ايسنا/ "کَنگِلو" با ارتفاع ۱۸۱۰ متر از سطح آبهاي آزاد، يکي از بناهاي نادر باستاني در مازندران است که طي قرون متمادي همچنان باصلابت برجاي مانده است. بناي کنگلو يکي از قدرتمندترين بناهاي شمال کشور ايران است که بر طبيعت سنگين و خشن خود پيروز گشته و زيبايي خود را نشان ميدهد.
محمد کشاورز ديوکلايي، کارشناس ارشد تکنولوژي علوم مرمت و حفاظت ميراث فرهنگي و عضو گروه مرمت و باستان شناسي قلعههاي مازندران از سالهاي ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ در يادداشتي که در اختيار ما قرار داده است به مشخصات و ويژگيهاي اين بنا پرداخته است.
بناي يادماني کَنگلو يکي از زيباترين بناهاي باستاني استان مازندران در بخش کوهستاني، شهرستان سوادکوه قرار دارد. از تهران تا اين بنا حدود ۱۹۰ کيلومتر فاصله است. بعد از منطقه وِرِسک در سمت راست جاده که با نام تنگه دوآب و نام امروزي اش سه راه خَطيرکوه به سمت راست بعد از گذر از غار اسپهبد خورشيد و روستاي خِرچ و مسير باستاني سَرتنگه و در ادامه روستاي اِمافت، به روستاي کنگلو و قبل از آن بناي کنگلو ميرسيم.
از مازندران نيز، درکيلومتر ۱۰ جاده دوآب – ورسک سوادکوه، درسمت چپ، جادهاي است فرعي به طول ۲۰ کيلومتر که از روستاي بالا دوآب و از پاي طاق عظيم اِسپهبد خُورشيد آغاز و به دوراهي روستاي چاشم – کَنگلو منتهي ميشود. قسمتهاي اوليه جاده آسفالته و باقي آن خاکي است (البته در حال حاضر - سال ۱۳۹۹ - کل مسير آسفالت شده و ارديبهشت امسال نيز رانش بدي در چند قسمت جاده صورت گرفته است).
فاصله اين بناي با ارزش از شهر پُل سفيد در شهرستان سوادکوه حدود ۴۰ کيلومتر است و جزو بناهاي سنگي منطقه است که مشابهات فراواني با ابنيه ديگر منطقه دارد. در سمت چپ با عبور از پل سيماني جديدالاحداث راه پرپيچ و خم و صعب العبور و کوهستاني روستاي کنگلو منشعب ميشود که طول آن ۹ کيلومتراست.
در فاصله حدود ۱۲۰۰ متري جنوب اين روستا و در ارتفاعي پايينتر، بناي کنگلو قرار دارد که به تعبير استاد دکتر منوچهر ستوده به دو بازوي گشودهاي ميماند که واردين را به خود ميخواند و از ديد اينجانب همچون عقابي است سرخگون با بالهاي گسترده که از آشيان خود محافظت ميکند. خوشبختانه از جاده اصلي روستا به سمت بناي کنگلو راهي جز پياده روي نيست. اين امر باعث گرديد که هم مسير و هم خود بنا بکر بماند. حدود ۱۲۰۰ متر پياده روي در مسيري يو (U) مانند نياز است تا به بنا برسيد.
اين بناي منحصر به فرد در کنار ابنيهاي، چون دُل کينگه، قلعه چِلدَر، قلعه گَردن، برج رَواتسر از ويژگيهاي مشترکي سخن ميگويد، که ميتوان دوره همه اين ابنيه را به اواخر ساساني مرتبط دانست. دور تا دور اين بنا را کوههاي بلندي از جمله رشته کوه خِرو نِرو در شمال و رشته کوه زارجيم در جنوب در بر گرفته است. موقعيت خاص بنا باعث شده فقط از جبهه شمالي قابل دسترسي باشد. در جنوب حدود ۳۷۰ متر درهاي ديده ميشود که نشان از اين دارد به هيچ وجه از اين جبهه به بنا نميشود وارد شد. در پايين دره رود آريم ميگذرد که به اين دره در بين بوميان زِرِشک دره نيز گفته ميشود.
بناي کنگلو با مختصات جغرافيايي N۳۵∙۵۶'۲۱/۷" و نيز E۵۳∙۹'۱۷/۲ و با ارتفاع ۱۸۱۰ متر از سطح آبهاي آزاد، يکي از بناهاي نادر باستاني در مازندران به حساب ميآيد که درطي قرون متمادي همچنان باصلابت برجاي مانده است. درحال حاضر در روستاي کنگلو، بيست خانوارسکونت دارند که از اين ميان، جوانان در پي تحصيل و اکثر مردان آن به دنبال کار به شهرهاي نزديک مهاجرت نمودند. بيشترين جمعيت روستا در فصول کشاورزي و ايام تعطيل است. شغل مردم کنگلو دامداري و کشاورزي است. روستاي آريم آخرين روستا در مسير کنگلوست که راهي مالرو به سمت چاشم و هيکو، دودانگه ساري ودرانتهي به استان سمنان دارد.
وجه تسميه
منوچهر ستوده درکتاب از آستارا تا آستارآباد، در مبحث معرفي بناي مورد بحث ما، کنگلو را ‹‹کنگه لي ›› نيزضبط نمودهاند که در مازندراني به معني زنبور است. يکي از ساکنين روستا اظهار ميدارد که کنگلو در قديم الايام ‹‹ کياکلا ›› بوده و به مرور به کنگلو بدل گرديده است.
اما به نظر سامان سورتيجي مدير پروژه کاوش بناي کنگلو و نويسنده کتاب قلاع باستاني مازندران، براي اين روستا دو وجه تسميه قابل تعمق را ميتوان قائل شد. ۱- کنگلو از کلمه مرکب ‹‹ کنگ + لو›› تشکيل شده است. درفارسي باستان ‹‹ کنگ›› به معني قلعه و ‹‹لو›› در گويش مازندراني به معاني بالا، دم و نزديک است.
به نظر ميرسد با توجه به شکل گيري روستا که تنها چهار نسل از قدمت آن نميگذرد در کنار قلعهاي باستاني، برگزيدن نام کنگلو انتخابي بجا و موجه باشد. ۲- توجه به معاني مازندراني دولَختِ مرکب کَنگِل + او، (کنگل = نوعي گياه [در فارسي کنگر])، (او =آب) وجه تسميههاي پيشين را مورد ترديد قرار ميدهد، زيرا در قديم اهالي کنگلو يکي از چشمههاي نزديک روستا را با کنگرهاي روئيده در پيرامون آن مسمي نمودهاند و از آن چشمه با نام ‹‹ کَنگلِ او›› يعني جايي که آب آن از مجاورت محل رويش کنگرها تامين ميشود، ياد ميکنند. واژه کنگلِ او به مرور با حذف همزه در او به کنگلو بدل گرديد و در کليتي فراتر به روستاي مورد بحث ما تعميم داده شد. (برگرفته از کتاب قلاع باستاني مازندران – نوشته: سامان سورتيجي – سال ۱۳۸۱)
تاريخچه مطالعات تاريخي و باستان شناسي و مرمتي بناي کنگلو
مطالعات باستان شناسي در بناي کنگلو به سال ۱۳۸۵ بازميگردد و اين روند تا سال ۱۳۸۹ با تعيين حريم و عرصه بنا تداوم يافت. نتايج باستان شناسي ضمن نمايان سازي فضاهاي مختلف و بيان وضع موجود بنا ادامه فعاليتهاي پژوهشي را معطوف عمليات مرمت ساخت.
شناخت و مطالعه بناي کنگلو از سال ۱۳۷۵ توسط سامان سورتيجي (باستان شناس و مدير پروژه قلعههاي تاريخي مازندران) آغاز شد و بعد از سالها تحقيق و ثبت ملي اين بنا در سال ۱۳۷۹ صورت گرفت و چاپ کتابي با عنوان قلاع باستاني مازندران در سال ۱۳۸۲ و اولين کاوش باستان شناسي اين بنا در سال ۱۳۸۵ را آغاز گرديد.
در اين فصل از حفاري بقايايي از معماري بنا در جبهه جنوبي به دست آمد که ارزش بنا را از لحاظ معماري بالاتر برد و کمک شاياني به شناخت بيشتر معماري بناي کنگلو کرد. در کنار آوارهاي تخليه شده، چهار فضاي معماري در جبهه جنوبي باله غربي بنا به دست آمد که تاثيري بر شناخت پلان بنا گذاشت. در همان سال در کاوشي ديگر بقايايي از گورستان از دوران ساساني و صدر اسلام به دست آمد که باعث گرديد که توجه بيشتري به اين بناي باارزش شود.
در سال ۱۳۸۷ اولين عمليات ميداني مرمت بناي کنگلو با مشاوره جواد پورياني (کارشناس ارشد مرمت بناهاي تاريخي) آغاز شد و براي اولين بار بعد از ۱۵ قرن، بر ساختار معماري اين بناي دورافتاده داربست نصب شد. در همان سال فصل دوم حفاري بناي کنگلو آغاز شد که در جبهه جنوبي بنا و در موازات باله شرقي بقايايي از چهار فضاي پلکاني به دست آمد که قرينهاي بود براي جبهه غربي بناي کنگلو.
در سال ۱۳۸۹ تعيين حريم بنا، توسط گروه باستان شناسي و نقشه برداري آغاز گرديد و همزمان حدود ۲۶ گمانه نيز در حريم اين بناي زده شد. بناي کنگلو بيش از ۷ سال است که به طور جدي معرفي و شناخته شده است و تمام اين شناخت زحماتي بوده است که گروه باستان شناسي و مرمت بناي کنگلو کشيدهاند. برگزاري مراسم موسيقي و طبيعت در حريم بنا از اقداماتي بوده است که شناخت بيشتري از بناي کنگلو را به گردشگران نشان داد.
در اين سالها کنگلو مسير زيبايي را به گردشگران نشان ميداد که سالانه در سکوت و تنهايي بنا شريک شوند. تهيه عکسهاي بسيار زياد از بنا، حداقل از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۱ مستندسازي تصويري را به وجود آورده که ميتوان در سالهاي آينده نيز از آنها جهت اقدامات مرمتي و باستان شناسي استفاده شاياني برد. از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۹۱ در طي سالهاي کاوش باستان شناسي و شناخت معماري اين بنا، حدود چهار پلان اصلي طراحي شده که روند تکميلي شناسايي سازهاي ديده ميشود.
در سال ۱۳۶۴ هنوز طبقه دوم بنا از زير خاک بيرون نيامده بود (با توجه به طرحي که مصلحي يکي از کارشناسان ميراث مازندران براي حوزه ثبت ملي در سال ۱۳۶۴ از بنا ترسيم کرد)، در سال ۱۳۸۴ اولين نقشههاي علمي معماري برشها و پلانهاي سطح مقطع مختلف زده شد و توسط عليزاده معمار و مرمتگر، هم زمان که بقاياي فضاسازي پشت باله غربي به دست ميآمد و طبقه دوم نيز از زير آوار ديده شد، نقشهها و پلانها دقيقتر شدند.
سال ۱۳۸۵ در راستاي اقدامات مرمتي جواد پورياني (مرمتگر) به ترسيم سه بعدي و طرح احتمالي بنا پرداخت. در سال ۱۳۹۱ آخرين سال کاوش و مرمت بناي کنگلو، محمد کشاورز ديوکلايي (مرمتگر و باستان شناس) با تکميل پلان بعد از حفاري پشت باله شرقي، به نوعي تمام سازههاي گمشده در بنا و اطرافش را بررسي کرد. در اين پروژه در حوزه باستان شناسي و مرمت بايد به زحمات آقايان مهدي عابديني عراقي، علي يوسفي ارفه دهي، سيد صابر احساني، حميد باقري و مهدي اصغرپور نيز اشاره کنم.
هنوز از کاربري بناي کنگلو اطلاعاتي به دست نيامده است، اما قرارگيري اين بنا در نزديکي روستاي آريم، کوههاي معروف و تاريخي منطقه، مسير سرتنگه، نشان از اعتبار کنگلو دارد که با زيبايي سازهاي خود نشان دهنده اين امر است. در مجموع اين بناي باستاني، نياز به شناخت بيشتري دارد و گروهاي باستان شناسي بايد تجسس بيشتري در منطقه انجام دهند.
ساختار معماري
بناي کنگلو از لحاظ تاريخي تا به امروز با توجه به ويژگيهاي سازهاي و قبور به دست آمده در اطراف حريم بنا نه در خود بنا، به اواخر دوران ساساني در ايران ميرسد و تا دوران اسلامي نيز آثار گورستان ديده شد. اين بنا در کنار بناهاي ديگر در منطقه نشان از يک سلسله ساخت و ساز دارند که کاملا به يکديگر مرتبط بودهاند. با توجه به دادههاي تاريخي کم در حفاريهاي باستانشناسي در سالهاي فعاليت دکتر سورتيجي به عنوان مدير پروژه، به ساساني بودن اين بنا يقين پيدا شد. نمونه سفالهاي به دست آمده و دادههاي ديگر باستان شناسي همه و همه از بنايي نشان دارد، که در طي اين ۱۵ قرن، زلزلهها و فرسودگيها، هنوز جزو بناهايي است که از لحاظ سازه در استان مازندران بيشتر بخش آن باقي مانده است.
از اين بنا در کتاب استاد منوچهر ستوده براي اولين بار در دهه ۵۰ و ۶۰ نام آورده شد و در سال ۱۳۸۵ اولين کاوش اين بنا انجام شد. سازهاي با ارگي برج مانند با پلان مدور و همچنين دو باله و دو برج تو پر که با تمام تخريبهاي وارده بر بنا بر اثر عوامل طبيعي و غيرطبيعي بر فراز پشته صخرهاي مخروطي شکل با پيروي از عوارض طبيعي بستر خود همچنان پايداري نسبي خود را حفظ کرده است.
مساحت کنگلو ۳۰۰ متر مربع با طول ۶۰ متر و عرض ۵ متر بر سطحي صخرهاي است. بنايي که با شناساييهاي بعدي نشان از اين داشت که در سه طبقه بوده است؛ ابتدا در يک طبقه و بعدها دو طبقه ديگر ساخته و دو باله و دو برج توپر بر آن افزودند.
در دهه ۸۰ حدود ۵ سال مداوم به فعاليتهاي باستان شناسي، مرمت و نقشه برداري و تايين حريم پرداختيم که بايد اشاره کنم. بدون کمک اهالي روستاي کنگلو اين امر ميسر نبود، که عدهاي از آنها نيز امروز از دنيا رفتهاند. بنايي در سه طبقه (ارگ مرکزي) و دو بازو که ديوارههاي کشيده توپر و دو برج توپر دارد. سعي بر قرينه بودن اين بازوها ديده ميشود.
تمام پي بنا بر سطح عوارض طبيعي است. سازه کنگلو، بنايي است که تقريبا مشابه ندارد. اين بنا، با ساختار لاشه سنگ و ملات گچ نيمکوب که قرنهاي زيادي قدرت خود را به همگان از نظر سازهاي نشان داده است، ساخته شده است. ضخامت اندود (ملات بيروني) بنا همانند بيشتر بناهاي موجود در منطقه، بين ۵ تا ۶ سانتيمتر ميباشد. اين بنا در جبهه جنوبي خود درهاي ۳۷۰ متري دارد و نشان از يک موقعيت استراتژي بالا دارد. در دو طرف کوه دو مسير رودخانه به دره ميريزند.
اين بنا به صورت هنرمندانه توسط معمارانش با طبيعت خو گرفته. کاوشهاي انجام شده به غير از حريم بنا، در اطراف خود سازه شامل حفاري طبقه دوم، حفاري فضاهاي به دست امده در جبهه جنوبي بنا در دو باله، و حفاري جبهه شمالي بنا به طور سراسري براي فهم دقيق مسير دسترسي و يا شايد نشانههايي از مسير رساندن آب. در راستاي مرمت اين بنا نيز بايد گفت يکي از پروژههاي سخت مرمتي در ايران بوده است که در فاز اول مهندس جواد پورياني و در فازهاي بعدي بنده به طرح و اجرا با نظارت کامل دکتر سورتيجي پرداختيم. بناي کنگلو يکي از قدرتمندترين بناهاي شمال کشور ايران است که بر طبيعت سنگين و خشن خود پيروز گشته و زيبايي خود را نشان ميدهد.
ساخت ابنيه در کوهستان دلايل خاص خود را داشت. يکي از آنها به دليل وجود گذرها و راهها در گذشته در مسير درههاي موجود بين دو کوه بوده که بايد نقاطي را براي ديدباني تعيين ميکردند. شايد برجها و باروها زمان زيادي براي ساخت نميبردند، اما بناهاي ديگري وجود دارند که يا جنبه پرستشگاهي داشتهاند و يا استراحتگاهي و يا تفريحي. ساخت ابنيه در اين شرايط خود مستلزم نيروي کاري فراوان است و اعتقاد ميتواند چنين بناهايي را در زمان کوتاه به وجود آورد. اين را انسان عصر باستان ثابت کرده و در معماري مدرن ما اين سرعت را فقط با دستگاههاي مکانيکي ميتوانيم شاهد باشيم.
ساخت ابنيه در مناطق کوهستاني باعث پديد آمدن تمدنها و روستاهاي بسياري شده است که انسان را به يکجا نشيني رسانده. وجود يک بناي تاريخي در يکي از کوهها زندگي ساز است. مردم براي پرستش و يا استراحت و حتي تفريح خود را به پاي اين آثار ميرسانند تا لذت وجود زندگي و خدا را کاملا درک کنند. ميتوان اين عقيده را داشت که همه بناهاي کوهستاني ايران جنبه معنوي و مذهبي دارند. زيرا ساخت و پرداخت آن مشقتهاي فراواني را به همراه دارد و بازديدکنندگان امروزي نيز گويي به پرستشگاههايي روي آوردند که هر کسي توان ديدن آن را ندارد. در هر صورت يک ابنيه تاريخي در کنار تامين نيازهاي مادي، انسانها را يکجانشين ميکند.
هنوز به کاربري بناي کنگلو مطمئن نيستيم، باور داريم که نميشود به اين راحتي نام و کاربردي بر چيزي نهاد. اين بنا را بناي يادماني کنگلو ميناميم، به اين خاطر که مطمئن هستيم اين بنا، قلعه نبوده است. با توجه به وجود گورستان در جبهه شمالي اين بنا، ميشود اين امر را ثابت کرد. نميشود به شکل قطعي چيزي در باره کاربرد اين بنا گفت در حالي که دکتر سامان سورتيجي در سالهاي اوليه کاوش بر اين نظريه بودند که شايد، شايد، نه قطعي شايد اين بنا کاربري پرستشگاهي داشته باشد و بعد از حفاري در جبهه شمالي بنا هيچ نشانهاي از پرستشگاههاي پيشبيني شده نيافتيم، به همين خاطر با توجه به موقعيت اين بنا از لحاظ قرار گيري در منطقه و شکل سازهاي آن باز هم نميخواهيم کلمهاي جز بناي کنگلو را بر اين سازه پر ابهت برگزينيم. اين بنا قلعه نيست.
ارزش بناي کنگلو و قدرت بالا در صنعت گردشگري
در مورد بناي کنگلو بايد بگويم اين بنا زيباترين بناي موجود در استان مازندران در راستاي همخواني با طبيعت بکر است. ارتفاع ۱۸۰۰ متري اين بنا از سطح آبهاي آزاد، مکاني را برپا کرده است که به دليل اقليم و تغييرات شديد فصلي رنگهاي نابي را بر چشم بيننده ميسازد. بنايي که هنوز جز چند مورد کوچک حفاري غيرمجاز و ونداليسم، ميتواند به ليست ابنيه تاريخي ايران در فهرست جهاني يونسکو معرفي گردد.
بنايي که حريم منظر آن مطالعه شده و اهالي روستاي کنگلو نيز با نگهداري اين بنا مشکلي ندارند. زنده ماندن بناي کنگلو روستاهاي اطراف را نيز تحت حفاظت قرار ميدهد. ميدانيم در روستاي کنگلو هنوز زنان هنرمند هستند، اگر جاجيمها و گليمها به فراموشي بروند بخشي از صنايع دستي مازندران به نابودي رفته. معماري کوهستاني اين روستاها که متاسفانه همه رو به نابودي هستند. بافت کوچه پس کوچههاي اين روستاها که امروز به سنگ فرشهاي مدرن بي معنا تبديل شدهاند، همه و همه فراموشي قلعه است.
به ياد دارم در زمان مرمت و کاوش، اقتصاد اهالي هم رو به رشد بود. جوانان به روستا برگشته بودند. از اثر باستاني نزديک زادگاهشان حفاظت ميکردند. بنده به همراه گروه بزرگي در سال ۱۳۸۹ در راستاي پايان نامه دانشگاهي ام جشن موسيقي در روبروي قلعه برگزار کرديم و به اين بهانه از همه اهالي تشکر کرديم. اين مراسم بايد همه ساله برگزار شود.
بناي کنگلو به عنوان يه قاب عکس ميتواند پذيراي هزاران مراسم هنري و فرهنگي باشد. اين بنا هنوز نياز به حفاظت شبانه روزي دارد. نياز به کنترل رفت و آمد.
اين بنا نبايد به يک بناي بيصاحب تبديل شود. نگين مظلوم مازندران است. زحمات اهالي روستا براي مرمت بنا را مستندنگاري کردهام. کاري فرا انساني بوده است. سهم زنان روستاي کنگلو در مرمت بناي کنگلو هرگز فراموش نميشود. مسير لولهکشي آب از روستا تا سازه، حدود ۱۸۰۰ متر، بردن الوارها و داربست بر شانه اين زنان، بردن کيسههاي گچ در آن شيب تند، زحمات اين مردمان است.
زبان از توصيف آن روزها عاجز است. اين منطقه يکي از بزرگترين مناطق داراي پتانسيل گردشگري است که دارد به فراموشي سپرده ميشود. اين منطقه با دارايي طبيعي و تاريخي از جمله روستاهاي اِمافت، کَنگِلو، آريم، قُله بلند خِرونِرو، رشته کوه زارجيم، مسير سرتنگه و زِرِشک دره، مِلِرد و عباس علي، چشمه بِراردِه، همه و همه يک امکان بزرگ گردشگري است که در پي آن اقتصاد براي روستاييان و استان خواهد بود.
به زودي مقالهاي تخصصي در مورد باستان شناسي و معماري و مرمت اين بنا در اروپا ارائه خواهيم داد. بايد ذهنمان را فراتر از يک شهرستان يا استان ببريم و به جهانيان اين ابنيه را نشان دهيم.
در سوادکوه همه چيز در کنار هم خو گرفته است. همين که اين شهرستان به پايتخت ايران نزديک است، خود يک قدرت گردشگري است. با قطار و با ماشين ميشود به اين نقاط دست پيدا کرد. يک گردشگر خارجي از کشورش مستقيما براي بازديد از ايران به تهران ميرسد و مستقيما به فارس يا اصفهان و حتي يزد و کرمان ميرود، اما نميداند مازندران کجاست، شهرستانهاي ناب و تاريخي، چون سوادکوه را نميشناسند. بيشتر جاهاي جهان دريا و کوهستان و جنگل را دارند، اما جنگل و کوهستان با اين همه غناي تاريخي در همه جا يافت نميشود. سوادکوه را بايد از همه لحاظ ديد، چه کوهستان چه در جلگه.
بازار