روزنامه شهروند/ زندگي تخيلي اينجانب درحالي ادامه دارد که بهروز افخمي ديروز پريروز گفت که بنزين را ۷۵۰۰ تومان و از آن طرف يارانه را ۵۰۰هزار تومان کنيد. اين کارشناس همه فن حريف خاطرنشان کرد، هيچکس مثل من نميتونه توي همه چيز نظر بده. بهروز باز هم نشان داد که کلا وقتي حوصلهاش سر ميرود، هيچ علاقهاي ندارد که بنشيند توي خانه و چهارتا فيلم جديد ببيند تا به اطلاعات سينمايياش اضافه شود و دوست دارد سرک بکشد اينور و آنور. از تهيهکنندگان گرامي سينما خواهش ميکنم حتي اگر نميصرفد هم به صورت دنگي يک پولي روي هم بگذارند و بدهند بهروز برود سر فيلمسازياش و سر و بدنش حسابي گرم شود و کاري با ادبيات و صادق هدايت و اقتصاد و بنز و يارانه و بحران شمالِ قسمتِ جنوبيِ آفريقاي مرکزي و هرچي که هست نداشته باشد. عادل فردوسيپور هم بعد از اينکه کلي رأي اينور و آنور شد و معلوم نشد کي به کيه، به حقش رسيد و جايزه بهترين برنامه صداوسيما را گرفت. او درحاليکه بغض داشت گفت که من فرزند رسانه ملي هستم و با من بدرفتاري شده. نکتهاي که فردوسيپور با اين همه هوش و ذکاوت بهش دقت نکرده، همين فرزند رسانه ملي بودن است. بالاخره همه پدرها که مهربان نيستند. بعضي پدرها هم عصباني هستند و اتفاقا دست بزن دارند. تازه بعضي بچهها را هم بيشتر از آن يکيها دوست دارند. مثلا باباي شما، يعني تلويزيون، دو تا پسر چشم رنگياش يعني احسان عليخاني و محمدرضا گلزار را بيشتر دوست دارد و اصلا با درازهاي مو فرفري حال نميکند.
شهاب نبوي
بازار