نماد آخرین خبر

چگونه می توانیم خوشبخت باشیم؟

منبع
مجله دلگرم
بروزرسانی
چگونه می توانیم خوشبخت باشیم؟
مجله دلگرم/ «خوشبختي» واژه اي زرّين، زيبا و دلپذير است که در هر فرهنگ و تمدني، آرماني ارزشمند و محبوب شمرده مي شود. نگاه افراد به آفرينش و ديدگاه انسانها به هستي، مبناي تفسير خوشبختي (سعادت) است. براي خوشبختي دو تعريف کلّي بيان شده است: خوشبختي يعني رسيدن به لذت بسيار و يا رسيدن به لذتهاي دائمي در زندگي خوشبختي عبارت است از: رضايت کلي از زندگي و خشنودي از وضعيت خويشتن به دنبال خوشبختي بودن انسان، يکي از متداول ترين جست و جوهاي انساني است، اما يک هدف دشوار نيز هست. خوشبختانه براي ما، تجربه «خوشبختي» در واقع مي تواند اشکال مختلفي داشته باشد و ناشي از رفتارها و شرايط زندگي است. اکنون تحقيقات مي توانند روش هاي مختلفي را به ما نشان دهند که مي توانيم اشکال مختلف خوشبختي را در زندگي يافته يا توسعه دهيم.
برترين انواع مختلف خوشبختي در زندگي ناشي از شرايط زندگي 1. شادي احساس شادي شامل گم کردن خودتان در لحظه کنوني و قدرداني از چيزي است که در حال حاضر داريد. اين احساس زودگذر است که مي تواند شما را تحت تاثير قرار داده و اگر تلاش کنيد تا بيش از حد آن را تجزيه و تحليل کنيد، ممکن است ناپديد شود. همچنين اگر شما نگرش و ديدگاه درستي داشته باشيد، مي توانيد آن را در چيزهاي زيادي بيابيد، بنابراين نسبتا شادي در دسترسي است. راحت ترين روش براي پيدا کردن شادي، شرکت در فعاليت هايي است که مي دانيد معمولا براي شما شادي به همراه مي آورد. مي تواند هر چيزي از يوگا تا پارک هاي تفريحي بوده يا اينکه موسيقي مورد علاقه تان باشد. همچنين مهم است که چيزهاي جديدي را امتحان کرده تا روش هاي جديدي براي شادي را پيدا کنيد. 2. هيجان اگرچه مي تواند دوام طولاني تري نسبت به شادي داشته باشد، اما اين احساس نيز تا حدودي زودگذر است- اين احساس مي تواند سريعا از بين رفته و تبديل به خستگي شود. با اين وجود، مي تواند يک عامل انگيزشي نيز باشد. به عنوان مثال، هيجان در مورد شغل جديد مي تواند براي شما ايجاد انگيزه کند تا سخت تر کار کنيد، و هيجان در مورد رابطه جديد مي تواند براي شما انگيزه ايجاد کرده تا براي حل مشکلات تلاش بيشتري کنيد. هيجان هميشه مي تواند در حل مشکل استرس زياد به شما کمک کمک کند. مطالعات نشان دادند که اگر به خودتان بگوييد که به جاي عصبي يا نگران بودن، هيجان زده هستيد، مي توانيد اين انرژي بالقوه ناراحت کننده را به فعاليت سازنده تر تبديل کنيد. هيجان همچنين مي تواند احساس مثبتي که از يک فعاليت کسب کرده ايد را گسترش دهد. اگر بر روي حس هيجان انگيز قابل پيش بيني تمرکز مي کنيد، تعطيلات قبل از شروع رفتن شما مي تواند روزها و هفته ها بيشتر شود. ايجاد هيجان چندان دشوار نيست، بنابراين پيروي از آن راحت است. چالش هاي جديد را امتحان کنيد. يک ليست آرزوهاي قبل از مرگ داشته باشيد. اجازه دهيد که وقتي اتفاق بزرگي در پيش است، از پيش بيني خود لذت ببريد. 3. قدر شناسي (تشکر) بر اساس يک تحقيق انجام شده، اگر به صورت فعالانه بر روي قدرشناسي تمرکز نکنيد، مي تواند ناپديد شود. افرادي که به طور مرتب احساس قدرشناسي مي کنند، شادتر و سالم تر از کساني هستند که کمتر اين احساس را تجربه مي کنند. علاوه بر اين، پرورش حس قدرشناسي نيز آسان است. مي توانيد از يک مجله قدرشناسي و مراقبه محبت آميز استفاده کنيد يا حتي به طور ساده به افراد در زندگي خود بگوييد که از آنها قدرداني کرده و اغلب اين کار را انجام مي دهيد. مشخص شده که پرورش احساس قدرشناسي بيش از هر چيز ديگري، احساس افسردگي را از بين مي برد. ممکن است کمتر مشخص باشد، اما اين نوع از خوشبختي بارها و بارها به ذهن خطور مي کند. 4. افتخار، يکي از اشکال مختلف خوشبختي وقتي غرور از خود راضي بودن و رقابتي مي تواند يک چيز منفي باشد، احساس افتخار از دستاوردهاي کاري تان مي تواند به نوعي قدرداني از خودتان بوده و نوع فوق العاده اي از خوشبختي را به همراه دارد. مي توانيد به کار يا خانواده خود، خانه و خودتان و هر چيزي که براي آن تلاش مي کنيد و مراقبت کرده و عشق مي ورزيد، افتخار کنيد. شما مي توانيد با درج دستاوردهاي شخصي در دفترچه خاطرات سپاسگزاري و يا نگه داشتن فهرستي از «دستاوردها» در پايان هر روز، احساس غرور سالم خود را پرورش دهيد. اين کار به معناي خودنمايي کردن يا «به خود مغرور شدن» نيست- شما نمي گوييد که به خاطر دستاوردهايتان بهتر از ديگران هستيد، بلکه مي گوييد که مدل بهتري از خودتان هستيد، و از اين حقيقت قدرداني مي کنيد. 5. خوش بيني مطالعات خوش بيني را با دستاوردهاي بيشتر در زندگي مرتبط مي کنند. خوش بين ها تمايل دارند تا بر روي احتمالات تمرکز کنند و ترکيبي از قدرداني و غرور دارند. آنها از تمام امکاناتي که در زندگي ارائه مي شود، سپاسگزار هستند و به توانايي خود براي به کار بردن اين منافع افتخار مي کنند و به خودشان و توانايي شان در انجام تلاش هاي خود در هر هدفي که دنبال مي کنند، اعتماد دارند. وقتي خوش بين ها با نااميدي مواجه مي شوند، تمايل دارند تا آن را به حداقل برسانند، دقت مي کنند که چگونه مي توانند دفعه بعدي آن را بهتر انجام دهند، و عوامل موثر را که منجر به نتايج منفي مي شود، مشاهده مي کنند. وقتي موفق مي شوند، به خودشان جايزه مي دهند و آن را نشانه چيزهاي بهتر پيش رو در نظر مي گيرند. خوش بيني يک روش کلي براي زندگي کردن است، بنابراين نسبت به ساير اشکال خوشبختي چندان زودگذر محسوب نمي شود. 6. قناعت قناعت يعني از آنچه که داريد، خوشحال باشيد. کساني که راضي هستند، از موانع زندگي کمتر احساس نااميدي کرده و از آنچه که هم اکنون در زندگي خود دارند، احساس رضايت مي کنند. اشخاص تلاش مي کنند تا اين نوع از خوشبختي را احساس کنند، و مي تواند با تمرکز بر قدرداني از چيزي که در اختيارتان قرار مي گيرد و همچنين احساسي که از اين موفقيت داشته اند و شايستگي لذت از پاداشي که همراه با تلاش به دست آمده، همراه باشد. براي دستاورهاي خود شادي کنيد و با هر چيزي که مي توانيد داشته باشيد، احساس قناعت کنيد، بنابراين تمرکز بر آنچه که داريد، يک روش عالي براي راضي بودن است. 7. عشق گفته مي شود که گاهي اوقات عشق و خوشبختي مي توانند به جاي همديگر مورد استفاده قرار بگيرند، زيرا عشق يک منبع بي نهايت شادي است و خوشبختي به نوعي عشق است. با اين وجود، اين گونه به مساله نگاه کنيد که هر دو براي زندگي مهم هستند. در حکايات بيان شده که عشق واقعي بسيار دشوار به دست مي آيد، اما در واقعيت عشق را مي توانيد در اطراف خود پيدا کنيد. خانواده، دوستان، شريک عاشقانه، و حتي حيوانات خانگي مي توانند منبعي از عشق باشند، و تمرکز بر روي همه اين روابط مي تواند کمي زندگي تان را بهبود ببخشد. اين نوع از خوشبختي مي تواند به صورت بي پايان تامين شود. حتي با وجود اينکه روابط استرس زا مي تواند ما را به سمت خوشبختي سوق دهد، روابط سالم و حمايت کننده مي تواند خوشبختي فوق العاده و بادوامي ايجاد کند. تمرکز بر روي مهارت هاي رابطه، گذراندن وقت با عزيزان و راه هاي ديگر پرورش روابط مي توانند به شما کمک کنند تا اين شکل از خوشبختي را حفظ کنيد. سرچشمه خوشبختي برخي معتقدند که سرچشمه سعادت (خوشبختي) را در درون خود بايد جستجو کرد . آنهايي که تفسير سعادت را «آسايش از آلام» مي دانند، بر اين باورند که آلودگي با دنياي بيرون، موجب درد و رنج است و هرچه انسان، بيشتر خود را از جهان بيرونْ بي نياز سازد و رابطه اش را با بيرونْ قطع کند، از سعادت (که چيزي جز خلاصي از رنج نيست) بيشتر بهره مند مي شود. نشانه هايي از اين طرز تفکر را در تصوف هندي و افکار بودا و ماني و پيروان ايشان مي توان مشاهده کرد. دسته ديگر، سرچشمه خوشبختي را در جهان بيرون مي دانند و معتقدند انسان، موجودي اينْ جهاني است و تحت تأثير عوامل اين جهان است. اين ديدگاهِ مادّي مَسلک، سعادت را فقط وابسته به عوامل خارجي مي داند. نظر سوم، اين است که سرچشمه سعادت را تنها از درون يا از بيرون دانستن، مبالغه است. انسان نه آن چنان است که بتواند از عوامل بيروني بي نياز گردد و بدون استمداد از آنها به کمال و سعادت نائل شود، و نه آن طور که تمام خوشيهايش منبع بيروني داشته باشد. بلکه کانون توانمنديهاي دروني انسان، در کنار منابع محيطي و بيروني، بروز و ظهور پيدا مي کند و به شکوفايي و خوشبختي مي رسد. از اين رو، اکثر فرهيختگان، سرچشمه خوشبختي را همزمان هم وابسته به عوامل دروني و هم عوامل بيروني مي دانند. البته سهم هر يک و کيفيت تأثير هر کدام و نقش ثابت يا متغيّر آنها، متفاوت خواهد بود راز خوشبختي از آنجا که انسانها افکار و انديشه هاي خود را برمي گزينند، خود، تعيين کننده ميزان خوشبختي در زندگي خويش هستند. براي خوشبختْ زندگي کردن بايد بر افکار مثبت و خوب، تمرکز و تسلّط داشت. حال آنکه بسياري از افراد، بر عکس عمل مي نمايند. اين گونه افراد، تمجيدها و تحسينها از خود را نشنيده مي گيرند، امّا حرفهاي ناخوشايند و افکار منفي را مدتها در ذهن خويش تکرار مي کنند. خوشبخت زيستن، هنري است که به توانايي فايق آمدن بر مشکلات در کوتاه ترين زمان ممکن بستگي دارد. راز خوشبختي صرفا دانستن و اندوختن راه حلها نيست ؛ بلکه به کارگيري اين راه حلها و استفاده مناسب و به موقع از آنهاست. همه آدمها خواهان زندگي راحت و بدون دغدغه هستند ؛ امّا زندگي پر از مسائل و مشکلات است، به طوري که هر مشکل که حل شود، مشکل ديگر رخ مي نمايد. از اين رو، اگر افراد بدانند و به خود بباورانند که مشکلات، بخشي از زندگي در اين جهان اند و بايد آنها را به عنوان امکانات مبارزه و رشد و محرّکهاي زندگي قلمداد کرد، قدرت و کنترل بيشتري بر زندگي خود پيدا خواهند کرد. از طرفي، هر يک از افراد براي «خوشبخت شدن» به يک تصميم و اراده جدي نيازمندند ؛ تصميمي مبني بر اينکه هر روز از وقت محدودي که در اختيار دارند، بيشترين و بهترين بهره را ببرند. دوران زندگي انسان بر روي زمين، کوتاه است. زمان مي گذرد و همه چيز تغيير مي کند. شما اختيارات و انتخابهايي داريد که در جريان آنها، رهياها و اهداف شما به تحقّق مي پيوندند.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره