نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
دخترونه زنونه

شکایت خواستگار شکست‌خورده از دختر جوان!

منبع
شرق
بروزرسانی
شکایت خواستگار شکست‌خورده از دختر جوان!

شرق/ جوان عاشقي که بعد از شنيدن پاسخ منفي از دختر مورد علاقه‌اش نتوانست او را فراموش کند، وقتي براي گفت‌و‌گوي دوباره با دختر رفت، متوجه شد او ازدواج کرده است همين موضوع باعث درگيري و ربوده‌شدن جوان عاشق شد.

مرد جواني يک سال قبل به مأموران پليس شکايت کرد و مدعي شد از سوي دو مرد و يک زن جوان دزديده شده است. او که در بيمارستان بستري بود، گفت: مدتي قبل عاشق دختر جواني شدم و تصميم گرفتم با او ازدواج کنم. وقتي به خواستگاري رفتيم بحثي بين مادر من و خانواده دختر پيش آمد و باعث شد مراسم خواستگاري به‌هم بخورد و ميترا پاسخ منفي به من داد. نتوانستم ميترا را فراموش و بدون او زندگي کنم تا اينکه تصميم گرفتم خودم سراغ خانواده ميترا بروم و با آن‌ها صحبت کنم.

به ميترا گفتم مي‌خواهم با تو ازدواج کنم و موضوع مادرم را هم خودم حل مي‌کنم، اما قبول نکرد و بعد هم گفت با کسي نامزد کرده است. او راست مي‌گفت؛ من ديدم مردي جوان به نام سينا در خانه‌شان نشسته است. برادر ميترا هم در خانه بود. من از ميترا گله‌مند شدم، اما در نهايت کاري از دستم برنمي‌آمد و به خانه برگشتم. حال روحي خوبي نداشتم و بيشتر روز را براي خودم راه مي‌رفتم تا اينکه يک روز همين‌طور که داشتم در خيابان قدم مي‌زدم، ميترا و برادرش و نامزدش سينا من را به زور سوار ماشين کردند و به شدت کتکم زدند.

سهراب در ادامه گفت: من خيلي حالم بد بود و چندروزي در بيمارستان بستري شدم که مدارک آن را هم در پرونده قرار مي‌دهم. به همين دليل هم با تأخير شکايت کردم. با شکايت اين جوان، ميترا، نامزد و برادرش بازداشت شدند. آن‌ها به ضرب و جرح مرد جوان اعتراف کردند، اما گفتند ربايشي در کار نبوده است.

ميترا گفت: وقتي سهراب به خواستگاري من آمد مادرش آن‌قدر بدرفتاري و توهين کرد که خود سهراب هم متوجه شد چه اتفاقي افتاد و ناراحت شد. او از من عذرخواهي کرد. با توجه به رفتاري که مادرش داشت اينکه ما بخواهيم زندگي مشترک را شروع کنيم، امکان‌پذير نبود. من به خواستگاري پاسخ منفي دادم و بعد هم با يکي ديگر از خواستگارانم ازدواج کردم، اما سهراب ناراحت شد و دوباره سراغ من آمد. او گفت مرا دوست دارد، من هم گفتم با سينا نامزد کرده‌ام و ديگر نمي‌خواهم او را ببينم، اما سهراب عصباني شد؛ او به برادرم و نامزدم حمله کرد و من را هم کتک زد و ما هم براي اينکه او را از خانه بيرون کنيم، مجبور شديم کتکش بزنيم، اما او را ندزديديم و اين تهمت است.

درحالي‌که سه متهم با قرار وثيقه آزاد شده بودند، پرونده براي رسيدگي به دادگاه کيفري استان تهران شعبه ۱۲ ارسال شد. متهمان پاي ميز محاکمه رفتند و شاکي نيز حاضر شد. او گفت: قبول دارم مادرم در جلسه خواستگاري رفتار بدي کرد و ميترا هم پاسخ منفي داد، اما اين موضوع ديگر ربطي به اينکه من را بربايند و کتک بزنند نداشت.

آن‌ها بي‌دليل من را دزديدند و من شکايت دارم. در ادامه متهمان يک به يک در جايگاه قرار گرفتند؛ آن‌ها فقط اتهام ضرب و جرح را قبول کردند و گفتند: اين حرف درست نيست. ما سهراب را به خانه نياورديم؛ او خودش به خانه ما آمد و وقتي که ديد ميترا ازدواج کرده است و ديگر ممکن نيست پيش او برگردد، دعوا و درگيري به راه انداخت که چرا اين اتفاق افتاده است و ما هم از خودمان دفاع کرديم.

با پايان جلسه دادگاه، قضات براي تصميم‌گيري در اين خصوص وارد شور شدند.

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره