نماد آخرین خبر

ماجرای داشتن نام خانوادگی ایرانیان از کی شروع شد؟

منبع
برترين ها
بروزرسانی
ماجرای داشتن نام خانوادگی ایرانیان از کی شروع شد؟
برترين ها/ «نزديک به ۹۰ سال دور شده‌ايم از روزگاري که تمام هويت يک فرد در برگه‌اي در انتهاي قرآن ثبت مي‌شد و شايد تا سال‌ها کسي آن را مرور نمي‌کرد تا تاريخ تولد او را به خاطر آورد، هويتي که با قانون جديد قدم در راه هوشمند شدن گذاشت.» قانوني براي نام خانوادگي ايرانيان «مولد نورچشمي نزهت، خداوند او را داده است ان‌شاءالله قدم او مبارک باشد»، «بعد از تولد هدايت، والده او بعد از شش ماه به رحمت خداوند رفت» تا حدود صد سال پيش همزمان با تولد و مرگ آدم‌ها اين جملات توسط ريش سفيدها بر آخرين صفحه قرآن ثبت مي‌شد و به نوعي گواهي تولد فرد و سند نامگذاري او بود. سال‌هاي آخر حکومت قاجار بود که نام و مفهوم «سِجِل» در کنار نام اسناد و قباله‌ها جا گرفت. در کتاب‌هاي لغت، سجل پيش از آن که معناي دفتري پيدا کند که تاريخ تولد و فوت و نام و احوالات فرد در آن ثبت مي‌شد، در معناي «عهدنامه» يا «دفتري که قاضي صورت دعاوي و اسناد و احکام را در آن مي‌نويسد» به کار مي‌رفت. در سال ۱۲۹۷ شمسي هيأت وزيران تشکيل اداره‌اي به‌نام «سجل احوال» در وزارت داخله را به تصويب رساند. با توسعه شهرها و نياز به انجام امور اداري، ثبت‌ نام و تاريخ تولد فرد پشت قرآن ديگر اعتباري نداشت و افراد هر روز بيشتر از قبل نياز به اوراق هويتي رسمي پيدا مي‌کردند. بسياري معتقدند موضوع سجل و نام خانوادگي در دوران پهلوي اول مطرح شده اما به گفته احمد کسروي پيش از اين دوران هم افراد براي خود نام خانوادگي انتخاب مي‌کردند اما در زمان حکومت رضاشاه اين موضوع با جديت و رسميت بيشتري دنبال شد. پاي متمولين و روشنفکران سال‌ها بود که به اروپا باز شده و بسياري از کساني که در فرنگ تحصيل مي‌کردند به جاي القاب مرسوم در دوران قاجار به شيوه اروپايي‌ها «نام خانوادگي» براي خود انتخاب مي‌کردند. مصدق، فروغي، تقي‌زاده و... جزء نخستين کساني بودند که نام خانوادگي خود را ثبت کردند. اين امر در فروردين ۱۳۱۴ در ماده ۹۹۷ و جلد دوم قانون مدني تصويب و مرداد ماه همان سال براي تمام ايرانيان اجباري شد. در ماده ۹۹۷ قانون مدني آمده است: «هر کس بايد داراي نام خانوادگي باشد. ‌اتخاذ نام‌هاي مخصوصي که به موجب نظامنامه اداره سجل احوال معين مي‌شود ممنوع است» و ماده ۹۹۸ همين قانون به انحصار نام خانوادگي افراد اشاره دارد: «هر کس که اسم خانوادگي او را ديگري بدون حق اتخاذ کرده باشد مي‌تواند اقامه دعوي کرده و در حدود قوانين مربوطه تغيير نام‌ خانوادگي غاصب را بخواهد.» طبق اين ماده اگر کسي قصد مي‌کرد نام خانوادگي‌اي را که پيشتر انتخاب شده، انتخاب کند، بايد از کسي که پيش از او اين نام را برگزيده بود مجوز مکتوبي به اداره سجل ارائه مي‌داد و در آن روزگار اين موضوع براي بعضي زمينه‌ساز سوء‌استفاده از افراد شده بود. بعد از اجباري شدن انتخاب نام خانوادگي براي ايراني‌ها، شاه هم به پيشنهاد فروغي نام خانوادگي «پهلوي» را براي خود انتخاب کرد؛ نامي که ريشه در تأکيد او بر ملي‌گرايي و تلاش او براي منتسب کردن پادشاهي‌اش به شاهان باستاني ايران داشت. بعد از انتخاب اين نام خانوادگي قرار بر اين شد که کسي در کشور نام پهلوي را به‌ عنوان نام خانوادگي خود انتخاب نکند و اگر هم پيش از آن اين کار را کرده است، آن را تغيير دهد. پيش از شاه «محمود پهلوي» محقق و نويسنده آن روزگار اين نام را انتخاب کرده بود. اما با اجبار پيش آمده به نشان اعتراض تصميم گرفت نام خانوادگي ديگري براي خود انتخاب نکند و حالا در تاريخ او را با نام «محمود محمود» مي‌شناسيم، کسي که در دولت قوام استاندار تهران و در دوره‌اي هم نماينده مجلس شورا بود. بعد از تصويب قانون مربوطه مأموران اداره سجل به شهرها و مناطق مختلف اعزام شدند تا به‌صورت رسمي نام خانوادگي افراد را ثبت کنند. قصه‌ها و رواياتي که اين روزها در مورد بعضي از نام‌هاي خانوادگي مي‌شنويم، در همين دوران شکل گرفتند. انتخاب نام خانوادگي (فاميلي) فرمول‌هاي تقريباً مشخصي داشت، بعضي بر اساس شغل فرد انتخاب مي‌شد: «رزاز»، «آخوندي»، بعضي بر اساس شهرتي که در شهر داشت: «درستکار» ،«معتمدي» يا بر اساس محل زندگي يا تولد فرد: «بروجردي»، «خراساني» عده‌اي هم که اهل ادبيات بودند، با اضافه کردن «ي» در انتهاي نام قهرمانان شاهنامه براي خود يک نام خانوادگي اختراع مي‌کردند: «جمشيدي»، «گودرزي»، «خسروي». نزديک به ۹۰ سال دور شده‌ايم از روزگاري که تمام هويت يک فرد در برگه‌اي در انتهاي قرآن ثبت مي‌شد و شايد تا سال‌ها کسي آن را مرور نمي‌کرد تا تاريخ تولد او را به خاطر آورد، هويتي که با قانون جديد قدم در راه هوشمند شدن گذاشت.»
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره