ستاره/ امروزه عوامل بسياري در دستاوردها و شاديهاي ما تاثيرگذار هستند؛ اما چه باور کنيد چه باور نکنيد، تنها يک مورد وجود دارد که موفقيت پايدار و طولاني مدت را در همه جنبههاي زندگي برايمان به ارمغان ميآورد و آن چيزي نيست جز انضباط شخصي. حتي اگر پاي رژيم غذايي، تناسب اندام، وابستگيها و روابط کاريتان هم در ميان باشد، باز هم اولين و آخرين حربه شما براي تحقق روياها، رسيدن به يک سبک زندگي سالم و در نهايت شاد، فقط و فقط نظم شخصي يا همان نظم دروني است.
بر اساس مطالعاتي که در سال 2013 توسط ويلهلم هافمن پايهگذاري شده بود، محققان دريافتند افرادي که از خودلگامي يا خويشتنداري بيشتري برخودار بودند، شادتر از ديگران زندگي را سپري ميکردند. اما شايد براي شما هم سوال شده باشد که ربط خويشتنداري با انضباط فردي و نظم دروني چيست؟
انضباط شخصي يا نظم دروني چيست؟
اگر بخواهيم در يک جمله بگوييم، نظم شخصي توانايي انجام کاري است که بايد انجام دهيد. از تعابير ديگري که مکررا از آن به عنوان انضباط شخصي ياد ميشود، "رد شدن از آسايش و راحتي موقت براي رسيدن به يک موفقيت پايدار و ابدي" است. به طور مثال اگر قصد داريد فردي موفق با وضعيت جسمي سالمي باشيد بايد هر روز ساعت 5 صبح، قيد خواب شيرين صبحگاهي را بزنيد و بعد از ورزش به رتق و فتق امور خود بپردازيد.
حال به آزمايش سال 2013 بازگرديم. هافمن و همکارانش دريافته بودند که افراد خويشتندار کساني هستند که در وهله اول به انضباط شخصي دست يافتهاند و توانايي برخورد با تعارضات لحظهاي را در خود پرورش دادهاند. اين افراد وقت کمتري را صرف بحث و مجادله با ديگران ميکنند و به راحتي تصميمات مثبتي ميگيرند.
مفهوم انضباط شخصي
از معجزات انضباط شخصي اين است که افراد در هر شرايطي کاملا منطقي و به دور از استرس و اضطراب تصميم ميگيرند، بدون آنکه هيجانات و احساسات در قلمرو انتخابات آنها پا بگذارند.
برخلاف آنچه تصور ميشود، نظم دروني يک رفتار اکتسابي است؛ يعني براي رسيدن به آن به تکرار و تمرين نياز داريد. از اين رو ما ۵ روش اثبات شده براي بهبود انضباط شخصيتي را به شما پيشنهاد ميکنيم. اين دستورالعملها به شما کمک ميکند تا عادات خوبي ايجاد کنيد، چيزهاي بد را تغيير دهيد و خودلگامي را با ايجاد تغييراتي ساده در زندگي روزمره خود تقويت کنيد.
پنج گام مهم براي رسيدن به انضباط شخصي
۱. وسوسهها را دور بريزيد
يکي از مهمترينها و اولين قدمها در کسب خويشتنداري و بهبود انضباط شخصي اين است که تمامي وسوسهها و عوامل حواس پرتي را از خود دور کنيد. "از دل برود هر آنچه از ديده رود"، شايد اين ضرب المثل قديمي هم به گوش شما رسيده باشد که دستورالعمل بسيار ملموسي براي دور انداختن تمام حواسپرتيهاست.
به عنوان مثال وقتي قصد داريد رژيم غذايي خود را بهبود ببخشيد، از خوردن هله هوله اجتناب ميکنيد حال همين عادت را به جنبههاي ديگر زندگيتان نيز تعميم بدهيد؛ مثلا موقع کار در اداره تلفن همراه خود را خاموش کنيد يا از نرمافزارها يا افزونههايي نظير سلف کنترل (selfcontrol) استفاده کنيد تا از دسترسي شما (در يک بازه زماني خاص) به ديگر برنامهها جلوگيري کند و يا حتي از به هم ريختگي ميزکاري خود بکاهيد تا رفته رفته به انضباط شخصي دست پيدا کنيد.
۲. يک رژيم غذايي منظم و سالم را در پيش بگيريد.
مطالعات نشان ميدهد که افراد با قند خون پايين تصميمات درستي اتخاذ نميکنند. گرسنگي نيز چنين وضعيتي براي شما پديد ميآورد و در چنين حالتي مغز شما در پايينترين سطح پتانسيلي خود قرار ميگيرد. در نتيجه تمرکز روي امور براي شما دشوار شده، بدخلق ميشويد و عينک بدبيني روي چشمان شما قرار ميگيرد. از اين روست که ضعف در خويشتنداري و به تبع آن، نبود نظم دروني ميتواند نامهاي ديگري نظير عادت بد غذايي، کم تحرکي، انزوا و بيکاري نيز داشته باشد.
توصيه ما به شما يک رژيم غذايي سالم و منظم همراه با مقاديري بادام يا شير غني شده در بين وعدههاي غذايي است چرا که اين تنقلات مفيد و مختصر منبع خوبي از پروتئين و چربيهاي سالم هستند، در اين صورت قند خون شما در سطح ايدهآل و پايدار قرار ميگيرد و به جاي آنکه به غرولند شکمتان فکر کنيد روي اهداف و الويتهاي خود تمرکز کنيد و مهارتهاي تصميم گيري خود را بهبود ببخشيد.
۳. منتظر کسب احساس رضايت نباشيد!
همانطور که در ابتداي مطلب به آن اشاره شد، رسيدن به انضباط شخصي بدون تغيير امکانپذير نيست. همه افراد خود انضباط روزي از زندگي عادي خود دست کشيدند، سختيِ تغيير را تحمل کردند و سپس به آنچه ميبايد تبديل شدند.
بياييد کمي تخصصيتر به "ابعاد تغيير و تحول" نگاه کنيم؛ چارلز داهيگ (Charles Duhigg)، نويسنده کتاب "قدرت عادت" در کتاب خود اينگونه توضيح ميدهد که:
رفتار و عادات ما روي قسمتي از مغز بنام هستههاي قاعدهاي (Basal ganglia: قسمتي از مغز که با احساسات، صفات و خصوصيات فردي و حافظه در ارتباط است) تاثير ميگذارد، اين در صورتي است که تصميماتي که ما اتخاذ ميکنيم در جاي ديگري يعني در قشر پيش پيشاني (prefrontal cortex) ايجاد ميشوند.
حال هنگامي که يکي از رفتارهاي ما تبديل به عادت ميشود ما قوه تصميمگيري خود را از دست ميدهيم و دقيقا شبيه به حالت اتوپايلت يا همان خلبان خودکار هواپيما شروع به انجام کارها ميکنيم. به همين دليل است که ميگويند "ترک عادت موجب مرض است" به عبارت ديگر مغز ما در برابر آنچه براي او برنامهريزي شده است مقاومت ميکند؛ اما راه حل چيست؟
همان کاري که افراد خود اضباط انجام ميدهند يعني اين چالش را از صميم قلب در آغوش بگيريد، رفتار جديد و خوبتان را تا زماني که از آن احساس رضايت پيدا نکردهايد مستمرا ادامه دهيد، يعني منتظر آن نباشيد بلکه احساس رضايت را شکار کنيد.
۴. پاداش خودتان را فراموش نکنيد...!!
اگر هدفي را براي خودتان مشخص کردهايد، حتما لازم نيست تا انتها، مسير را بدون توقف طي کنيد، نه اصلا...!
اگر قصد کاهش وزن داشتهايد و حالا برنامه خود را به مدت يک ماه مو به مو پيش بردهايد هيچ اشکالي ندارد که يک وعده از يک روز را دلي از در بياوريد؛ يا حتي اگر در حال صرفه جويي و پس انداز هستيد هيچ اشکالي ندارد بعد از پيشبرد برنامه خود بعد از يک بازه زماني، جايزهاي براي خودتان تعيين کنيد و کمي ولخرجي کنيد
۵. خودتان را ببخشيد و پر قدرت به مسيرتان ادامه بدهيد...
هميشه همه چيز آنطور که فکر ميکنيم پيش نميرود، هدف والايي نظير انضباط شخصي مسير پرفراز و نشيبي دارد و مسلما پر از پيروزيها و شکستهاست. نکتهاي که در اين ميان بسيار ارزشمند است اين است که از شکستها نااميد نشويم و بار گناه خود را از اين طرف به آن طرف حمل نکنيم، چرا که اين احساسات به ايجاد نظم و انضباط فردي هيچ کمکي نميکنند. براي همين بهترين کار اين است که خودتان را ببخشيد، از گذشته درس بگيريد و آن را فراموش کنيد و پرقدرتتر از هميشه به مسيرتان ادامه دهيد.
و اما در پايان...
در کتاب "شامپانزه پارادوکس" نوشته دکتر استيو پيترز ميخوانيم که ما همان افرادي هستيم که ميخواهيم باشيم، اما ضمير احساسي ما به سادگي تمام، ما را از رسيدن به وضعيت ايدهآل باز ميدارد؛ انضباط فردي توانايي غلبه بر ذهن عاطفي است که توامان با حرکت رو به جلو و دستوراتي که در بالا به آن اشاره شد، حتما ثمره خواهد داد.
بازار