواده | جنگ قدرت در رابطه زوجين و پيامدهاي آن جنگ قدرت، علت بسياري از اختلاف‌ها و جدايي‌ها در روابط زوجين است. اگر رابطه اي که بر مبناي صميميت و احترام متقابل پايه گذاري نشود، کشمکش بين زوجين و اختلافات عقيده اي به راحتي رابطه آن‌ها را نابود مي‌کند. در روابط سنتي، مردان مديريت کلي مسائل بيرون از خانه را بر عهده مي‌گرفتند و در راس قدرت قرار داشتند و زنان در قبال دريافت حمايت از بسياري از خواسته‌هاي خود صرف نظر مي‌کردند. حال مردي که تمام مسئوليت‌ها را بر عهده مي‌گيرد، چون بايد انرژي و زمان زيادي براي انجام وظايف خود صرف کند، نمي‌تواند مولفه‌هاي عاطفي در رابطه را به خوبي برآورده کرده و براي ابراز عشق و محبت به همسر خود زمان کافي اختصاص دهد. قدرت در رابطه زوجين و ميزان درآمد در برخي روابط، فردي که ميزان درآمد بالاتري دارد و خريدهاي عمده خانه را انجام مي‌دهد، قدرت خانواده را در دست مي‌گيرد. حتي برخي از زوجين زمان تولد فرزندشان، اين قاعده را اعمال مي‌کنند؛ يعني فردي که درآمد پايين تري دارد، چه زن باشد چه مرد، وظيفه نگهداري و مراقبت از فرزند را بر عهده مي‌گيرد. معمولا در خانواده‌هايي که مردان تمام هزينه‌ها را تقبل مي‌کنند، زنان کارهاي خانه را مديريت کرده و بيشتر تصميم گيري‌ها و قدرت خانواده در دست مردان است. قدرت در رابطه زوجين و موقعيت اجتماعي موقعيت اجتماعي عامل ديگري است که مي‌تواند تعيين کننده قدرت در رابطه باشد. فردي که در جايگاه بالاتري قرار دارد معمولا به طور خواسته يا نا خواسته بيشتر تمايل دارد تا نظرهاي خودش را در اولويت قرار داده و در امور مهم به تنهايي تصميم گيري کند. حتي ممکن است اين فرد خواهان آزادي بيشتري در خانواده باشد. براي کسب اطلاعات بيشتر در زمينه آزادي در خانواده کليک کنيد. قدرت در خانواده | قدرت در رابطه زوجين و ميل جنسي مسئله ديگري که وجود دارد اين است که چه کسي در رابطه جنسي قدرت بيشتري دارد. تفاوت در تمايلات و فانتزي‌هاي جنسي يکي از مواردي است که باعث مي‌شود اکثر زوجين به دفتر مشاوره مراجعه کنند. زن و مرد ممکن است در مود برنامه‌هاي تلويزيوني، انجام سرگرمي‌هاي مختلف، تنظيم برنامه تعطيلات، زمان صرف غذا با يکديگر اختلاف نظر داشته باشند، با اين حال در اغلب اين موارد زوجين اين مسائل را بين خودشان حل مي‌کنند؛ ولي اختلافات در روابط جنسي به راحتي حل شدني نيست. اين موضوع به خصوص در روابطي که تمام قدرت در دست مرد بوده و زن اراده اي از خودش ندارد، بارزتر مي‌شود. زن به دليل اينکه حس مي‌کند در زندگي ناديده گرفته شده، ممکن است تمايل کمتري براي برقراي رابطه جنسي داشته باشد يا حتي ممکن است از رابطه جنسي به عنوان مهره‌اي براي اعمال قدرت استفاده کند. به گونه‌اي که برقراي رابطه جنسي را مشروط به پذيرفته شدن درخواست‌ها و انتظاراتش کند. پس فردي که تمايل بيشتري براي رابطه جنسي دارد، احساس خشم و نااميدي را تجربه مي‌کند. کنترل احساسات چه تاثيري در حيطه قدرت در رابطه زوجين دارد؟ زماني که شما روي احساسات خود کنترل نداريد مسلما اعمال کنترل روي رابطه را نيز به سختي مي‌توانيد انجام دهيد؛ پس به تدريج نقش کمرنگ‌تري در رابطه ايفا خواهيد کرد. در واقع اضطراب و قدرت دو قطب مخالف يکديگر هستند. معمولا فردي که در شرايط بحراني خونسردي خود را حفظ کرده و تصميمات منطقي تري مي‌گيرد، به مرور قدرت بيشتري در رابطه به دست مي‌آورد. قدرت در خانواده | چه کسي بايد قدرت را به دست بگيرد؟ از شما مي‌خواهيم بار ديگر به اين پرسش پاسخ دهيد. قدرت در رابطه زوجين دست چه کسي است؟ آيا از موقعيت خود در رابطه با همسرتان راضي هستيد؟ موقعيت اجتماعي قابل تغيير نيست و پيشرفت در وضعيت اقتصادي هم به سادگي به دست نمي‌آيد. با اين اوصاف مي‌توان گفت که تغيير کار چندان راحتي نيست. هر يک از شما در حيطه‌اي از زندگي مشترک، قدرت و توان بيشتري داريد، که اين اجزا يک کل واحد (خانواده) را مي‌سازد. بهترين راه اين است که در رابطه به شيوه‌اي رفتار کنيد که همسر شما احساس ناکارآمدي قدرت نداشته باشد. شرايط بايد به گونه اي باشد که بتوانيد در مسائل مختلف با يکديگر به تفاهم رسيده و با هم فکري و مشورت تصميم گيري کنيد. تنها در اين صورت است که مي‌توانيد خانواده سالم خود را شکل دهيد.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره