خراسان/ خانم مادفون روزن، جهانگرد سوئدي که در سال 1313 خورشيدي از ايران بازديد کرده، مشاهدات خود را از سرزمين بختياري اين گونه شرح ميدهد: «هرچه بيشتر و عميق تر به داخل سرزمين بختياري رخنه ميکرديم، تازههاي بيشتري نظرمان را جلب ميکرد. گورستانها در کنار جاده قرار داشتند و هرچه جلوتر ميرفتيم، مجسمههاي شيرسنگي بيشتري را روي قبرها ميديديم.
پرسيدم: اين همه مجسمه شيرسنگي براي چه هست؟ ميتوانم يک عکس بگيرم؟ همراه من که يک ايراني بود، گفت: نه، نه، عکس گرفتن از قبرستان شگون ندارد و بدبختي ميآورد و سپس در مورد شيرهاي سنگي گفت: در زمانهاي گذشته هر بختياري، لازم ميديده که عروس خود را بدزدد و با خانواده عروس وارد جنگ شود به همين دليل مرگ و مير زياد بوده است و اگر مردي در چنين وضعيتي جان خود را از دست ميداد و کشته ميشد روي قبرش يک مجسمه شيرسنگي که نشانه احترام و افتخار است قرار ميدادند. شخص مقتول هر چقدر متشخص تر و ثروتمندتر ميبود، مجسمه سنگي هم به همان نسبت بزرگ تر ميشد. سفرنامه، به اهتمام منوچهر دانش پژوه