بازده/ در اين نوشتار به ۲۵ واژه يا عبارت پرداخته مي شود که در رزومه نويسي بايد از آن ها اجتناب شود.
يک رزومه که خوب نوشته شدهباشد ميتواند به گرفتن يک شغل عالي بينجامد. کارجويان با اجتناب از اصطلاحات زائد و منسوخ ميتوانند پيامشان را برسانند و از صف جماعت کارجويان خارج شوند و شغل بگيرند. در اينجا فهرستي از واژگاني آمده است که بايد در رزومه نويسي از آنها اجتناب شود.
با اينکه بسياري از شرکتهاي بزرگ از نرمافزار رزومه نويسي خودکار براي اجتناب از دريافت انبوه درخواستهاي شغلي استفاده ميکنند. ولي بارگذاري رزومه با واژههاي منسوخ و زائد راه هوشمندانهاي براي جلب توجه کارفرمايان و گرفتن شغل نيست.
پال مک دانلد، عضو اجرايي هيات مديرهي موسسهي کاريابي رابرت هاف ميگويد:
“تقريباً همه به خاطر استفاده از واژههاي منسوخ در رزومه نويسي خود مرتکب اشتباه ميشوند، ولي آدمهاي حرفهاي مدام توانايي مکاتبات و رزومه نويسي خود را ارزيابي ميکنند و آن را ارتقاء ميدهند.”
مطالب مرتبط: ۱۰ اشتباه رزومه که شانس استخدام شما را کم ميکند
به نظر ماري لورنز، مدير ارتباطات و اطلاع رساني شرکت کرير بيلدر، يکي از مشکلات عمدهي استفاده از اصطلاحات و واژگان منسوخ و زائد اين است که آنقدر استفاده شدهاند که معني خودشان را کلاً از دست دادهاند.
وي توضيح ميدهد:
“مسئلهي ديگر اين است که بسياري از اين واژگان کارجو را از داوطلبان ديگر متمايز نميکند چون بسيار کلي، عمومي و کليشهاي هستند.”
و ادامه مي دهد:
“کارجويان به جاي آن بايد از هنرها، تخصصها، موفقيتها و دستآوردهاي خود حرف بزنند، بايد خودشان را نشان بدهند نه اينکه بگويند.”
مک دانلد ميگويد: “کارجويان با اجتناب از اصطلاحات زائد و منسوخ ميتوانند پيامشان را برسانند و از صف جماعت کارجويان خارج شوند و شغل بگيرند.”
در اينجا فهرستي از واژگاني آمده است که بايد در رزومه نويسي از آنها اجتناب شود:
۱.”پرکار”
وقتي شرکت کرير بيلدر سال گذشته از ۲۲۰۰ مدير کارگزيني نظرسنجي کرد دريافت که واژهي “پرکار” رنجآورترين اصطلاح است که در رزومه نويسي از آن استفده مي شود.
لورنز ميگويد “هر آدمي ميتواند بگويد “پرکار”، “بهترين اولاد”، يا “خلاق” است. کارفرمايان ميخواهند بدانند چه چيزي يک کارجو را منحصر به فرد و متمايز ميکند و چگونه ميتواند براي سازماني مشخص که به آن درخواست کار داده است ارزشافزايي کند.”
۲. “تلفن”
الي امدور مربي کارآموزي ميگويد هيچ دليلي ندارد که شما واژهي “تلفن” را در جلوي شماره تلفن واقعي بگذاريد.
وي ميگويد: “بسيار بچهگانه است. چون آنها ميدانند که شماره تلفن شما است.” همين قاعده در مورد رايانامه (ايميل) نيز صادق است.
۳. “نتيجهگرا”
لوز تر ميگويد: “به جاي اينکه فقط بگوييد شما نتيجهگرا هستيد، بنويسيد چه کار کردهايد که واقعاً به نتيجه رسيده است” – و اين نتايج چه بودهاند.”
۴. “مسئولِ”
آليسا گلبارد، موسس و رئيس هيأت مديرهي شرکت رزومه نويسي استراتجيز ميگويد واژههاي زائد مثل “مسئولِ”، “ناظرِ”، يا “سرپرستِ” غيرضروري و پيچيده هستند و تجربه ي شما را پنهان مي کنند.
وي توصيه ميکند: “رو راست باشيد، خلاصه بنويسيد، و از واژگاني استفاده کنيد که توانمنديها و تجارب و سوابق واقعي شما را توصيف کنند.” و ميگويد به جاي نوشتن “مسئول آموزش انترنها يا کارآموزان” بنويسيد” کارآموزان يا انتزها را….. آموزش دادهام.”
۵. “بسيار واجد شرايط”
مک دانلد ميگويد استفاده از اصطلاحاتي مثل “بسيار واجد شرايط” يا “بسيار با تجربه” يا “بسيار حرفهاي” شما را براي يک شغل مناسبتر جلوه نميدهد – در حقيقت، ممکن است اثر منفي و معکوسي داشته باشد. او ميگويد “به جاي آن بر مهارتها، دستآوردها، و سوابق، و گواهيها و مدارکي که نقش و توانمندي شما را تعريف ميکنند تمرکز کنيد.”
۶. “همهکاره”
ريتا فريدمن ميگويد “نه تنها اين واژه تداعي ميکند که داريد براي سيب زميني سرخ کرده (کار) له له مي زنيد و التماس ميکنيد، بلکه به عنوان واژهي رمزگشاييشدهي بسيار بسيار کهنه شناخته ميشود.”
۷. “مدارک و منابع در صورت لزوم و درخواست ارسال ميشود”
گلبارد ميگويد “اين عبارت از مد افتاده به صورت غير ضروري شما را سالخورده و فرتوت نشان ميدهد. اگر شما به مصاحبه دعوت شويد از شما مدارک شغلي و تحصيلي شخصي و حرفهاي را خواهند خواست، پس ضرورتي ندارد اين جملهي کليشهاي را بياوريد.”
۸. “هما”
ويکي اليور نويسندهي کتاب “واژگان فروش قدرتمند”، و “۳۰۱ پاسخ هوشمندانه به پرسشهاي مصاحبههاي شغلي دشوار”، ميگويد شما بايد ابتدا تمام کلمات يک سرواژه يا کوتهنوشت را بنويسيد و سپس سر واژه يا کوتهنوشت را در پرانتز بگذاريد. مثلاً “هما” بايد به اين صورت خوانده شود، “هواپيمايي ملي ايران(هما)”
وي توضيح ميدهد: “حقيقتاً دشوار است که کارمندان کارگزيني دائماً به يک تکه کاغذ رجوع کنند تا اسامي اصلي را پيدا کنند.”
۹. “علاقهمند به کار گروهي”
مک دانلد ميگويد: “چه کسي نميخواهد بازيگر يک تيم کاري باشد؟ اگر شما علاقهمند به کارگروهي نباشيد به احتمال زياد آن شغل را نميگيريد.”
استفاده از اين اصطلاح اصلاً شما را از ديگر داوطلبان متمايز نميکند. در عوض از يک مثال استفاده کنيد که بگويد چگونه وقت، پول، و منابع شرکت را در يک پروژهي تيمي يا در همکاري با ديگران صرفهجويي خواهيد کرد.
۱۰. “جاه طلب و زرنگ”
فريدمن ميگويد: “البته که شما هرگز نخواهي گفت “تنبل” هستيد، ولي اگر خودتان را در رزومه زرنگ، بلندهمت، يا جاه طلب بخوانيد بيمعني و غلط انداز است.”
وي ميافزايد: “اين اصطلاح تلويحاً ميگويد هدف شما اين است که اول شغل را بگيريد، ولي به سرعت به دنبال ترقيکردن در شرکت هستيد. چون به شغل درخواستي قانع نيستيد، و اين باعث ميشود کارفرما مجبور شود به دنبال کارمند جديدي در آيندهي نزديک باشد.”
۱۱. “مايکروسافت ورد”
گلبارد ميگويد “فرض ميشود شما خبرگي و مهارت پايه را در مايکروسافت آفيس داريد، ديگر نيازي نيست. آن را در رزومه بياوريد، مگر آن که شما مهارت کاملاً حرفهاي و تخصصي داشته باشيد.”
