باشگاه خبرنگاران/ انسان براي رسيدن به آرامش واقعي بايد از سر منشأ هستي کمک بگيرد. استفاده از هر راه و روش ديگري فقط براي مدت زماني محدود انسان را به آرامش ميرساند و نيازهاي او را براي هميشه برطرف نميکند.
منظور از ذکر حبّ آفرين و بغض آفرين چيست؟
حجتالاسلام مهدي سعيدا سخنران و کارشناس مذهبي، در گفتوگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: اذکار مختص به قلب انسان هستند که يا بغض آفرينند يا حب آفرين؛ به عنوان مثال در مورد اذکار بغض آفرين ميتوان به ياد مرگ اشاره کرد. همه ما يک روز ميميريم (کل نفس ذائقة الموت)؛ طبيعتاً اين حقيقت را همه ميدانند و باعث تغييري در وجود انسان نميشود. پس ياد مرگ چگونه در انسان تأثير مي گذارد؟
وي افزود: اگر انسان کسي را که به او علاقه دارد از دست بدهد، هنگامي که صحنه کفن و دفن عزيزش را ببيند، به اين فکر ميافتد که فردا هم من ميميرم و ترسي وجودش را فرا ميگيرد. آن وقت اين سوال در ذهنش مطرح ميشود که دنيا چيست و در نتيجه ميل او به زندگي دنيا کم ميشود؛ در واقع ياد مرگ اميال و شهوات انسان را از بين مي برد و در او نسبت به دنيا بيزاري ايجاد ميکند. اين نوع ياد مرگ يکي از تذکرات بغض آفرين به حساب ميآيد و حبّ و علاقه به دنيا را در انسان کاهش ميدهد.
وي افزود: در مقابل اذکار و يادآوريهاي بغض آفرين ميتوان به يادآوريهاي حبّ آفرين اشاره کرد؛ مثلاً هنگامي که وارد حرم معصومين (ع) ميشويم و حال گريه معنوي به ما دست ميدهد، احساس خوشايندي در وجودمان ايجاد ميشود که باعث شعف و شادي معنوي و دروني ماست. به طور کلي، اسلام دستورالعملهايي دارد که انسان با انجام آنها ميتواند به خدا برسد و از غفلت رها شود. خداوند متعال در آيه ۱۴ سوره طه ميفرمايد: نماز را به پا دار تا به ذکر و ياد من برسي؛ يعني منتهي اليه نماز، رسيدن به ذکر و ياد خداوند است.
حجت الاسلام سعيدا درباره تفاوت ذکر الهي و مديتيشن اظهار کرد: در آموزههاي مديتيشن که همان مهارت کنترل ذهن است، براي گام اول بايد يک محيط مناسب پيدا کنيم؛ محيطي که در آن سر و صدا نباشد، نور و دمايش مناسب و فرد در آرامش باشد. هنگامي که همه اين مقدمات ايجاد شد، بايد روي يک مفهوم مثبت تمرکز و ذهن را از افکار ديگر خالي کرد. در چنين آموزههايي آن قدر بايد تمرين کرد که بعد از مدتي قابليت مديريت ذهن را پيدا کرد. اما رسيدن به آرامش از اين طريق با حقيقت آرامشي که مدّ نظر ماست، فرق دارد؛ همان طور که گفتيم آرامش و آسايش حقيقي جايگاهش در قلب انسان است. آموزههايي مانند مديتيشن فقط براي مدت زمان کوتاهي به درد ما تسکين ميدهند، ولي مشکلات را حل نميکنند.
وي تأکيد کرد: با کمي تأمل متوجه ميشويم که در دين اسلام هم براي رسيدن به آرامش توصيه شده به مکاني برويم که توجهمان فقط به خدا باشد؛ وضو بگيريم و لباس سفيد بر تن کنيم. همه اين مقدمات براي رسيدن به آرامش است. آرامشي که با ياد خداوند و توجه به بزرگي او به دست مي آيد.
چگونه انسان با ذکر و ياد خدا به خشوع ميرسد؟
وي افزود: هنگامي که بزرگي خداوند را ببينيم و ذهنمان را پر از عظمت خدا کنيم، به قدرت خداوند در عالم، رحمت و بقيه صفات زيبايش پي ميبريم. در اين هنگام است که خداوند را متصّف به صفات والا ميدانيم و به کوچکي خود پي ميبريم و در مقابل او خشوع و خضوع ميکنيم. انسان بايد مهارت پيدا کند تا ياد خدا را در ذهنش هميشگي و جاودان سازد.
اين کارشناس مذهبي در پايان گفت: رفتار ما بر باورمان اثر ميگذارد و برعکس. گاهي انسان حال عبادت دارد و گاهي هم حال و روز خوبي براي انجام مستحبات ندارد؛ در چنين زمانهايي بايد به انجام واجبات اکتفا کرد. اميرالمومنين (ع) در روايتي فرمودند: إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً- فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا- فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِيَ؛ دل هاى انسانى، خواستهها و اقبال و ادبارى دارد، پس آنها را از راه خواستهها و اقبالشان وادار به کارى بکنيد، زيرا اگر دل را به زور وادار کنند، پذيرا نخواهد بود (نهج البلاغه، حکمت ۱۸۴). پس «ليس للانسان الا ما سعي»؛ انسان بايد تمرين کند تا مهارت لازم براي ذکر و ياد خداوند و کسب آرامش واقعي را به دست آورد.
بازار