نمناک/ کار بخش اعظمي از زندگي ما را درگير خودش مي کند. ممکن است خيلي از افراد کارشان را دوست داشته باشند، در حالي که بعضي ديگر به آن علاقه نداشته باشند و فقط از سر اجبار آن را انجام دهند . در اين بخش از رازهاي موفقيت در نمناک چند مورد از دلايلي که ممکن است باعث دلزدگي فرد نسبت به کار او شود آمده است.
1. علاقه به شغل به دليل علاقه به همکاران
درچنين حالتي فرد فکر مي کند که تيم کاري که در آن قرار دارد، بهترين تيم کاري دنيا است اما بعد از گذراندن جلسات کاري و صحبت هاي هميشگي در مورد مسائل کاري فرد خسته خواهد شد و نسبت به شغلي که دارد انزجار پيدا خواهد کرد، چون به يکنواختي مي رسد. اين مورد شباهت زيادي به پيروي طولاني مدت از يک نوع رژيم غذايي خاص دارد .
در چنين وضعيتي چه بايد کرد؟ در چنين وضعيتي بهتر است که فرد حلقه ي اجتماعي اي که در آن قرار دارد را گسترش داده و با افراد بيشتري معاشرت کند و در زندگي خود تنوع ايجاد کند .
2. مشکلات شناختي
برخي از افرادي که در شرايط کاري استرس فراواني دارند ، دچار فرسودگي شغلي مي شوند . استرس باعث آسيب به قشر پيشاني مغز که مسئوليت عملکردهاي اجرايي را بر عهده دارد ، خواهد شد.
عملکرد اجرايي بر حافظه ، توانايي تصميم گيري، کنترل احساس و تمرکز تاثير مي گذارد و فرد اشتباهات احمقانه اي را انجام مي دهد، چيزهاي مهم را فراموش مي کند، احساسات و حالات او مدام تغيير مي کند و يا در تصميم گيري ضعيف عمل مي کند ، همه اين ها از نشانه هاي فرسودگي هستند.
3. کار کردن در کنار همسر خود
اين احتمال وجود دارد که زوج هايي که با هم کار مي کنند و با يکديگر همکار هستند، بعد از مدتي از يکديگر خسته شوند چرا که آن ها از صبح تا شب و حداقل 5 روز در هفته در کنار يکديگر هستند و همچنين آخر هفته ها را هم در کنار هم مي گذرانند.مکالمات آن ها بيشتر حول محور کار است و کمتر براي يکديگر وقت مي گذراند .
در چنين وضعيتي چه بايد کرد ؟ شايد بهترين راه براي چنين زوج هايي کار کردن در مکان هاي مختلف باشد که اين بهترين راه براي حفظ روابط سالم بين چنين زوجي است . همچنين چنين زوج هايي مي توانند جداگانه به تعطيلات بروند و مدتي از هم دور باشند . درست است که چنين چيزي در تضاد با افکار عمومي مي باشد اما براي در خطر نبودن بنيان خانواده مفيد است .
4. دشواري در روابط کاري و شخصي
استرس روي نحوه تعاملتان با ساير افراد تاثير مي گذارد. استرس موجب مي شود که تمايل افراد براي ضربه زدن به ديگران افزايش يابد، خونسردي خود را از دست بدهيد و در تعارض هاي احمقانه و غيرضروري مداخله کنيد.
انجام هرکاري در طول ساعات کاري به جز انجام دادن کاري که بايد انجام شود. وقتي کار براي فرد کم باشد و دائما زمان خالي برايش ايجاد شود ، شخص اين زمان خالي را بااستراحت، صرف چاي يا قهوه و يا معاشرت کردن با ديگر همکاران و صحبت کردن درباره موضوعاتي که در رسانه هاي اجتماعي خوانده است پر مي کند که در چنين وضعيتي احتمال زده شدن از کار براي او بيشتر مي شود چرا که وقتي فرد دائما از بيکاري رنج مي برد زودتر خسته و کسل مي شود .
در چنين وضعيني چه بايد کرد؟ بهتر است در چنين شرايطي فرد از رئيس خود بخواهد تا کار بيشتري براي انجام دادن به او محول کند و در اين صورت، در پايان روز کاري احساس رضايت و مفيد بودن مي کند .
5. کمال گرا بودن
يکي ديگر از دلايل دلزدگي از کار کمال گرا بودن است. اين که فرد در انجام هر کاري سختگير باشد و بخواهد که آن را به بهترين شکل ممکن انجام دهد. روانشناسان معتقدند، کمال گرايي هميشه يک ويژگي مثبت نيست و گاهي مي تواند باعث تعلل شود ، چرا که لازم نيست هميشه همه چيز به عالي ترين شکل ممکن انجام شوند .
در چنين وضعيتي چه بايد کرد ؟ بهتر است که فرد از رتبه بندي کردن کارهاي خود و ديگران دست بردارد چرا که در غير اين صورت نسبت به کار دلزده مي شود .
6. خستگي
فرسودگي به علت استرس وارده بر ذهن و بدن مي تواند به خستگي منجر شود. بيدار شدن صبح هنگام از خواب بدون انرژي کافي و بعد از يک خواب خوب شبانه، مصرف حجم زيادي از کافئين در طول روز و عدم هوشياري در موقع کار از نشانه هاي خستگي ناشي از فرسودگي است.
7. منفي بودن
اگر فرد مثبت نگري در زندگي بوده ايد ولي به تازگي فقط به نيمه خالي ليوان نگاه مي کنيد، ديگران را مورد قضاوت قرار مي دهيد و نوعي احساس بدبيني در شما به وجود آمده است ممکن است دچار فرسودگي شغلي شده باشيد که شما را به يک شخص منفي گرا و منفي باف تبديل نموده است.
8. از دست دادن انگيزه
با آغاز کار همه چيز به نظرمان خوب و بدون نقص است و انگيزه کافي براي کار را داريد اما در حالت فرسودگي، هميشه به دنبال پيدا کردن انگيزه هستيم تا کار خود را به پايان برسانيم.
ممکن است اين کار و وظيفه به خوبي به پايان برسد اما انگيزه اي که باعث سوق دادن شما شده است ديگر وجود ندارد و کار را نه فقط به خاطر خود واقعي آن انجام مي دهيم بلکه تنها به علت ترس از دست دادن يا اخراج شدن اين کار را به پايان مي رسانيم.
9. توجه نکردن به سلامتي خود
ناديده گرفتن علائم هشدار دهنده ي بدن، فرد را در معرض خطر بيمار هاي مختلف قرار مي دهد . افرادي که به سختي کار مي کنند و به سلامتي خود توجهي ندارند نه تنها آسيب مي بينند بلکه حتي ممکن است موقتا توانايي لازم براي انجام کار را از دست بدهند .
در چنين وضعيتي چه بايد کرد؟ فرد بايد به طور منظم معاينات پزشکي لازم را انجام دهد و نسبت به علايم احتمالي بيماري بي تفاوت نباشد ؛ چرا که ممکن است بيماري به سرعت گسترش پيدا کند .
10. معتاد به کار بودن
وقتي فرد نتواند زندگي خود را بدون انجام کار تصور کند يعني به کار کردن معتاد است که در اين شرايط فرد دچار خستگي مزمن مي شود و حتي ظرفيت کاري او کاهش پيدا خواهد کرد و حتي ممکن است سلامتي او به خطر بيفتد .
در چنين وضعيتي چه بايد کرد ؟ بهتر است فرد رايانه و هر چيز ديگري که مي تواند او را به ياد کار بي اندازد را کنار گذاشته و به خودش مدتي استراحت بدهد و فقط تفريح کند .
11. مشکلات عملکردي
افرادي که دچار فرسودگي مي شوند، معمولا اهداف والا را به دست آورده اند و هنگامي که دچار افت عملکرد مي شوند ديگران به اين مورد چندان توجهي نمي کنند. اگر کاهشي را در عملکرد خود مشاهده کرديد، ممکن است دچار فرسودگي شغلي شده باشيد.
12. مشکلات سلامتي
اگر از مشکلاتي مانند درد کمر، افسردگي، بيماري هاي قلبي، چاقي و يا هر بيماري ديگري رنج مي بريد، ممکن است دچارفرسودگي شغلي شده باشيد زيرا فرسودگي اثرات منفي زيادي روي سلامت جسمي و روحي شما دارد.
پس بايد نقش کاري که انجام مي دهيد را در بروز اين بيماري ها نيز در نظر بگيريد و بيانديشيد که آيا رويکرد شما نسبت به کار، ارزش مواجه شدن با اين مشکلات سلامتي را دارد يا خير.
بازار