۱۲. “سختکوش”
حقيقت اين است که شرکتها بدون شک قبول نميکنند شما پرتلاش و سخت کوش نباشيد يا مثل کسي باشيد که فقط هدفش گرفتن شغل است. ولي اصلا فکر نکنيد که با نوشتن واژهي “سختکوش” مديران کارگزيني متقاعد ميشوند شما سختکوش هستيد.
مک دانلد ميگويد “مثالهاي محکمي بياوريد که چطور ميتوانيد يک محصول بيشتر توليد کنيد، تا اينکه از کليشههاي فراموش شده و منزجرکننده استفاده کنيد.”
۱۳. “راستگو”
فريدمن ميگويد “راستگويي از آن چيزهايي است که بايد نشان بدهي نه اينکه فقط بگويي.”
وي ميافزايد: “فکر نکنيد بعضي از داوطلبان که رقيب شما هستند خودشان را “دروغگو” يا “دورو” توصيف ميکنند.”
۱۴. “وقتشناس”
وقتشناسي بسيار خصيصهاي با ارزش و عالي است. ولي اين يک اصل اوليه و بديهي براي گرفتن يک شغل است. پس به خودتان زحمت ندهيد و فضاي رزومهتان را به هدر ندهيد. به جاي آن مطالب و اطلاعات مفيدتري را بياوريد.
۱۵. “„“
جز آنکه اين نماد به عنوان علامت نقل قول يا گفتاورد باشد از آن براي تکرار يا ايضا استفاده نکنيد. از زبان متني غيررسمي پرهيز کنيد.
گلبارد ميگويد: “يک رزومه يک سند رسمي است و اغلب نخستين برداشت و خاطرهاي است که يک کارفرما از شما به ذهن ميسپارد. زبان کسب و کار تجاري بايد آن گونه استفاده شود که از تأثير منفي واژگان يا نمادهاي غير رسمي يا شيوهي نگارش ضعيف پرهيز شود.”
۱۶. “مردمدار”
الوير ميگويد کليشههايي مثل “مردمدار” را نميتوان ثابت کرد و کارمندان کارگزيني به دفعات اين عبارت را شنيدهاند و احتمالاً به محض اينکه آنها را ببينيد چشمانشان ناخودآگاه از متن منحرف مي شود و حتي ممکن است بقيه ي متن را نخوانند.”
۱۷. “تمامکننده”
مکدانلد ميگويد “اين يکي براي من بسيار زننده و آزاردهنده است. عبارتي بيهوده است و هيچ ارزش افزودهاي براي رزومه ندارد. يک مدير کارگزيني هرگز کاري را به شما نخواهد داد اگر با اشتياق کار را شروع نکنيد و به آن متعهد نباشيد.”
۱۸. “من”
گلبارد ميگويد از به کاربردن ضماير شخصي مثل من، مرا، ام، ما، ايم پرهيز کنيد.
وي ميافزايد “شخصي که رزومه شما را بازبيني ميکند و ميخواند ميداند شما دربارهي مهارتها، تجارب، و تخصصها يا چيزهايي مرتبط با شرکتي که قبلاً براي آن کار کردهايد صحبت ميکنيد، پس نيازي نداريد “ضماير” زائد را خرج و درج کنيد.”
۱۹. “با موفقيت”
گلبارد ميگويد “عموماً فرض ميشود شما هر چه را در رزومهتان آوردهايد “با موفقيت” بوده است. بنابراين ضرورتي ندارد که بگوييد با موفقيت فلان کار يا برنامه را مديريت کرديد يا با موفقيت برنامهي بودجهي سالانه را تحقق بخشيديد.”
۲۰. “مثل ساعت کار کردن”
اليور ميگويد “واژگاني مثل اين باعث ميشود شما مثل يک ماشين به نظر برسيد. بيشتر مديران کارگزيني ترجيح ميدهند با يک انسان ملاقات کنند. از افعال ساده و موثر استفاده کنيد.”
بازار