اگر کربلا نبود چگونه ميتوانستيم، زيبايي و عشق را يکجا در سيماي انسان جستجو کنيم؟
حسين جان جهان است. معني زندگي است و عاشورا منظومهاي که هر کس از مدارش خارج شود حرکت و حيات را از دست داده است.
هر چه خورشيد و ستاره در آسمان است و هر چه تکاپو و پويش و شتاب در زمين، همه بر مدار منظومه کربلا ميچرخند. به راستي که عالم زيبايي خويش را از حسين وام گرفت.
حسين در عطش، آب حيات يافت و چه غافلند آنان که جاودانگي را در سيرابي از چشمه هميشه مجهول و افسانهگون دنيا ميجويند.
هر که عطش نوشيد، سيراب شد هر کس با قافله تشنگي همراه شد در وجودش چشمه در چشمه جوشيد و آب حيات را بر جگر عطشناک رساند.
سلام بر تو اي حسين، جانم به فدايت اي حسين(ع).
يا ليتنا کنّا معک
اين که در ميان تمامي روزهاي قدسي، عاشورا نقطه عطف قرار گرفته است شايد به اين دليل باشد که عاشورا نمايشي عظيم بوده است از تمامي اصول و فروع اسلام. هرچند لحظه لحظه زندگي و سلوک سالار شهيدان، اسلام بوده است، ليکن فشردن همه معارف و اصول و فروع در يک ماه، در يک هفته، يا يک روز را تنها مردي به صلابت حسين عليه السلام مي تواند. حسين عليه السلام حتي اگر در عاشورا سخني از توحيد نگفته باشد و اگر پرنده الهي «رضا برضاک»... از بام حنجره دردآلودش به سوي ملکوت اعلا پر نکشيده باشد، حضورش در عاشورا عرفان خالص و توحيد محض است. (به قلم سيدمهدي شجاعي)
امام حسين(ع) قهرمان مبارزه با ظلم و ستم
امام حسين (ع) تنها قهرماني است که در مبارزه با ستم و مقاومت در برابر ظلم و آسان شمردن مرگ در راه حق و عزت و شرافت انساني گوي سبقت را از ديگران ربوده است، و درباره او ضرب المثلها ساخته و در ياد او قهرماناني به وجود آمده است.در بزرگي و بلندي مقام والاي او، کتابها طبع و نشر شده و خطابه ها ايراد گرديده و اشعار بسياري سروده اند.
او بزرگ مردي است که هر فرد آزاده اي که داراي همتي بلند باشد و در هر عصر و زمان بخواهد در برابر ظلم و بيدادگري ايستادگي کند شايسته است که از آن حضرت پيروي نمايد و در مکتب وي درس زندگي بياموزد، و آن کس که از ذلت و خواري گريزان و پذيراي ظلم و ستم نيست مي بايست در جاده آن حضرت گام سپارد.
امام حسين عليه السلام نگهبان وحي
بي ترديد مهم ترين دست آورد قيام امام حسين عليه السلام حفظ و تحکيم احکام اسلام است؛ چرا که اگر حماسه عاشورا نبود به سبب تحريفاتي که سردمداران حکومت هاي جائر در مباني اسلامي ايجاد کرده بودند امروز از حقيقت اسلام اثري نمي ماند. به حق بايد گفت «الاسلام محمديّ الحدوث و حسينيّ البقاء» است؛ يعني ديني که حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم از طرف خداوند آورد، به ياري فداکاري هاي امام حسين عليه السلام زمينه بقا و استمرارش فراهم شد. خداوند متعال در حديث قدسي خطاب به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي فرمايند: «اي محمّد من حسين را نگهبان وحي قرار دادم و او را با شهادت عزيز و گرامي داشتم»، و اين مؤيد صادقي بر اين مدعا است.
