تسنيم/ براي آنکه نقش رهبري و امامت امام رضا عليه السلام را بررسي کنيم و به اين نتيجه برسيم که آن حضرت چگونه مسئوليت رهبري و هدايت جامعه را ايفا کردهاند، لازم است که در وهله اول شرايط و دوران زندگي امام رضا عليه السلام را بشناسيم تا اين نکته مشخص شود که آيا آن حضرت در آن موقعيت سياسي و اجتماعي، چگونه عهدهدار مسئوليت هدايت و رهبري جامعه شدند.
در نگاه کلي، اين نتيجه به دست ميآيد که تمام ائمه اطهار عليهم السلام به عنوان عالم آل محمد صلوات الله عليه و عليهم شناخته ميشوند، چنانکه خصلت عدالت، سخاوت، کريم بودن، جواد بودن، کظم غيظ و يا شکافندگي علوم و بيان عمق و اوج علوم براي همه ايشان ممکن بوده و همه آن بزرگان در اين زمينهها سرآمد خلق بودند؛ اما هر دورهاي، بنا بر اراده الهي، يکي از صفات و خصوصيات ويژه آن بزرگان بيشتر از سايرين ظهور و بروز پيدا ميکرد. بر همين اساس بوده امام رضا عليه السلام را به عنوان عالم آل محمد عليه السلام ميشناسيم.
در گفتگويي با حجت الاسلام محمدحسن دست افکن، کارشناس تاريخ اسلام و پژوهشگر ديني، بخشهايي از زندگي علمي امام رضا عليه السلام را مورد بررسي قرار داده ايم. اين کارشناس ديني در طي گفتگو اظهار داشته است که: «به طور کلي چهار امام معصوم عليهمالسلام در دوران زندگي خود فرصت و مهلتي پيدا کردند تا فرهنگ اسلامي و علوم ديني را در ميان مردم گسترش بدهند که در اين ميان، نقش امام رضا عليه السلام بسيار مشخص و مبرز است به طوري که آن حضرت به عنوان عالم آل محمد عليه السلام شناخته شدهاند.» او همچنين توضيح داده است: «نقش علمي امام رضا عليه السلام در شرايطي به بهترين شکل ممکن ايفا شد که مردم داراي تضارب آرا و اختلافات ديدگاههاي گستردهاي بودند. از سوي ديگر علم کلام و فلسفه نيز از سرزمين يونان وارد سرزمين اسلاميشده بود. در چنين اوضاعي، امام رضا عليه السلام در قالب مناظرات و مباحث اعتقادي و علمي، علوم اسلامي که کاملترين و اساسيترين علوم است، را به مردم آموزش دادند.»
آشنايي با حيات علمي و فرهنگي حضرت ثامنالحجج (ع)
يکي از بخشهاي مهم قابل بررسي در دوران امام رضا عليه السلام، فضاي علمي بود که اتفاقاً مأمون عباسي هم بر آن مانورهايي ميداد و توجه خاصي به آن حوزه داشت. فضاي علمي در آن دوران چگونه بود؟ و آن حضرت چگونه ايفاي نقش کردند؟
وقتي دوران زندگي ائمه اطهار عليهم السلام را بررسي اجمالي کنيم، به اين نتيجه ميرسيم که در حوزه علمي فراز و فرودهايي در دوران ايشان اتفاق افتاده است. به عنوان مثال دوران امامت امام باقر و امام صادق عليهما السلام نهضت علمي گستردهاي شکل گرفت که افرادي نه تنها از شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام، بلکه از اهل سنت و مسيحيان از ايشان سؤال ميپرسيدند، در مکتب درس ايشان شاگردي ميکردند و علم ميآموختند.
به طور کلي چهار امام معصوم عليهم السلام در دوران زندگي خود فرصت و مهلتي پيدا کردند تا فرهنگ اسلامي و علوم ديني را در ميان مردم گسترش بدهند، شامل حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام، امام محمد باقر عليه السلام، امام جعفر صادق عليه السلام و سپس امام رضا عليه السلام.
درواقع امامان ديگر نيز براي نشر علوم اسلامي و فرهنگي ديني تلاشهايي انجام دادند، ولي اين چهار امام بزرگوار بيشتر از ساير ائمه اطهار عليهم السلام فرصت براي اين کار داشتند.
همين طور است. در زمان امام موسي بن جعفر عليهم السلام نيز فضاي علمي همچنان وجود داشت، ولي به دليل جو حاکميت و ظالمانه حکومت وقت، فضاي علمي محدودتر شد. چون هم آن حضرت را مدتها تحت حفاظت و حصر نگه داشته بودند و از طرف ديگر فضاي اختناق به قدري قوي بود که کمتر فرصتي براي تشکيل جلسات علمي و مباحث فقهي به دست ميآمد. در همان زمان بود که محدوده حکومت اسلامي در حال گسترش بود.
به اين ترتيب قلمرو حکومت اسلامي بسيار گسترده شده بود و از اندلس تا شرق افغانستان امروزي ميرسيد، هرچند که حاکمان ظالمي بر اين سرزمينها حکومت ميکردند. در همين محدوده پهناور، مردمي با اعتقادات و افکار متنوع زندگي ميکردند و اين در همان دوراني بود که امام رضا عليه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارشان، امام موسي بن جعفر عليه السلام، به عنوان امام بر حق شناخته ميشدند.
ثبت و ضبط احاديث معتبر و مستند اسلامي در دوران رضوي
در همان برهه از تاريخ بود که علوم فلسفه و کلام يوناني هم وارد سرزمين اسلاميشد؟
بله. نقش علمي امام رضا عليه السلام در چنين شرايطي به بهترين شکل ممکن ايفا شد. يعني در شرايطي که مردم داراي تضارب آرا و اختلافات ديدگاههاي گستردهاي بودند، از سوي ديگر علم کلام و فلسفه نيز از سرزمين يونان وارد سرزمين اسلاميشده بود، امام رضا عليه السلام در قالب مناظرات و مباحث اعتقادي و علمي، علوم اسلامي که کاملترين و اساسيترين علوم است، را به مردم آموزش دادند.
بعد ديگري از رويدادهاي زمان حضرت ثامنالحجج عليه السلام، تثبيت آموزههاي اسلامي به خصوص برگرفته از احاديث مستند و متقن ائمه معصومين عليهم السلام بود. نقش امام رضا عليه السلام در اين زمينه چگونه ايفا شد که آن حضرت را به عنوان عالم آل محمد عليه و عليهم السلام ميشناسيم؟
هرچند که حاکمان بني اميه و بنيعباس تلاش کرده بودند تا از طريق جعل حديث به فرهنگي اسلامي ضربه وارد کنند، اما بر اساس تلاشهاي گسترده فرهنگي و علمي ائمه اطهار عليهم السلام احاديث صحيح و مستند حتي به نقل از پيغمبر اکرم صليالله عليه و آله در دسترس مردم قرار گرفته بود و تا زمان امام رضا عليه السلام فرهنگ حديثشناسي تثبيت شده بود.
به اين ترتيب انديشه شيعي در تمامي قلمرو سرزمين اسلامي گسترده شده بود. در اين زمان لازم بود که اين احاديث و تفاسير معتبر از اهل بيت عليهم السلام به صورت مدون درآيد تا به مردم و آيندگان نيز برسد. به دستور امام رضا عليه السلام اين مسئوليت مهم و تاريخي توسط دانشمندان و انديشمندان نوشته و ثبت و ضبط شد تا به مردم تاريخ برسد.
آثاري از جمله منابع مهم روايي، کتابهاي تفسيري، آثار علمي در رشتههاي متنوع کلام، عرفان، فلسفه و حتي در علوم پزشکي و طب اسلامي و آثار فقهي گسترده به دستور آن حضرت نوشته شد.
مناظرات علمي امام رضا عليه السلام، مسيري براي نشر فرهنگ اسلامي بود
مراجعه علما و دانشمندان اهل سنت به امام رضا عليه السلام براي درس گرفتن و علمآموزي، نکتهاي ثابت شده است که نمونه بارز آن در منطقه نيشابور روي داد که آن حضرت حديث مشهور سلسله الذهب را بيان فرمودند. در اين ميان، رجوع علمي دانشمندان از اديان ديگر به امام رضا عليه السلام چرا و بر چه اساسي انجام ميشد؟
همان طور که اشاره کرديم، دوران زندگي امام رضا عليه السلام، دوراني بود که مباحث علمي بسيار رونق گرفته بود. درواقع شکوفايي علمي نه تنها در سرزمين اسلامي روي داده بود، بلکه آن طور که از تاريخ مشخص ميشود حتي مردم اديان مسيحيت و يهوديت نيز مشغول علمآموزي بودهاند.
امام رضا عليه السلام از اين فرصت به بهترين نحو ممکن استفاده کردند تا علوم اسلامي را در دنيا نشر دهند. نمونه بارز و آشکار نشر علوم اسلامي، در مناظراتي صورت ميگرفت که دانشمندان اديان ديگر به امام رضا عليه السلام مراجعه ميکردند. البته آن حضرت از اين طريق با شکلگيري و گسترش فرقههاي انحرافي هم مقابله و مبارزه ميکردند.
با اين توضيحات ميتوان نتيجه گرفت که مأمون در قالب دعوت اجباري امام رضا عليه السلام به مرو، ناخواسته فرصتي براي معرفي آن حضرت به جهان اسلام و نشر تشيع ايجاد کرد.
همين طور است. مأمون به خيال خام خودش امام رضا عليه السلام را وادار کرد تا به مرو بيايند و از اين فرصت ميخواست خودش را در برابر مردم بر حق جلوه دهد. اما امام رضا عليه السلام همين تبعيد و تهديد ظالمانه و ناجوانمردانه را به فرصتي جهت تبليغ علوم اصيل اسلامي تبديل کردند.
آن حضرت نه تنها در مناظراتي که اديان ديگر تشکيل ميدادند، شرکتي فعال داشتند بلکه خود آن حضرت مناظراتي را ترتيب داده و از علماي اديان ديگر استقبال ميکردند تا با يکديگر به بحث و تبادل آرا بنشينند تا از اين مسير، حقانيت اسلام مشخص شود. اين اتفاق تا اندازهاي ادامه پيدا کرد که حتي دشمنترين افراد نسبت به امام رضا عليه السلام، به علم گسترده و دانش بسيار آن حضرت پي برده و به آن اقرار ميکردند.
بازار