رسانه های زنان از مشروطه تا به امروز

شهرآرا آنلاين/ زنان از ابتداي ورود مطبوعات به ايران در روزنامهها مينوشتند. البته ابتدا نوشتن آنها کم و محدود بود. همچنين اغلب با نام مستعار مردانه مينوشتند و انتقادات اجتماعي و سياسي خود را بيان ميکردند. در سال 1292 خورشيدي اولين نشريه تخصصي زنان به نام «دانش» منتشر شد. اين نشريه به مسائل خانهداري، بچهداري، طب، بهداشت و اخبار مربوط به مدارس دختران ميپرداخت. پس از آن، در دوران مشروطه، زنان مجلات زيادي تأسيس کردند و درباره مسائل سياسي روز مثل آزادي و استبداد و همچنين درباره حقوق زنان مينوشتند که البته عمر مجلاتشان معمولا کوتاه بود و به دلايل مختلف تعطيل ميشد. اين روند تا سالهاي انقلاب اسلامي ادامه پيدا کرد. بعد از انقلاب نيز نشريات زنان افزايش پيدا کرد و مجلات زنانه مذهبي و انقلابي نيز اضافه شد. در دورههاي مختلف تاريخي، نشريات زنان رنگ و بوي شرايط سياسي روز را در خود منعکس ميکردند.
امروز حدود 40 درصد از کارکنان مطبوعات را زنان تشکيل ميدهند. زنان زيادي در مقام روزنامهنگار در اين رسانهها مشغولبهکار هستند اما نکته درخور تأمل اين است که تنها 17 درصد از مديران مطبوعات کشور را زنان تشکيل ميدهند. اين بدين معناست که فضاي غالب در مطبوعات کشور مردانه و بيشتر بازتابدهنده نظرات و دغدغههاي مردان است. زنان روزنامهنگار نيز به علت مديريت مردانه، مجبور ميشوند دغدغهها و مسائل مورد نظر خود در حيطه زنان را با رأي و نظر مديران مرد هماهنگ کنند. لذا در بسياري از روزنامهها، موضوعات زنان به اولويتهاي پايينتر ارجاع داده ميشود يا اصلا به آنها پرداخته نميشود. افزايش مديريت زنان در مطبوعات کشور ميتواند به پر شدن اين خلأ کمک کند و باعث بازتاب بيشتر مسائل زنان در اين رسانهها شود.
در کنار مطبوعات، زنان وارد تلويزيون و سينما هم شدهاند. زنان نويسنده و کارگردان به بازتاب ديدگاهها و مسائل زنان در فيلم هاي خود ميپردازند و سعي ميکنند از منظري زنانه به موضوعات جامعه نگاه کنند و صداي زنان را انعکاس دهند. البته حضور آنها از نظر تعداد در سينما بهخصوص در تلويزيون در مقايسه با مردان بسيار کم است. لذا در اين حوزه نيز به نظر ميرسد اگر زنان بيشتري در توليد و نويسندگي برنامهها حضور داشته باشند، ميتواند به واقعي شدن تصوير زنان در اين رسانهها کمک شايان توجهي کند.
اما در چند سال اخير، زنان رسانه جديدي براي خود يافتهاند که در آن تفاوت جنسيتي و مديريت مردانه کمتر وجود دارد. شبکههاي اجتماعي، رسانههايي هستند که شبکههاي اجتماعي، رسانههايي هستند که به زنان کمک کردهاند در فضايي برابر با مردان توليدات خود را داشته باشند و فعاليت کنند. در اين فضا زنان مجبور نيستند اولويتهاي سردبيران مرد يا کارگردانان و نويسندگان مرد را بازتاب دهند، بلکه به راحتي ميتوانند در مورد مسائل مورد نظر خود اظهار عقيده کنند و آنها را نشر دهند. زنان در اين شبکهها هم از روزمرگيهاي خود مينويسند، هم دغدغهها و علايق زنانه خود مثل مادري، آشپزي و هنرها را انعکاس ميدهند، هم کسبوکارهاي خود را راهاندازي ميکنند، هم ديدگاههاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي خود را بدون سانسور بيان ميدارند و هم از حقوق و مطالبات خود مينويسند. لذا اين شبکهها فرصت بسيار خوبي براي حضور رسانهاي زنان ايجاد کردهاند. البته حضور آنها در اين رسانهها خالي از نقد نيست و بعضا موجب رواج بيش از حد مصرفگرايي، تجملگرايي و خودنمايي ميشود اما آنچه در اين شبکهها وجود دارد انعکاسي بيپرده از صداي زنان در جامعه امروز است. هرچند اين صدا در مواردي خوشايند و مطلوب نباشد، بايد آن را شنيد، نقد کرد و براي بهبود، درباره آن آگاهيبخشي کرد.
نويسنده: دکترزهرا اردکاني؛ پژوهشگر مطالعات رسانه اي زنان