امام حسين(ع) و ياد خدا در تمام احوال
ذکر خدا امري قلبي است که هر خير و برکتي از آن ناشي مي شود و ذکر زباني، دعا، نماز، تلاوت قرآن و غيره از آن جهت که سبب به وجود آمدن اين امر قلبي مي شود، ذکر شمرده شده است.آنچه را قرآن کريم مايهٴ آرامش قلب مي داند: ﴿ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب﴾ همين ذکر قلبي است. اين که امام حسين(عليه السلام) چون کوه در مقابل انبوهي از اندوه ايستاد و هيچ گونه ترديد، اضطراب، دودلي، ترس و وحشت را به خود راه نداد، بلکه ترس را ترسانده و اضطراب را مضطرب نموده و ترديد را مردّد کرده بود، منشأش همين ذکر قلبي و توجه باطني و اندروني بود.
سالار شهيدان(عليه السلام) پيوسته نام خدا بر لب و ياد خدا در دل دارد موقع حمله به دشمن «لاحول ولاقوّة إلاّ بالله العليّ العظيم»مي گويد، هنگام احساس خطر مرگ ﴿إنّا لله وإنّا إليه راجعون﴾ بر زبان جاري مي کند، هنگام رسيدن به کربلا، از بلاها و مصيبتهاي آن به خدا پناه مي برد؛ «أللّهمّ أعوذ بک من الکرب والبلاء».
امام حسين (ع) ملاک ارزيابي اعمال
از رسول خدا (ص) روايت است که فرمودند : « حسين مني و انا من حسين » يعني اکنون من پيغمبر ، چنين هستم حسين نيز چنين است. او ، من است پس او هم ، آينه تمام نماي خدا و هادي خلق به سوي اوست. مخالفت با او ضلالت محض و ايمان و تبعيت از او عين هدايت و رستگاري است. چنانکه حديث شريف « ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاة» بر اين مطلب دلالت دارد.
در کامل الزيارت از قاسم بن محمد بن علي و او از پدرش و از جدش و او از عبدالله بن حماد الانصاري و او از عبدالله بن سنان نقل مي کند که گفت شنيدم از امام صادق (ع) که فرمود : قبر حسين (ع) باغي از باغ هاي بهشت است . محل معراج ملائکه به آسمان است. هيچ ملک مقربي و نبي مرسلي نيست مگر اين که از خداي تعالي مسئلت مي کنند که اجازه زيارت قبر حسين (ع) را به آنها بدهد.
آنچه در اين روايت مدنظر است کلمه شريفه « ليس من ملک مقرب ونبي مرسل » است. اين کلمه در قالب نفي و اثبات است. يعني هيچ ملکي و نبي مرسلي در آسمان ها و زمين نيست مگر اين که از خدا تمناي زيارت قبر حسين (ع) را دارند يعني جبرئيلي که ناموس وحي است ، ميکائيلي که ناموس رزق است ، اسرافيلي که ناموس نفخ است ، عزرائيلي که ناموس قبض است ، کروبيان ، قدوسيان ، سکان بيت المعمور ، حافظان عرش و خلاصه هر ملک مقربي و نيز آدم با داشتن مقام علم الاسماء ، ابراهيم با رتبه خليل الهي ، موسي با منزلت کليم الهي ، عيسي با منصب روح الهي و همه انبياء از خدا تقاضاي اذن زيارت قبر حسين بن علي (ع) را دارند. اين است که هنوز که هنوز است بشر از دريافت راز و رمز حيات و شهادت و نهضت او عاجز مانده است.
خلاصه اي از وقايع روز عاشورا
الف – قبل از شهادت امام حسين عليهالسلام:
1 – تنظيم سپاه در سه قسمت متشکل از 32 تن سواره و 40 تن پياده
2 – اندرزها و قاصدان امام حسين(ع) به سپاه دشمن پيش از نبرد
3 - پشيمانى حر بن يزيد و پذيرش وي توسط امام حسين(ع)
4 – هجوم سراسرى دشمن و آغاز جنگ توسط عمر بن سعد
5 - نبرد انفرادى با دشمن
6 - اقامه نماز ظهر عاشوراي امام حسين(ع) و شهادت سعيد بن عبدالله حنفى در حال دفاع از امام (ع)
7 – شهادت ساير ياران از جمله زهير بن قين، حبيب بن مظاهر، حر بن يزيد، على اکبر (ع)، عباس بن على(ع)، قاسم بن حسين (ع)و ...
8 – خداحافظي امام حسين(ع) با بانوان معصوم و وداع با فرزندش امام زين العابدين عليه السلام (که در بيمارى سختى به سر مى برد)
9 – مبارزه و شهادت امام حسين (ع)
ب – پس از شهادت امام حسين عليه السلام:
1 - غارت خيمه ها توسط سپاه نفرين شده دشمن
2 – آتش زدن خيمه ها توسط پليدترين افراد
3 - تاختن اسب بر پيکر شهيدان به دستور عمر بن سعد
4 - ارسال سر مقدس امام حسين (ع) به کوفه
( کتاب روز شمار تاريخ اسلام)
اهداف و انگيزه هاي نهضت عاشورا
هدف اصلي قيام امام حسين(ع) را مي توان در احياي دين خلاصه کرد. اما نهضت امام حسين(ع) پديده اي عميق، چند ماهيتي و چند لايه است که انديشمندان و صاحب نظران انگيزه هاي متعددي را در بوجود آمدن آن دخيل مي دانند. در نگاهي دقيق تر مي توان بعضي از آنها را در موارد زير نيز جستجو کرد.
1- بيعت خواهي يزيد و امتناع حضرت از بيعت:
يزيد به والي خود در مدينه نوشت: حسين(ع) و عبدالله بن زبير و عبدالله بن عمر را احضار نموده و از آنها بيعت بگير و اگر بيعت نکردند آنها را گردن بزن و سرشان را براي من به شام بفرست. امام در جواب اين هتاکي، شجاعانه فرمود: هنگامي که امت اسلامي به پيشوائي مثل يزيد گرفتار گردد بايد فاتحه اسلام را خواند و بدين جهت از بيعت با يزيد امتناع ورزيد.
2- امر به معروف و نهي از منکر:
امام حسين (ع) در بيان هدف قيام شان مي فرمايد: منظورم (از اين قيام) امر به معروف و نهي از منکر است.
3- اصلاح امت و مبارزه با فساد:
چنان که خود حضرت فرمود: انگيزه ام از قيام، اصلاح امت جدم رسول خدا(ص) است .به عبارت ديگر؛ يکي از علل قيام امام حسين(ع) زنده کردن ارزشهاي اسلامي بوده است. ارزش هايي همچون وحدت امت اسلامي، حريت (آزادي و آزادگي)، اخلاق اسلامي و انساني، زنده کردن معارف حق و از بين بردن بدعت ها و... اين هدف آن چنان عالي است که امام مي فرمايد: «مگر نمي بينيد که به حق عمل نمي شود و از باطل جلوگيري نمي گردد. (اگر براي تغيير اين وضعيت) مؤمن مشتاق ديدار پروردگارش باشد (و جان خود را فدا کند) شايسته است.»
4- دعوت کوفيان و تشکيل حکومت:
وظيفه امام اين است که در صورت آماده بودن زمينه، در جامعه اسلامي حکومت حقه اسلامي را تشکيل دهد و بحسب ظاهر چنين زمينه اي آماده بود، چون مردم کوفه با ارسال حدود 12 هزار نامه براي امام (ع) آمادگي خود را براي کمک به امام با لشکر صد هزار نفري اعلان نمودند. معلوم است که اگر امام اجابت نمي فرمود، چه بسا در برابر خدا و امت اسلامي و تاريخ مسئول بوده و مواخذه مي گرديد.
"و ارباب همه سينه زنان کشتي آرام نجات است ،ولي حيف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولي حيف که ارباب«اسير الکربات» است، ولي حيف هنوزم که هنوز است حسين ابن علي تشنهء يار است و زني محو تماشاست زبالاي بلندي، الف قامت او دال و همه هستي او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدايا چه بگويم «که شکستند سبو را وبريدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم مي گذرم از تپش روضه که خود غرق عزايي، تو خودت کرب و بلايي، قسمت ميدهم آقا به همين روضه که در مجلس ما نيز بيايي، تو کجايي ... تو کجايي..." (به قلم سيدحميدرضا برقعي)
عزاداريتان مقبول درگاه حق
التماس دعا