نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
دخترونه زنونه

رمزگشایی از پشت پرده مانتوهای جلوباز!

منبع
فارس
بروزرسانی
رمزگشایی از پشت پرده مانتوهای جلوباز!
فارس/ پيگيري مطالبه 21 هزار نفري مردمي درباره مانتوهاي جلوباز و لزوم رسيدگي به اين معضل اجتماعي را از بررسي ميداني و حضور در فروشگاه هاي مانتو در هفت‌تير شروع مي‌کنيم. پاي صحبت ها و گلايه هاي فروشندگان مي نشينيم، بررسي اوضاع بازار پخش عمده مانتو در تهران و گشت و گزار در يکي از پاساژهاي لاکچري هم سرنخ هاي خوبي به دستمان مي دهد. در پايان براي پيگيري مطالبات مردمي، سراغ رييس اتحاديه پوشاک و توليد کنندگان مي رويم. مانتوي دکمه دار روي دستمان مي ماند ميدان هفت تير و فروشگاه هايش اولين و بهترين گزينه براي شروع گزارش ميداني است. به عنوان خريدار وارد يکي از فروشگاه ها مي شويم. مانتوهاي جلوباز کنار هم رديف شده اند و هر کدام در عجيب و نامتعارف بودن مدل به کناري طعنه مي زند، کمي که دقيق شوي در ميان انبوه مانتوهاي جلوباز هيچ رد و نشاني از مانتوي دکمه دار پيدا نمي کني. از فروشنده سراغ يک مانتوي تابستاني و دکمه دار را که مي گيرم، اين جواب را مي شنوم؛ «مانتوي تابستاني دکمه دار نداريم. يکي از همين مانتوهاي جلوباز را بپسنديد، من خياطي به شما معرفي مي کنم، برايتان دکمه يا زيپ بزنند با هزينه ما.» مي پرسم:« خوب چرا مانتوي دکمه دار نمي آوريد؟» با اين روش بازرسان اتحاديه و اماکن را دور مي زنيم گفت و گوي ما و فروشنده جوان که به اينجا مي رسد، صاحب فروشگاه جلو مي آيد و مي گويد؛« هيچ کس نمي خرد.» با اين پاسخ قانع نمي شوم ومي پرسم:« تکليف من متقاضي چيست؟» مي گويد :«به نفع من هست که مانتوي دکمه دار بياورم. از بازرسي هاي اداره اماکن و ناظران اتحاديه پوشاک هم خلاص مي شوم. اما موضوع اين است که تقاضايي براي خريد مانتوهاي دکمه دار در بازار وجود ندارد. مانتوي دکمه دار روي دستمان مي ماند.» صاحب فروشگاه، مانتوي شيشه اي را از لابه لاي مانتوها بيرون مي آورد و مي گويد:« مي دانيد هر روز چند دختر جوان از ما مانتوي شيشه اي مي خواهند؟ فروشگاه من در موقعيتي قرار دارد که در معرض ديد است و اداره اماکن اول از همه سراغ من مي آيد، براي همين مجبورم اين مانتوهاي پرتقاضا را در رگال هاي پشتي قرار دهم تا از چشم آنها دور بماند.همه بازار پر شده از مانتوهاي جلوباز، هر چند وقت يک بار سرو کله بازرسان اتحاديه و اماکن پيدا مي شود. خبر آمدن بازرسان خيلي زود در راسته مانتوفروشي ها مي پيچد.بعضي ها مغازه را براي يکي دو ساعت مي بندند تا بازرسان بروند و آب ها از آسياب بيفتد، بعضي هم تا رسيدن بازرسان،به مانتوهاي جلوبازي که در ديد قرار دارد سنجاق مي زنند. يک دورباطل که هيچ فايده اي ندارد.» وقتي مانتوهاي جلوباز يکي يکي وارد بازار شد، کجا بوديد؟ وارد فروشگاه بعدي مي شوم، همان مانتوها با همان مدل هاي عجيبي و غريبي که شباهت به همه چيز دارد جز مانتو، يک راست سراغ صاحب فروشگاه مي روم و کارت خبرنگاري را روي ميز پيشخوان مي گذارم و مي گويم:« اگر موافق باشيد گفت و گويي با ما در خصوص وضعيت مانتوهاي فعلي که عموما جلوباز هستند داشته باشيد.» صاحب فروشگاه که مشخص است از مو سپيد کرده هاي اين صنف است، انگار منتظر يک جرقه بود براي نشان دادن عصبانيتش، انگشت دستش را که جاي مهر استامپ روي آن مانده نشانمان مي دهد و مي گويد:« همين امروز صبح اتحاديه بودم و تعهد دادم، چون مانتوي جلوباز در فروشگاه داشتم.خنده دار نيست؟ چرا براي تهيه گزارش سراغ عرضه کننده نهايي آمده ايد؟! هميشه نوک پيکان انتقادها به سمت ما هست، بازرسان اداره اماکن و اتحاديه پوشاک مي آيند و به خاطر فروش مانتوهاي جلوباز يا بايد جريمه و پلمب شويم يا تعهد بدهيم. چرا سراغ توليدکنندگان نمي رويد؟ يک سر برويد مراکز عمده فروشي و پخش مانتو، ببينيد موجودي توليدي ها چه نوع مانتويي است؟ چرا سراغ کساني که اين مد را وارد بازار کرده اند نمي رويد؟ من هر آنچه در بازار وجود دارد و تقاضاي خريدار هست مي آورم، اين تقاضا چطور شکل گرفت؟ برويد سراغ اتحاديه بپرسيد آن موقع که مانتوهاي جلوبار يکي يکي وارد بازار مي شد کجا بودند؟!» صاحب فروشگاه با همان عصبانيت از پشت پرده بازار مانتو مي گويد و ادامه مي دهد:«اصلا مي دانيد چه کساني پشت پرده همين مانتوهاي جلوباز يا جديدترين مد روز مانتوها هستند؟ اگر مسئولان خيلي دغدغه دارند بروند جلوي کار مزون هاي زيرزميني و بدون مجوزي را بگيرند که با ترفندهاي خاص، مدهاي جديد را وارد بازار مي کنند و با کثيف ترين روش ها همان مد جديد و سبک ناهنجار پوشش را در جامعه عادي سازي مي کنند! از مزون هاي زيرزميني تا استخدام مانکن هاي خياباني حالا که گفت و گو به اينجا رسيده فروشنده مجاب مي شود تا جزييات بيشتري را در اختيار ما بگذارد. اينکه سر و کله مانتوهاي جلوباز از کجا پيدا شد؟ به اين شرط که اسم و رسمي از او در گزارش نياوريم سرنخ هايي به ما مي دهد:« من سال هاست در ميدان هفت تير فروشگاه مانتو دارم. چند سال توليدي داشتم. مي دانم در بازار مانتو چه مي گذرد. مد جديد مانتو توسط مزون هاي خاص وارد بازار مي شود آن هم با قيمت هاي سر به فلک کشيده، هر مانتو با قيمت 3 يا 4 ميليون تومان در مزون ها به فروش مي رسد. مزون ها براي ترويج مانتوهاي خاص، مانکن هاي خياباني را استخدام مي کنند. کار اين مانکن ها چيست؟ به ازاي دريافت پول قابل توجه، با ظاهري زننده و آرايش هاي آنچناني اين مانتوها را تنشان مي کنند و در خيابان ها و مراکز خريد و پرازدحام، تردد مي کنند، با دو هدف تبليغ مد جديد و ترويج بدحجابي که به نظرم هدف دومي براي اين مانکن هاي خياباني و کساني که آنها را به کار مي گيرند مهم تر است. البته يک روش ديگر هم براي تبليغ مد جديد مانتوها وجود دارد و آن هم استفاده از سلبريتي هاست. پوشش سلبريتي ها يکي از مهم ترين تعيين کننده هاي مد است. توليدات متفاوت مزون ها که يکي از آنها مانتوهاي جلوباز است با همين ترفندها وارد بازار مي شود و کم کم تقاضا براي آن زياد مي شود. آن وقت است که همه چيز بر مدار بازار عرضه و تقاضا مي چرخد.الان اتحاديه هيچ کاري نمي تواند بکند. ما حدود 3 هزار فروشگاه مانتو در تهران داريم، بازرسان هر چند وقت يک بار مي آيند. پلمب مي کنند، تعهد مي گيرند. بعد از چند روز دوباره مغازه ها باز مي شود با همان مانتوهاي جلوبازي که همه بازار را پر کرده است. اين وسط فقط ضرر و زيانش براي مايي هست که کرايه هاي سنگين مي دهيم و براي هر روز بسته شدن مغازه کلي ضرر مي کنيم.» مانتوهاي نخ نماي ميليوني در پاساژهاي لاکچري باز هم تاکيد مي کند نه نامي از فروشگاهش بياوريم نه اسمي از خودش و دست آخر با يک سرنخ، از ما مي خواهد به يکي از پاساژهاي لاکچري شمال تهران برويم و خودمان را خريدار مانتوي خاص و مزون دوز معرفي کنيم. فروشنده با سابقه ميدان هفت تير از يک شگرد ديگر هم خبر مي دهد و مي گويد:« اگر دقت کنيد در اين پاساژهاي لاکچري، چشمتان به جمال مانکن هاي سيار هم مي افتد. مغازه دارها براي تبليغ مانتوهايشان مانکن استخدام مي کنند، دختران قدبلندي که ظاهر زيبايي دارند و حاضرند براي کسب درآمد، مانتوهاي مغازه دارها را بپوشند و با ظاهري که توجه همه را جلب کند، براي جذب مشتري در پاساژ گشت بزنند. فروشندگان هر پاساژ با چند مانکن کار مي کنند و حاضرند براي تبليغ کارشان پول خوبي هم به اين مانکن هاي جوان بدهند.» به يکي از پاساژهاي شمال تهران مي رويم. مرکز خريدي که از شکل و شمايلش پيداست پاتوق پولدارهاي تهراني است. ويترين هاي پر زرق و برق و فروشگاه هاي لاکچري. وارد يکي از فروشگاه ها مي شويم براي پرس و جوي قيمت مانتوهاي مزون دوز. مانتوها در عجيب بودن و نامتعارف بودن چند سر و گردن بالاتر از مانتوهاي فروشگاه هاي هفت تير است. فروشنده، خانم جواني است با آرايش غليظ ، موهاي پريشان، با يکي ازهمان مانتوهاي عجيب و غريب بر تن، مي پرسم دنبال يک مانتوي خاص مي گردم. لا به لاي مانتوها مي گردد و يک مانتو را بيرون مي کشد؛« اين مانتو دو ميليون و دويست هزار تومان قيمت دارد. پارچه خارجي است و مدلش توسط يکي از طراحان به نام، طراحي شده است. مانتوهاي فروشگاه ما مزون دوز هستند و از هر مانتو يکي دو عدد بيشتر دوخته نمي شود. مانتوهاي ما کار توليدي ها نيست. پرو کنيد متوجه تفاوتش با کارهاي ديگر بازار مي شويد.» پارچه اي طرح دار، نازک و بدن نما و جلوباز با دو گوشواره پارچه اي در دو طرف آويزان، يکي بلندتر و يکي کوتاه تر؛ اين طراحي طراح زبردست است با پارچه اي از آن ور آب رسيده. حرف مزون ها را دوباره وسط مي کشم تا از زير و بم آنچه در بازار مانتوهاي زنانه مي گذرد خبردار شوم؛« من از طرفداران پر و پا قرص مانتوهاي مزون دوز هستم،چون متفاوت هستند. چطور مي شود از آخرين مد اين مزون ها و جديدترين مدل مانتوها قبل از اينکه وارد بازار مي شوند با خبر شد؟» کارتي به من مي دهد و مي گويد:« اين نشاني پيج ما در اينستاگرام است. جديدترين مد مانتو توسط مدلينگ ها در پيج نمايش داده مي شود. ما در فروشگاهمان همزمان با چند مزون کار مي کنيم، البته قيمت بعضي از مانتوهاي مزون دوز خيلي بالاست و فقط در مزون و براي مشتري هاي خاص به صورت سفارشي دوخته مي شود. کلا مانتوها هر قدر جديدتر و متفاوت تر باشد قيمت آن هم بالاتر مي رود. همين مانتوهايي که الان دو ميليون قيمت دارند قبلا با قيمت بالاتري فروخته مي شدند، چون تک بودند.» به نشاني پيج سر مي زنيم. ده ها پست که در آن چند دختر جوان با صورت هاي ماسيده از آرايش، مانتوهاي جلوباز را در رنگ ها و مدل هاي مختلف تبليغ کردند و يک جمله، فصل مشترک همه پست هاي اينستاگرامي آنها است؛ "جديدترين مد روز مانتوهاي زنانه را از ما بخواهيد." ولنگاري و پوشش غير اخلاقي در مراکز پخش عمده مانتو براي تکميل شدن اطلاعاتمان از پديده مانتوهاي نامتعارف و جلوباز که بازار فروش مانتو را پر کرده اند سري هم به مراکز پخش و عمده فروشي مانتو مي زنيم. اغلب مراکز پخش در هفت تير قرار دارد. کوچه رضوي، اول مفتح جنوبي. پاتوق بسياري از مراکز عمده فروشي مانتو است. ساختمان هاي چند طبقه اي که شکل و شمايل آن مسکوني است اما کاربري تجاري دارد. وارد يکي از اين ساختمان ها مي شويم. چند دخترجوان با پوششي زننده گعده گرفته اند. يکي از دختران جلو مي آيد. ما را به دفتر فروششان در طبقه همکف دعوت مي کند و مي گويد:«بهترين مانتوهاي بازار در فروشگاه ما موجود است. نمونه اش را تن خودم مي بينيد؟ از صبح بيشتر از شش سري از همين مانتو را به فروشنده هايي فروختم که از شهرهاي مختلف براي خريد مانتو آمده بودند. ما بهترين و به روزترين مانتوها را خودمان تنمان مي کنيم که انتخاب براي شما هم راحت تر باشد.» کارت خبرنگاري را به دخترجوان نشان مي دهم و مي گويم:« بازارياب خوبي هستيد.فرصت نمي دهيد. من براي تهيه گزارش از مرکز پخش مانتو به اين ساختمان آمدم.» دست و پايش را گم مي کند و مي گويد:« من فقط فروشنده ام. نه اجازه صحبت دارم نه اطلاعات خاصي که به کار شما بيايد. اگر مي خواهيد مي توانيد منتظر بمانيد تا صاحب کارم بيايد.» بهانه اي مي آورم و از مغازه بيرون مي زنم. بيشتر فروشنده هاي مراکز فروش عمده مانتو، مانکن هاي سياري هستند که به بهانه اشتغال، ابزاري شده اند براي سودآوري و فروش مانتوهاي نامتعارف و ترويج پوشش ناهنجار. موضوعي که به نظر مي رسد از ديد اداره اماکن و اتحاديه پوشاک هم پنهان مانده است که اگر نظارتي بر اين مراکز وجود داشت، بي قيدي، اختلاط و ابراز اندام جنسي، ترويج رفتارها و پوشش غيراخلاقي توسط دختران جوان فروشنده حرف اول را در مراکز اصلي توزيع مانتوي کشورمان نمي زد. *بعد از گزارش ميداني براي اطلاع از اقدامات مسئولان در خصوص نظارت بر بازار مانتو، سراغ رييس اتحاديه پوشاک و توليدکنندگان مي رويم. يک بام و دو هواي اتحاديه پوشاک «ابوالقاسم شيرازي» در اين گفت و گو از نظارت هاي اتحاديه مي گويد، نظارت هايي که به نظر مي رسد به دليل نبود ساز و کار طراحي شده و فقدان برنامه ريزي متوليان فرهنگي براي فرهنگسازي و ترويج پوشش متعارف بانوان راه به جايي نمي برد. شيرازي مي گويد:«اتحاديه پوشاک و توليد کنندگان هر سال در فصل تابستان، تيم هاي بازرسي را فعال مي کند. در حال حاضر 30 تيم بازرسي به طور منظم از فروشگاه هاي عرضه مانتو بازديد مي کنند، موارد تخلف را يادداشت کرده و صورت جلسه مي کنند، صاحبان اصنافي که تخلف کرده اند، نسبت به مورد تخلف يا جريمه مي شوند يا مغازه شان از يک روز تا يک هفته پلمب مي شود.» حالا بشنويد از موارد تخلف به گفته رييس اتحاديه پوشاک؛«فروش مانتوهاي جلوباز در فروشگاه ها ممنوع است. مانتوها يا بايد دکمه داشته باشند يا زيپ يا قزن. فروشنده هاي خانم بايد پوشش متعارف داشته باشند، فروش شلوار پاره هم ممنوع است. همه اين موارد در صورت رعايت نشدن، صاحب واحد صنفي را مجبور به پرداخت جريمه مي کند.» مانتوهاي جلوباز بازار مانتو را قبضه کرده اند، اگر فروش آنها ممنوع است بنابراين اکثر واحدهاي صنفي فروش مانتو که به گفته رييس اتحاديه پوشاک تعدادشان به 3 هزار واحد صنفي در تهران مي رسد، يکي در ميان بايد در حالت نيمه تعطيل باشند! در حالي که اينطور نيست و به نظر مي رسد اتحاديه پوشاک هم عزم جدي در ريشه يابي ورود مانتوهاي نامتعارف به بازار ندارد و وقتي وارد ميدان مي شود که کار از کار گذشته است و شايد در اين شرايط کنترل بازار فروش مانتوهاي جلوباز غيرممکن به نظر برسد. اندر حکايت مدلينگ ها و مانتوهاي شيشه اي پرسش اين سوال و مطرح کردن اين انتقاد از رييس اتحاديه پوشاک و توليدکنندگان کافيست تا «ابوالقاسم شيرازي» هم از چالش هاي پيش روي اتحاديه و پشت پرده ورود مانتوهاي نامتعارف به بازار بگويد. « ما هر ساله نظارت را از مرحله توليد مانتو شروع مي کنيم، چون طراحي و دوخت مانتوهايي که بري مثال قرار است بهار و تابستان وارد بازار شود از پاييز سال قبل شروع مي شود. آذر سال قبل شنيديم که عده اي دارند روي مانتوهاي شيشه اي مانور مي دهند و آن را به بازار القاء مي کنند. بازرسان ما از طريق رصد شبکه هاي اجتماعي و تعقيب کردن مدهاي وارداتي اين موضوع را دنبال کردند. ما به پيج هايي در اينستاگرام رسيديم که مانتوهاي شيشه اي را از طريق مدلينگ ها تبليغ مي کردند. آن زمان بازرسان را بسيج کرديم و سراغ توليدکنندگان رفتيم. ديديم برخي توليد کنندگان اين پارچه هاي شيشه اي را براي توليد مانتو خريده اند. تا حدودي توانستيم جلوي توليد و توزيع مانتوهاي شيشه اي را بگيريم اما به دليل تعدد واحدهاي صنفي و توليدي کنترل آن سخت است.» حلقه مفقوده کجاست؟وقتي طراحان زبردست طعمه مي شوند ابوالقاسم شيرازي معتقد است چالش اصلي در حوزه پوشاک بانوان به ويژه مانتو، فعاليت مزون هاي زيرزميني است و وارد کردن مدجديد مانتوها هم زير سر اين مزون هاست. اما مزون هاي غير مجاز و زيرزميني توسط چه کساني اداره مي شوند؟ اين مزون ها چطور فعاليت مي کنند و وقتي بي سر و صدا مانتوهاي نامتعارف را وارد بازار مي کنند، اتحاديه براي شناسايي آنها و جلوگيري از فعاليتشان چه مي کند؟ رييس اتحاديه پوشاک و توليد کنندگان در پاسخ به اين سوالات از فعاليت طراحان بدون مجوز در مزون هاي غيرمجاز مي گويد. توضيحات شيرازي ما را به حلقه مفقوده ديگري راهنمايي مي کند و آن کم کاري همه سازمان هاي مرتبط در عدم ساماندهي طراحان لباس است. شايد بخش مهمي از اين انتقادات متوجه کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد باشد. شيرازي مي گويد:« مرحله قبل از توليد مانتوها، طراحي آنهاست. عده اي از طراح ها مجوز دارند و زير نظر کارگروه مد و لباس فعاليت مي کنند و دو يا سه برابر طراحان با مجوز، کساني هستند که بدون مجوز کار مي کنند. 10 سال قبل طراحان گفتند ما اين همه درس خوانديم هزينه کرديم، کسي استقبال نمي کند و طرح هاي ما را خريداري نمي کنند. اين بي اقبالي از طراحان که آن زمان مشکلات خودش را داشت منجر به اين شد که قريب به هفتاد هشتاد درصد طراحان توليد کننده شدند و مزون زدند. بسياري از مزون ها به صورت غيرمجاز فعاليت مي کنند و هيچ مجوزي از اتحاديه پوشاک ندارند. حلقه مفقوده همين‌جاست. ساماندهي نشدن طراحان لباس و فقدان ساز و کار درست براي فعاليت آنها باعث شد تا شبکه هاي سازماندهي شده اين طراحان را با چند واسطه به کار بگيرند. طراحان پول خوبي مي گيرند، مانتو را طراحي مي کنند، اين مانتوها دوخته مي شود و از طريق مزون هاي زيرزميني و بدون مجوز به صورت تدريجي وارد بازار مي شود. طرح ها سفارشي است و با فکر و ايده ، طراحي و دوخته شده است. در ادامه برنامه از پيش تعيين شده، مانکن هاي خياباني وارد عمل مي شوند. مد جديد مانتو که دست پنجه طراحان بدون مجوز است ،توسط مانکن هاي خياباني به نمايش گذاشته مي شود. مانکن هاي خياباني دختران جواني هستند که با هدف عادي سازي پوشش هاي نامتعارف در جامعه و القاي بي بند و باري به کار گرفته مي شوند. البته علاوه بر مانکن هاي خياباني، پيج هاي اينستاگرامي و مدلينگ هاي اينستاگرامي هم يکي از مهم ترين ابزارها براي ترويج اين نوع پوشش مي شوند. در گذر زمان تقاضا براي اين سبک مانتو زياد مي شود. تقاضا به توليدکننده ارجاع شده و توليد کننده هم يا اين طرح ها را از مزون ها خريداري کرده و يا طراح هاي آنها با کم و زياد کردن مدل ها، مانتوهاي جديد را توليد و روانه بازار مي کنند.» مزون هاي لاکچري غيرقانوني دم به تله بازرسان مي دهند؟ اما چاره کاربراي برهم زدن اين سناريوي از پيش تعيين شده چيست؟ قطعا همه نهادهاي بازدارنده، وزارت ارشاد، اتحاديه پوشاک بايد وارد ميدان شوند. رييس اتحاديه پوشاک مي گويد:« ما به همين راحتي نمي توانيم مزون ها را شناسايي کنيم. گاهي ممکن است يک مشتري مانتويي را از مزوني غيرمجاز به مبلغ سه ميليون تومان خريده باشد، مانتو ايراد داشته و طرف به اتحاديه شکايت مي کند. اين شکايت سرنخي مي شود براي شناسايي مزون هاي بدون مجوز. گاهي هم اطلاع رساني مردم باعث شناسايي مزون ها مي شود. گاهي مزون هاي غيرمجاز لابي هاي ساختمان هاي لوکس شمال شهر را کرايه مي کنند و شوي چند روزه مي گذارند. ما چطور مي فهميم؟ از موارد شکايت هاي احتمالي. براي مثال صاحب مزون کرايه سالن شوي دو روزه را پرداخت نمي کند، مالک شکايت را به اتحاديه پوشاک مي برد و ما متوجه وجود مزون هاي غيرمجاز مي شويم. چند وقت قبل، فروشنده هايي که مانتوهاي جلوباز داشتند و توسط بازرسان اتحاديه جريمه شده بودند گفتند شما که اينقدر به ما سخت مي گيريد، يک سري به دکه هاي روزنامه فروشي شمال شهر بزنيد. بروشورهاي تبليغاتي مزون هاي غيرمجاز را لا به لاي مجله هاي تبليغاتي مي گذارند وبي سر و صدا بدترين نوع مانتو را روانه بازار مي کنند. ما بازرسان را مامور کرديم که به دکه هاي روزنامه فروشي شمال شهر سر بزنند و تعدادي مجله پر تيراژ و پر خواننده را خريداري کنند و بروشور تبليغ مزون را پيدا کنند. اطلاعاتي که مردم و توليد کننده و فروشنده ها مي دهند را جمع مي کنيم وقتي به تعداد قابل توجهي رسيد به اداره اماکن اطلاع مي دهيم. ماموران اداره اماکن براي برخورد و پلمب مزون ها اقدام مي کنند.اما مشکل اينجاست که ما براي برخورد با اين مزون ها سامانه مشخصي نداريم. چون يکي دو تا نيستند و پراکندگي شان زياد است. اين را هم بگويم همه مزون هاي غيرمجاز و بدون مجوز درگير سناريوي طراحي و ورود مانتوهاي نامتعارف نمي شوند. بعضي از آنها توسط طراحاني اداره مي شود که ترجيح دادند در قالب مزون خانگي کار کنند و دنبال کننده مد بازار هستند. مزون هايي که منبع اصلي مدهاي وارداتي هستند به راحتي دم به تله نمي دهند. ورود به اين مزون ها کار راحتي نيست، مشتري براي ورود بايد معرف داشته باشد و گردانندگان آن به شرط تاييد معرف در را به روي مشتري باز مي کنند.» بازبيني فعاليت هاي کارگروه مد و لباس، ساماندهي طراحان، رصد شبکه هاي اجتماعي و پيج هاي اينستاگرامي که توسط مزون دارهاي خاص اداره مي شود، رو کردن دست باندهايي که مانکن هاي خياباني را براي عادي سازي بي بند و باري در پوشش به کار مي گيرند مي تواند در تغيير اين روند تاثيرگزار باشد. ماجراي مانتوي جلوباز، دستفروش ها و طبقه متوسط اما معضلاتي که منجر به وضعيت کنوني بازار فروش مانتوهاي جلوباز شده است فقط به مزون هاي زيرزميني و مانکن هاي خياباني ختم نمي شود. شيرازي به نقش مهم دستفروش ها در ترويج مانتوهاي جلوباز در ميان قشر متوسط و کم درآمد اشاره مي کند و مي گويد:«دستفروش ها و کارگاه هاي کوچک زيرزميني به ابزار ترويج پوشش مانتوي جلوباز در قشر متوسط تبديل شده اند. فقط کافي است دم غروب به ميدان هفت تير برويد، دستفروش ها بدون هيچ محدوديتي مانتوهايي که در کارگاه هاي زيرزميني توليد شده اند با پايين ترين کيفيت و نازل ترين قيمت به دست مصرف کننده مي رساند. اغلب مانتوهايي که توسط دستفروش ها عرضه مي شود شيشه اي و حرير است.شناسايي اين کارگاه هاي کوچک زيرزميني و متوقف کردن توليداتشان، از برنامه هاي هميشگي اتحاديه ها است.» حرف آخر رييس اتحاديه پوشاک در پايان از ضرورت سازماندهي بازار پوشاک زنانه با کمک متوليان فرهنگي مي گويد:«سخن آخر آنکه مسئوليت فرهنگسازي و الگوسازي در حوزه پوشش بانوان فقط در حيطه وظايف اتحاديه پوشاک نيست. متوليان فرهنگي، کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد، صدا و سيما و نهادهاي ديگر در اين سال ها براي الگوسازي چه کرده اند؟ نيم نگاهي به پوشش بانوان در سريال هاي شبکه خانگي، فيلم هاي سينمايي و حتي سريال هاي تلويزيوني نشان مي دهد هيچ عزم جدي براي ترويج سبک خاصي از پوشش که هم منطبق با ارزش ها و حفظ کرامت زن باشد و هم سليقه نسل جوان را تامين کند وجود ندارد.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره